بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
سلام به همه اعضای محترم انجمن منجی دوازدهم بویژه بانوان محترمه...........

مطالبی که در پیش رو دارید برگرفته از کتاب بسیار مفید جایگاه اخص و ممتازه زن نوشته استاد محمد تقی امین زاده هست

بنده این کتاب رو در سال 85 مطالعه کردم و آنقدر تاثیر زیادی بر من گذاشت که نگرش و تفکراتم نسبت به زن موجودی مقدس شد و در مقامش حسرت خوردم...البته حسرت در مقام زنی که در جایگاه اصلی و اخص خودش قرار بگیره.........پس فراتر از پیشنهاد از همه اعضاء بویژه بانوان محترمه خواهش دارم که این مطالب مفید رو بخونن و در نهایت آن پیشنهادات خودشون رو بذارن..........البته بنده قبلا به آدمین محترم قول چنین تایپیکی رو داده بودم..........

این مطالب جایگاه ممتاز زن رو در هستی مشخص میکنه و زن رو در زیبایی اخلاق عبادت و زناشویی مورد تحلیل قرار میده و در نهایت الگوی زن مسلمان رو در حضرت زهرا(س) به تصویر میکشه..........

نگرش الانتون رو در ذهن داشته باشید و بعد پایان مطالب نگرش جدیدتون رو در تایپیک بفرمایید............پس لطفا تا پایان مطالب صبر کنید و کاملا نکته به نکته این مطالب رو بخونید



با آرزوی اینکه با شناخت جایگاه واقعی زن و الگو قرار دادن آن در زندگی جامعه ای پر از عدالت و عشق و بدون کدروت و ظلم داشته باشیم............
موفق باشید
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

جایگاه ممتاز و اخص زن


جهان و نظام حاكم برآن، پديده اي وابسته به خداي بلندمرتبه است. در نظام هستي، هر موجودي داراي سه جايگاه است: جايگاه "عام "، "خاص" و "اخص " اين سه جايگاه، معلول سه سنت الهي است:

1- سنت عام كه بدون استثنا هرموجودي را دربرگرفته است:
سنت عام، عبارت ازهمان واقعيتي است كه دركلام امام چهارم حضرت سجاد- عليه السلام- آمده است:
"... (خداي كه) به قدرت خو، موجودات را ازنيسي به هستي آورد و به ارايه خويش لباس وجود برآنان پوشانيد، سپس آنها را درراهي
كه اراده كرده بود سيرشان داد و درطريق محبت خويش برانگيخت... "
به عبارت ديگر، براساس سنت عام الهي، هر موجودي در راه دوستي خدا برانگيخته شده است، كه اين دوستي در لباس تسبيح و ستايش خدا ظهورپيدا مي كند:
وان من شيءالآيسبح بحمْده...
موجودي درجهان نيست جز اين كه ذكرش تسبيح و ستايش خداست.


2- سنت خاص كه برخي آفريده ها را شامل مي شود:
جايگاه خاص روح درجهان آفرينش به اقتضاي مرتبه وجوديش
اينست كه به اذن خدا درجهان مجرد، مدبر امور برده و درجهان ماده، حيات بخش هرموجود ماديي است كه به آن ملحق مي شود. به عنوان مثال: رشد و نمو درگيا هان، شعور و اراده درحيوان، و عقل در انسان.
روح موجود درانسان مشمول سنت اخص است. همان سنتي كه در روح گياه وحيوان موجود نيست. براساس سنت اخص، انسان از بعد عقلاني و اختيار و مسيوليت پذيري ارادي برخوردار مي باشد.
جايگاهي كه روح ازطريق سنت اخص پيدا كرده است، جايگاهي ايست عظيم كه موجودات طبيعي و مادي شايستگي اين جايگاه را ندارند. و آن اينست كه با تشخيص حق ازباطل وپذيرش دين، مدبر استعدادها، فطرتها، غرايز و بدن دربعد تشريعي مي باشد. روح با ظهور فعلي خويش در جايگاه اخص، درتمام قوا و استعدادها ومراتب نازل وجودي انسان (مرحله حيواني، نباتي و جسماني) اثر مثبت گذاشته و آنها را به خدمت آرمانهاي عالي انساني درمي آورد.



