1.سعد بن ابی وقاص (سعد بن مالک بن وهیب) که از شخصیتهای شجاع صدر اسلام بود، در جنگ بدر و احد شرکت فعال داشت و در زمان خلافت عمر بن خطاب، لشکرکشی اسلام به فرماندهی او «قادسیه» و «مدائن» را فتح کرد و در سال 50 یا 55 هجری بوسیله زهری که معاویه به خوردش داد، از دنیا رفت.[1]
سعد بن ابی وقاص از جمله کسانی است که با امام علی ـ علیه السلام ـ بیعت نکرد و درجنگهای آن حضرت با قاسطین و ناکثین و مارقین، شرکت ننمود. حتی امیرمۆمنان علی ـ علیه السلام ـ برای حاکم مدینه نوشت که سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر را از سهمیه بیت المال ممنوع کن و این دستور اجرا شد.
وقتی که سعد و عبدالله به حضور امام علی ـ علیه السلام ـ آمده و مطالبه سهم خود کردند، آخرین سخن امام به آنها این بود که: شما خلافکار هستید که امر به معروف و نهی از منکر ننمودید و بین ما و دشمنان ما، اصلاح ندادید و با گروه ستمگران نجنگیدید، بنابراین شما از بیت المال سهمی ندارید.[2]
سعد، با اینکه به مقام امام علی ـ علیه السلام ـ آشنا بود، از روی جهل و ترس از خونریزی، کنارکشید و به عقیده بعضی ها خودخواهی و ریاست طلبی، او را از این کار بازداشت.[3]
2.عبدالله بن عمر، از فرزندان عمر بن خطاب خلیفه دوم، بود و طبعا حال و هوای دیگری داشت، او نیز با امام علی ـ علیه السلام ـ بیعت نکرد و از دستگاه رهبری امام علی ـ علیه السلام ـ کنار کشید و در صف تماشاچیان بود.
محقق کاشانی نقل می کند، وقتی که «حجاج بن یوسف ثقفی» (دژخیم خونخوار رژیم عبدالملک بن مروان) وارد مکه شد و مصعب بن زبیر را به دار آویخت و اعدام کرد، عبدالله بن عمر، نزد حجاج آمد و گفت: «دستت را به من بده تا با تو بیعت کنم که واسطه بین من و خلیفه عبدالملک هستی».