او همان «بشير بن عمرو» و يا «بشر بن عمرو» ميباشد.
بشر بن عمرو بن الاحدوث الحضرمي، يمني الاصل بوده و حضرمي قبيلهاي از قحطانيه «حضر موت» يمن است و بعضيها او را از قبيله کنده ميدانند. بشر از تابعين محسوب شده و پسراني داشته که به جنگاوري معروف بودهاند.
نامش در زيارت ناحيه آمده است. او يکي از دو مردي بود که پيش از شهادت جوانان بنيهاشم، از ياران حسين عليهالسلام باقي مانده بودند. انساني پايدار، بصير و باوفا بود. در کربلا خود را به کاروان حسين عليهالسلام ملحق ساخت. در همان دوران، فرزندش در شهر ري اسير بود. با آن که امام، بيعت خود را از او برداشت، ولي حاضر نشد از ياري امام عليهالسلام دست بردارد.
وقتي که امام حسين عليهالسلام به بشر به خاطر اسارت پسرش اجازه ترک کربلا را دادند، ايشان عرض کرد:
«اکلتني السباع حيا ان فارقتک و اسأل عنک الرکبان و اخذلک مع قلة الاعوان لا يکون هذا ابدا».
«درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر تو را رها سازم! و بروم و از تو (براي رفتن) مرکبي بخواهم، با کمي ياران تنهايت گذاشته و خود آسوده خاطر بازگردم! هرگز چنين نخواهد شد.»
زمان پیوستن به اباعبدالله
به درستی معلوم نیست. درست آن است که از کوفه حرکت کرده و در کربلا به امام پیوسته باشد. به نظر میرسد روز سوم یا چهارم محرم به کربلا آمده باشد.
*نحوه شهادت
برخی او را شهید حمله نخستین دانستهاند اما درست تر آن است که جز شهدای ظهر عاشورا (پس از نماز ظهر) باشد. رجزی که به وی نسبت دادهاند و قول طبری در این زمینه دقیق تر است.
*سن حدود ۵۰ سال
«بشر بن عمرو» و «سويد بن عمرو» آخرين شهداي غير بنيهاشم هستند.
بلاذري اين رجز را به بشر بن عمرو نسبت داده است:
اليوم يا نفس الاقي الرحمان
و اليوم تجزين بکل احسان
لا تجزعي فکل شي قد فان
و الصبر احظي لک عند الديان
«اي نفس امروز خداي رحمان را ملاقات ميکني و به پاداشهاي زيادي جزا داده ميشوي.
اي نفس بيتابي نکن هر چيزي فاني هست - و صبر کردن نزد خداي تعالي بهتر و ثواب زيادي دارد».
بشر بعد از جهاد سختي در روز عاشورا به شهادت رسيد. قبر او در بقعهي دسته جمعي شهداي کربلا، در پايين پاي سيدالشهداء قرار دارد.
نام او در زيارت رجبيه بدين گونه آمده است: «السلام علي بشر بن عمرو الحضرمي».
بشر بن عمرو بن الاحدوث الحضرمي، يمني الاصل بوده و حضرمي قبيلهاي از قحطانيه «حضر موت» يمن است و بعضيها او را از قبيله کنده ميدانند. بشر از تابعين محسوب شده و پسراني داشته که به جنگاوري معروف بودهاند.
نامش در زيارت ناحيه آمده است. او يکي از دو مردي بود که پيش از شهادت جوانان بنيهاشم، از ياران حسين عليهالسلام باقي مانده بودند. انساني پايدار، بصير و باوفا بود. در کربلا خود را به کاروان حسين عليهالسلام ملحق ساخت. در همان دوران، فرزندش در شهر ري اسير بود. با آن که امام، بيعت خود را از او برداشت، ولي حاضر نشد از ياري امام عليهالسلام دست بردارد.
وقتي که امام حسين عليهالسلام به بشر به خاطر اسارت پسرش اجازه ترک کربلا را دادند، ايشان عرض کرد:
«اکلتني السباع حيا ان فارقتک و اسأل عنک الرکبان و اخذلک مع قلة الاعوان لا يکون هذا ابدا».
«درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر تو را رها سازم! و بروم و از تو (براي رفتن) مرکبي بخواهم، با کمي ياران تنهايت گذاشته و خود آسوده خاطر بازگردم! هرگز چنين نخواهد شد.»
زمان پیوستن به اباعبدالله
به درستی معلوم نیست. درست آن است که از کوفه حرکت کرده و در کربلا به امام پیوسته باشد. به نظر میرسد روز سوم یا چهارم محرم به کربلا آمده باشد.
*نحوه شهادت
برخی او را شهید حمله نخستین دانستهاند اما درست تر آن است که جز شهدای ظهر عاشورا (پس از نماز ظهر) باشد. رجزی که به وی نسبت دادهاند و قول طبری در این زمینه دقیق تر است.
*سن حدود ۵۰ سال
«بشر بن عمرو» و «سويد بن عمرو» آخرين شهداي غير بنيهاشم هستند.
بلاذري اين رجز را به بشر بن عمرو نسبت داده است:
اليوم يا نفس الاقي الرحمان
و اليوم تجزين بکل احسان
لا تجزعي فکل شي قد فان
و الصبر احظي لک عند الديان
«اي نفس امروز خداي رحمان را ملاقات ميکني و به پاداشهاي زيادي جزا داده ميشوي.
اي نفس بيتابي نکن هر چيزي فاني هست - و صبر کردن نزد خداي تعالي بهتر و ثواب زيادي دارد».
بشر بعد از جهاد سختي در روز عاشورا به شهادت رسيد. قبر او در بقعهي دسته جمعي شهداي کربلا، در پايين پاي سيدالشهداء قرار دارد.
نام او در زيارت رجبيه بدين گونه آمده است: «السلام علي بشر بن عمرو الحضرمي».