3- سنت اخص كه نوع يا صنف بسيارخاصي يا مرتبه اي ويژه ازمراتب موجود را دربرگرفته است:
جایگاه اخص اينست كه با تشخيص حق از باطل وپذيرش دين، فطرت پاك انساني را درخويش شكوفا مي سازد وبا آراستن نفس به فضايل اخلاقي، به ابعاد روحي خويش رنگ الهي بدهد.


زن در جایگاه : عام ، خاص و اخص

جايگاه عام زن، همان جايگاه موجودات ديگر به عنوان آفريده خداي متعال است وآن تسبيح وتقديس وستايش خدا درتمام مراتب وجودي اوست، زيرا درتمام تن مراتب به خدا وابسته بوده ودرعين حال مشمول هدايت عام وآفرينش نيكونيز مي باشد.

جايگاه خاص زن به لحاظ داشتن حيات ونفس داراي مراتب، به ظهور رساندن قوا و استعدادها در همه مراتب نفس است، كه در دو مرتبه نباتي وحيواني به طورتكويني وطبيعي شكوفا مي شوند. اما شكوفايي قوا در مرتبه انساني و عقلي، اختياري و ارادي براساس آگاهي و هدف خاص- امكان پذير است. زن درآن دومرتبه با حيوانات و گياهان مشترك است و همان سنت خاص حاكم برآنها بر وجود زن نيزحاكم مي باشد.

جايگاه اخص زن، اينست كه با تشخيص حق از باطل وپذيرش دين، فطرت پاك انساني را درخويش شكوفا مي سازد وبا آراستن نفس به فضايل اخلاقي، به ابعاد روحي خويش رنگ الهي بدهد.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

روشن است كه زن درتمام جايگاههاي بيان شده، همتاي مرد است، چون هر دو ازيك سنخ وگونه هستند. به آيه زيرتوجه كنيد:

يا ايها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم منْ نفس واحده و خلق منْها زوجها وبث منْهما رجالا كثيرا و نساء...6
اي مردم! از (معصيت) پروردگارتان بپرهزيد؛ همان خداي كه شما را ازيك نفس (آدم) آفريد و هم از آن، جفت او را خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان بسيار در اطراف عالم منتشر ساخت.
ابتداي آيه، سخن ازمردم است خواه زن باشد يا مرد. سپس سخن از اينست كه شما ازيك تن (آدم) آفريده شده ايد. آدمي كه داراي همسري ازجنس خودش است.

زن به مقتضاي خلقت خويش ازجايگاه ممتازي نيز برخوردار است، كه مرد قابليت جانشيني آن را ندارد. جايگاهي بزرگ كه تعيين كننده وظيفه و مسيوليت اجتماعي است. وظيفه اي آن چنان بزرگ كه انجام آن، محور و اساس صلاح فردي و اجتماعي بوده وعدم انجام آن، اساس فساد فردي و اجتماعي مي باشد.

مسيوليتي كه اگرآن را به عنوان يك امر الهي و تكليف عقلي وديني به انجام رساند، به كمال انساني خويش خواهد رسيد و بهشت را زير پاي خويش خواهد ديد.

ولي رها ساختن و كنارنهادن تن جايگاه كه زيربناي تكويني مسيوليت. انساني وتكليف الهي است، زن را به پايين ترين مرتبه وجودي تنزل خواهد داد. چنان جايگاهي عبارت است ازپرورش و آماده سازي انسان براي ظهور فعلي جايگاه اخص، مسيوليت پذيري، اصلاح و تهذيب نفس، بندگي خداي متعال دربعد ارادي و اختياري، شناخت صحيح از هستي، دين، دنيا وخود وبه طوركلي با تمام وجود تسليم حق شدن، كسب رضاي خدا وتحقق بخشيدن به غرض ازآفرينش درمرحله تشريع. رحم زن، محل رشد موجودي است كه درآخرين مرحله رشد، روح الهي در او دميده مي شود.

و طبق قانون توارث كه "هر موجودي، صفات وخصوصيات جسماني و روحي خود را به موجود مستقر شده در صلب وبطنش كه ازسنخ ونوع خودش هست، منتقل ميكند. " صفات و خصوصيات جسماني و روحي زن به نطفه اي كه مركب ازاسپرم و اوول (تخم) بوده و در رحم جاي گرفته، انتقال مي يابد.
اگر صفات و حالات منتقل شده به كودك، جهت انساني ومثبت داشته باشد، زمينه رشد شخصت مثبت انساني قوي ترازشخصيت منفي خواهد بود. وچنانچه صفات انتقالي دور از شايستگي هاي معنوي و انساني باشند، زمينه رشد منفي شخصيت، شديدتر خواهد بود. رحم مادر نقش مهمي در جهت گيري استعدادها و چگونگي ظهور مراتب دارد.

چرا پيشوايان معصوم اسلام (عليهم السلام) تاكيد بر ازدواج با زن صالح دارند؟ چرا هاشم، جد رسول خدا (ص) براي استقرارنطفه اي كه حامل نور رسول خدا (ص) است درجستجوي زني پاك دامن است؟ آن گاه كه ازخدا فرزندي طلب مي كند كه نورحضرت محمد (ص) به اوصادر شو،د در حال خواب صداي هاتفي را مي شنود كه مي گويد: "برتو باد به سلما دختر عمرو، كه او طاهره، مطهره و پاك دامن ازگناهان است.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

بطن زن، محك پرورش موجودي است كه مراتب رشد جسماني و حيواني را پشت سر گذاشته و به مرتبه روح انساني و الهي نايل مي شود. هر قدر رشد استعدادها در روح الهي قوي تر، و صفات و ويژگيهاي انساني منتقل شده به كودك بيشتر و عالي تر باشد، بروز ابعاد الهي دركودك سريعتر و رسيدن اوبه مقامهاي معنوي نيكوترخواهد بود.

آيا وظيفه و مسيوليتي هست كه با اين وظيفه الهي و انساني برابري كند؟ وظيفه اي كه اگر به گونه صحيح انجام گيرد، زيربنا و اساس انجام تمام تكاليف فردي، اجتماعي و ديني خواهد بود و دنيا را محل عبادت حق خواهد ساخت. شايد يكي ازمعاني اين سخن كه: "بهشت زير پاي مادران"
همين مطلب باشد كه اگر درجايگاه اصلي خويش قرارگيرند وجايگاه ارادي واختياري آنها هماهنگ با جايگاه تكويني آنها باشد، به دنياي خود وفرزندانشان جلوه بهشتي داده وآخرت را دركف با كفايت خود و فرزندان خود درخواهندآورد.

يك مادرخوب و صالح، علاوه براين كه خود بهشتي است، افراد تحت تربيتش را هم بهشتي مي كند؛ افرادي كه با خلق و خوي اومتولد شده اند و با اخلاق او ودر دامن با عفت وپاك او رشد مي كنند.


به لحاظ اهميت جايگاه ممتاز زن، لازم است مقداري به توضيح مطلب پرداخته شود.

ازجمله اموري كه اختصاص به مرتبه حيواني دارد و مشترك بين انسان وحيوان است، توليد مثل است. و انسان نيز مانند هر حيوان و گياهي ناچار از پذيرش آن است وبايد براي بقاي نوع ونسل خويش در طبيعت و جهان مادي، تابع شرايط و برخوردار ازعواملي باشد كه حيوان نيز ازآنها برخورداراست. وجود مذكر ومونث ازجمله آن عوامل بي ه و عمل لقاح ازجمله شرايط آن است. به همين جهت، مذكرو مونث بودن ازويژگيهاي مرتبه حيواني انسان است ومرتبه عالي نفس مبراي ازآن است.

تفاوت توليدمثل انسان وحيوان در اينست كه انسان داراي كمال ارادي نفس ويا انحطاط ارادي آن است و اين هر دو درچگونگي ظهور استعدادها اثر مي گذارد، همچنانكه نوع غذا، اثرتكويني بر رشد نطفه يا نقص درآن مي گذارد. به عبارت ديگر انسان مي تواند با رشد معنوي و فضايل اخلاقي ويا با سير نزولي وكسب رذايل، درسعادت و شقاوت كودك موثر باشد. به همين جهت، زن نقش اساسي را درتكوين
انسان صالح يا فاجر دارد. اينجاست كه نقش وجايگاه عظيم زن در پرورش انسان صالح نمودار مي شود. فرزند صالح و داراي نفسي پاك، مظهر پاكي مادر است. هرچند مرد درتكوين كودك صالح نقش دارد اما بيشترين وموثرترين نقش، ازآن مادر است كه نه ماه و اندي كودك در رحم اوتغذيه مي كند؛ دو سال در دامانش شير مي نوشد و با خصوصيات اخلاقي و رفتاري او در ارتباط است.
باتوجه به آنچه بيان داشتيم، روشن شد كه زن علاوه بر جايگاه عام، خاص و اخص خود كه درهر سه، با مرد مشترك است، داراي جايگاه ممتازي نيز هست كه اين جايگاه ممتاز را ساختمان جسماني و مرتبه حيواني اوتعيين مي كند.

وجود چنين جايگاهي (توليد مثل) مسووليت و وظيفه او را در مرتبه انساني بسيارسنگين كرده،
تا آن جا كه اگر وظيفه انساني را با وجود چنين جايگاهي ترك گويد، نه تنها خود پايه و اساس فساد اخلاقي و اجتماعي خواهد شد، بلكه با تربيت افرادي شقي بر فساد اجتماعي ونفي انسانيت خواهد افزود، و اگربه مسووليت الهي خود در اين جايگاه عظيم تن دهد، سعادت فردي و اجتماعي را تضمين كرده است. به جهت وجود چنين جايگاه ممتازي، دامان زن، مدرسه انسان سازي، و او خود معلم، مربي و استاد اين مدرسه انساني و الهي است. جايگاه زن به لحاظ مرتبه حيواني، توليدمثل، وبه لحاظ مرتبه انساني، پرورش انساني است كه در رحم، استعدادها، قوا و غرايز و فطرتهاي او بايد رنگ الهي گرفته وغذاي جسم وجان ومادي ومعنوي او توسط شير موجود درسينه ها تامين شود وظهورفضايل و ارزشهاي انساني را در او قوي سازد؛ تا به هنگام تعليم وتربيت آمادگي لازم را جهت ظهور فعلي آنها درخانه، مدرسه و اجتماعي داشته باشد.


 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

قرآن كريم راجع به اين جايگاه تكويني مي فرمايد:

نساءكم حزث لكم فاتوا حرثكم اني شيتم...
زنان شما كشتزارشما هستند. پس، به كشتزارتان نزديك شويد هرگاه كه خواستيد...

هر مزرعه اي محصولي مناسب با شرايط حاكم بر آن به بار مي آورد، ومحصول مناسب درزن، موجودي است كه روح الهي در او دميده مي شود و با استعدادهاي انساني وفطرتهاي نامتناهي ومستعد رشد، به دنيا مي آيد وپس از طي مراحل تعليم وتربيت، آيه ونشانه خدا دربعد ارادي و اختياري در روي زمين مي گردد. چون خواست خدا، ايجاد چنين محصولي دراين كشتراراست،
مزرعه جايگاه رشد ونمو تخمي است كه درآن كشت شده است. فقط تفاوت در اينست كه شرايط حاكم برآن كاملا جبري است. چنانچه شرايط و عوامل حاكم، مناسب و همگون با رشد گندم باشد، محصول مرغوب ودرستي توليد خواهد شد؛ ولي درشرايط نامناسب، نتيجه عكس خواهد بود. ولي شرايط حاكم بر رحم زن واسپرمي كه بدان جا وارد شده، به طوركامل جبري نبوده، بلكه كيفيت رشد جسماني، استعدادها و فطرتهاي انساني، معلول اعمال و صفاتي است كه مرد و زن با اراده و اختياركسب مي كنند.

سفارش اولياي دين به اين موضوع كه در ازدواج دقت داشته باشيد و همسري انتخاب كنيد كه ديندارباشد، بيانگر اين است كه رحم زن ديندار، كشتزار مناسبي جهت پرورش انسان الهي بوده ومرد صالح، حسن رفتاررا درفرزندش به ارث مي گذارد.

رسول خدا (ص) فرمود:
... عليكم بذات الدين.
بر شما باد كه با زن ديندار ازدوج كنيد.


وفرمود:
زنان را به خاطرزيباي آنها به همسري نگيريد، چه بسا ممكن است موجب هلاكت و انحراف جنسي شوند. و نيز با آنها به خاطر اموالشان ازدواج نكنيد، چون ممكن است سبب طغيان و ناهنجاري درخانه شوند، بلكه آنها را به جهت دينداري- كه اساس عفت، فضايل و ارزشهاي مثبت است- به نكاح خود درآوريد.

ونيزفرمود:
زن زيبا را بر زن ديندارترجيح ندهيد.

و نيز فرمود:
تزجوا في الحجز الصالح فان العرق دساس.
با خانواده ونژاد صالح ازدواج كنيد زيرا اصل وصفات اخلاقي آن نژاد به فرزندان شما منتقل مي شود.

رسول خدا (ص) فرمود:
زماني كه مردي جهت خواستگاري دخترتان آمد و ازدواج و امانتداري او خشنود شديد، به او زن بدهيد. اگر اقدام بر اين ازدواج نكنيد، سبب فتنه در زمين وفساد بسيار شده ايد.

ملاك بودن اصل دينداري در ازدواج، نشانه آنست كه محصول ب
ه ثمر رسيده و رشد يافته در رحم، بايد درتمام ابعاد وجوي رنگ الهي بگيرد، تا آمادگي لازم را جهت ظهور آنها درمسير زندگي داشته باشد. نفي اين اصل، موجب فتنه وفسادي خواهد بود كه رسول خدا (ص) به آنها اشاره فرمودند. آن گاه كه اسپرمي پاك به دور از ناپاكيهاي اخلاقي در رحم قراربگيرد، ثمره اش جز انساني كه مايل به خوبيها، فضايل انساني و... باشد، نخواهد بود. نطفه هر چند خالي ازآلودگيهاي رذيلت باشد، زماني كه در رحم ناپاك قرارگيرد وپرورش يابد، با استعدادهاي كه رنگ فجورگرفته اند، پا به صحنه زندگي دنيا خواهد گذاشت و اجتماع بايد براي تربيت او تلاش بيشتري نمايد ومشكلات بسياري را تحمل كند.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

جایگاه زن در جامعه امروزی.... ببینید چه مصیبتی!

اوضاع جامعه بشري درگذشته وحال نشان مي دهد كه بسياري از زنان جايگاه الهي و انساني خويش را رها كرده ودر مسيري كه جز انحطاط و سقوط ارزشها نيست، قرارگرفته اند. اگر زن درجايگاه اصلي خويش قرارگيرد ومرد با حفظ احترام وموقعيت زن وبزرگ شمردن مسيووليت او، به وظيفه الهي خود درقبال زن عمل كند، اينهمه فتنه وفساد در اجتماع بشري راه نمي يابد.


جامعه بشري به گونه اي دگرگون شده است كه كودكاني كه پا به عرصه دنيا مي گذارند، ميل به گناه و انحراف اخلاقي درآنها برميل به فضايل انساني برتري يافته است. نطفه اي كه از لقمه هاي دروغ، تزوير و حرام رشد يافته؛ گوشت وپوست و استخواني كه با رباخواري، شراب خواري، زنا و با شير نفاق و گناه روييده ؛ استعدادهايي كه با صفات زشت و غيرانساني درضمير كودك قرارگرفته و... وقتي قدم به زندگي دنيا بگذارد، جزبه حرام، نفاق وصفات زشت و ایجاد جرم در جامعه تمايلي نخواهد داشت.


زشتيها برصيغه الهي سبقت خواهد جست، مگر آن كه دست خدا ازآستين مربي صالحي بيرون آيد وبا رنج فراوان وتعليم وتربيتي انساني و هميشگي استعدادها را درجهت مصالح انساني و معنوي سير داده و سعادت فردي و اجتماعي را تامين كند. درغير اين صورت، جز موقعيت فعلي بشر، كه سير انحطاطي دارد وبه فتنه وفساد اجتماعي بيشتر دامن مي زند، نبايد انتظاري داشت. همان گونه كه ستم، جسم را تباه كرده ونابود مي كند، رذايل اخلاقي درزن يا مرد نيزسمي است كه روح انساني را به تباهي مي كشد ومانع شكوفايي قوا وفطرتهاي او مي گردد.



 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....




جایگاه زن در جامعه امروزی.... ببینید چه مصیبتی!


زني كه ازجايگاه عقلاني- ديني، كه همگام با تكوين و ساختمان وجودي اوست، جدا شده و درقربانگاه شهوت پرستان بي درد، و در پشت پرده هاي نفاق و اسارت و جهل و احساسگرايي درپوششي زيبا، بنام آزادي و استقلال و... قرباني شده است، هرگز نبايد پرورش انساني صالح را از او انتظارداشت و از وجود فساد اخلاقي وفتنه و جنايت در اجتماع بشري تعجب كرد.


با توجه به حديث نبوي كه فرمود: السعيدسعيد في بطن امه والشقي شقي في بطن امه.


شخصيت انساني وشقاوت حيواني هنگامي شكل مي گيرد كه "اسپرم " و "اوول " ساخته مي شوند و به عنوان سلول واحد در رحم قرارگرفته و ازغذايي كه جوهره بدن و روح مادر است تغذيه مي كنند.
رحم مادر محل ظهور و رنگ گرفتن ابعاد ومراتب مختلف نفس است. نفس مادر درهر مرتبه اي كه سير نمايد، ابعاد وجودي جنين رنگ همان مرتبه را مي گيرد و تمايلاتش درآن مرتبه قوي تر ازمراتب ديگر خواهد بود.

اگر سير مادر مرتبه عالي نفس (روح الهي) باشد و به خواسته هاي انساني بيش ازخواسته هاي مراتب نازل توجه داشته باشد و به اعمال غريزي و فطري خويش كه معلول اراده آگاهانه و اختيارو انتخاب اوست- رنگ انساني بدهد هيچ شكي نيست كه اين حركت انساني اثر مثبت خود را در جنين خواهد گذاشت وتمايلات انساني را دراوقوي تر خواهد ساخت و سبب شكل گرفتن سعادت وشخصيت انساني خواهد شد. به طوري كه كودك، پس ازتولد، آمادگي لازم را جهت تربيت صحيح پيدا ميكند.

اما اگر سير مادر در مرتبه نازل نفس (خواسته هاي جسماني و حيواني) باشد وخواسته هاي انساني را درحجاب غفلت بگذارد ويا آن را درحاشيه قراردهد. به علت خروج ازحدود عقل و دين و راه درست انساني، به نفس، رنگ حيواني ومادي مي دهد و اين حركت درجنين اثر منفي گذاشته و باعث مي شود استعدادهاي كودك مايل به مرتبه نازل باشند. و اين همان شكل گيري شقاوت است. و اگركودكي پس ازتولد، تحت مراقبت شديد وتربيت صحيح قرار نگيرد، در او ظهور فعلي پيدا كرده و رفتا راشقيا را خواهد داشت.


زماني كه مرد و زن براي آسايش مادي به دروغ، حيله، تزوير رشوه و احتكار متوسل مي شوند و زنها به خودنماي، حسد، غيبت، پرگويي، سخن چيني، رعايت نكردن حقوق شوهر، هم صحبتي با نامحرمان و به خوردن غذاهاي آلوده به حرام مشغول مي شوند، چگونه انتظار داريم كه كودكان ما، مايل به فضايل و خوبيها باشند؟

براستي اگر جامعه بشري، كه مدعي سعادت طلبي، صلح جويي، عدالت خواهي و احياي شرافت انساني است، احترام ومقام والاي زن را حفظ مي كرد هرگز راضي نمي شد كه
زن به خاطر امرار معاش، جايگاه عظيم و الهي خويش را رها نموده و وسيله اي براي فروش كالاها شده ويا درمعرض ديد نابخرداني قرارگيرد كه درپي ارضاي شهوت خويش ازهرطريق ممكن مي كوشند.

ولي هزار افسوس كه دنياي سرمايه و سير، رياست وتزوير هرگز در انديشه سعادت و ارزش بلند انساني نبوده ونخواهد بود ؛و هرگز نمي خواهد دامان زن، مدرسه فضيلت، غيرت و انسانيت و پرورش انسان الهي باشد. او از انسان و انسانيت و پرورش آدميان در جهت فضايل معنوي ونيز ازمربي و معلم عفت وفضيلت ترس و وحشت دارد. او درپوشش آزادي وحفظ حقوق اجتماعي زن، مي كوشد تا زن را به اسارت شهوت، دنياطلبي و سرمايه اندوزي خود درآورده و وسيله اي در جهت رسيدن به مقام و هواهاي نفساني قراردهد. اگر منظور دنياطلبان اينست كه زن موثر بوده ونقش سازندگي داشته باشد، امروز خلاف آن مشاهده مي شود. زن در جوامع امروز محكوم هوا و هوس اجتماع است نه قرارگرفته درمتن اجتماع. نقش اجتماعي امروز زن، در اكثر جوامع، ايجاد فساد اخلاقي و روابط نامشروع است نه مربي بودن.


هنر زن، امروزرقص و خوانندگي وعشوه گري است و اجتماعي بودن زن در اينست كه با نامحرمان درتماس بيشتر باشد.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

تورخدا مظلومیت زن رو ببینید...چرا؟؟؟؟


چرا زن اينقدرمظلوم واقع شده؟ چرا ارزش انساني او را تا حد رقص و خوانندگي تنزل داده اند؟ چرا اين موجود الهي بايد ازمقام الهي خود تنزل كند؟ تا آن جا كه معلم ومربي و انسان سازبودن او را حقير تلقي كنند، ولي رقص و خدمه بودن دررستورانها يك كار موثر اجتماعي براي زنان محسوب شود.


میدونید چرا زنها اینطور مظلوم واقع شدند؟

آنها كه ازتربيت صحيح كودكان وحشت داشتند و وجود انسان صالح و داراي شخصيت انساني را مانع آمالهاي شهواني خود مي ديدند و نقش زن را درتكوين انسان صالح نمي توانستند ناديده بگيرند، به بيان مسايل و مطالبي پرداختند كه ذهن زنان و اجتماعات را نسبت به جايگاه اصيل زن مشوش كردند.

گفتند: "زن هم يك انسان است، چرا- مثل مرد- نبايد ازخانه خارج شده، به كارهاي اجتماعي بپردازد " به گونه اي سخن گفتند كه جامعه باوركرد زن اسير شده و زمان آزادي او فرا رسيده است. البته شكي نيست كه دربرخي جوامع- كه شايد هنوز هم وجود دارند- زن درخانه اسير بوده و همين بهانه اي شد براي كساني كه مي خواستند زن را به طوركلي ازجايگاهش ساقط كنند و اورا از پرورش انسان صالح و ايجاد شخصيت انساني دركودكان منزوي نمايند. به كساني كه چنين ديدي نسبت به زن دركانون خانواده دارند،


بايد گفت: حالا كه زن از اسارت خانه درآمده،

به كدام هدف انساني و معنوي خويش رسيده است؟

ونقش تربيتي او دراجتماع چيست؟

اگر نظافت دركانون گرم خانواده، خارج ازشان زن است، چرا دركافه ها، هتل ها، رستورانها و... به شغل نظافت، آشپزي و... پرداخته است؟

علاوه بر اين، مگر خانواده، مركزي جداي از اجتماع است؟

ويا كانوني است كه هيچ ربطي به اجتماع وجامعه ندارد؟

كه بودن زن درخانه و پرداختن به امور شوهر و فرزندان وتلاش او درپرورش صحيح كودكان را نوعي اسارت تلقي مي كنند؟


درصورتي كه پايه شخصيت انساني، فضيلت، زمينه رشد و شكوفايي عقل و اصلاح مراتب نفس درخانه پايه ريزي شده و شكل مي گيرند. اگر خانواده ها به وظيفه انساني خود در تربيت انساني كودكان عمل نمايند، جامعه پر ازصفا وعدل خواهد شد و اگر خانواده ها در امر مهم پرورش فرزندانشان دچارسستي و ضعف شوند، افرادي نابهنجار و مستعد درسير نزولي به اجتماع تحويل خواهند داد.

خيلي دور نريم؛ امروز چند درصد كودكان، بدور از عقده هاي رواني و ناهنجاريهاي خانوادگي به مدرسه مي روند؟ چرا بايد به گفته هاي به ظاهر فريبنده عده اي عياش و سودجو- كه مطامع مادي و سياسي دارند- گوش دهيم.


 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : بانوان انجمن....جایگاه و حقیقت خودتون رو بدونید....

جایگاه زن در منظر اسلام


تاكيد اسلام بر ماندن زن درجايگاه عظيم انساني اش براي چيست؟

چرا جهاد زن را درشوهرداري به نحو نيكوقرارداده است؟

چرا خداوند به زني كه كوچكترين خدمت را در خانه انجام دهد نظر مي كند؟

چرا يك ليوان آب به دست شوهر دادن ازعبادت يك سال زن بهتر است؟


چرا خداوند براي زني كه هفت روز در جهت خدمت به شوهرش قيام كند، براي اين خدمتش هفت درب ازجهنم را به رويش مي بندد و هشت درب ازبهشت را به رويش بازمي كند؟



غرض اسلام ازخدمت به شوهر نه اينست كه اسير او باشد و تنبل پرورباشد. بلكه غرض اينست كه زن درجايگاه عظيم انساني خود باقي بماند وبا ايجاد محيط عاطفه ومحبت منبع آرامش وصفا براي شوهر باشد و با- ظرافتهاي عاطفي خود غباركدورت را از رخسارمردي كه در طلب معاش بوده، بزدايد ودرعين حال، معلم ومربي خوبي براي فرزندش باشد. اين بزرگترين خدمت انساني زن به جامعه است كه با ماندن درجايگاه خود، علاوه بر اين كه درمتن خدمات اجتماعي قرار گرفته است، با به انجام رساندن مسووليت انساني وتكيف الهي خود، در صف اول خدمتگزاران به اجتماع ومردم واقع شده وزمينه جامعه صالح و سعادت در ديدگاه حجت خدا، انسان كامل و معصوم، امام صادق (عليه السلام) ازآن چنين بانوي است:
سعيده سعيده امراه تكرم زوجها ولاتوذيه وتعطيه في جميع احواله.
سعادتمند و خوشبخت است زني كه شوهرش را گرامي بدارد؛ او را آزار ندهد ودرتمام حالات مطيع او باشد.
( البته حدیث فوق برای یک زندگی ایده آل از منظر ا
سلام است... نه طوری که شوهر به همسرش ظلم کند و از این حدیث سوء استفاده کند)

چه بسيار زناني كه خدمات اداري را خوب انجام مي دهند، اما كانون خانه را براي خود، شوهر و فرزندانشان جهنم مي كنند، براي مردم و محيط اداره، خوب آرايش مي كنند، ولي تمام زشتيهاي ظاهري وباطني را در رابطه با شوهر و فرزندان خود دارند، اينان، بي ادبي و ناهنجاريهاي رواني را همراه خود به خانه مي آورند وپايه و اساس خانواده را بر لا ابالي گري و مفاسد اخلاقي مي گذارند. اين گونه زنان دردنياي فاسد ماديت مورد احترامند، درصورتي كه اسلام آنها را بدترين موجود خوانده و دشمن مومن معرفي كرده است.
زني كه جايگاه انساني خويش را حفظ كند، وظيفه مرد اجتماع و نظام دربرابر او بسيارسنگين است. او مسووليت عظيمي را برعهده دارد و نقش بسيارپراهميتي را درقبال اجتماع دارا مي باشد و اين ايجاب ميكند كه امكانات كافي در اختيار او گذاشته شود ازقبيل:
1- با تاسيس مدارس خاص به تعليم وتربيت لازم ومنطبق با مسووليت وجايگاه انساني اش قيام كند.

2- رفاه مادي او را ضمانت كند. اگريك مرد با تلاش شبانه روزي، قادربه تامين امكانات لازم نيست، نظام حاكم كه خواهان بر جامعه صالح است، كمي اورا جبران نمايد.

3- مرد خانه نگذارد كارهاي خانه بردوش زن سنگيني كند و او بيش ازطاقت و وقتش متحمل انجام كارها شود. مرد خانه نبايد. فراموش كند كه غرض اصلي ازتشكيل خانواده تربيت نسلي است كه به غرض از آفرينش تحقق بخشد و آيه ونشانه خدا درمرحله اراده و انتخاب باشد. بنابراين، بايد با همكاري خود درخانه، ميدان ظهور فعلي محبت و عاطفه را براي زن وسعت داده وبا كج رفتاري خويش روح همسرش را كدر نسازد.


البته مرد و زن درداشتن تعداد فرزندان بايد به دو مطلب مهم توجه داشته باشند تا "در انجام مسووليت اساسي خويش دچارمشكل نشوند:
الف: امكانات اقتصادي ومالي.
ب: اندازه وحدود تواناي درتربيت فرزند.

اگر اجتماع و نظام حاكم برآن، اين دومطلب را مدنظر قراردهد و باتوجه به امكانات اقتصادي وتربيتي، به خانواده ها اجازه داشتن فرزند بدهد. به عبارت ديگر نسل را كنترل كندتا جامعه دچارهرج ومرج و ناهنجاريهاي ناشي ازكمبودهاي اقتصادي وتربيتي نشود. مرد و زن نيز درتوليد نسل، علاوه بر درنظر گرفتن امكانات مالي وتربيتي خانواده بايد به طور دقيق به امكانات مالي وتربيتي جامعه نيزتوجه داشته باشند.

4- مرد علاوه بر فراهم كردن رفاه مادي و همكاري درخانه، بايد سبب سرورو خوشحالي زن درخانه باشد؛ زيرا شادي روح، انرژي و نيروي تازه اي به زن درجهت ادامه فعاليت وتلاش وپرورش اطفال و انجام وظيفه درخانه مي بخشد.
حضرت رسول- صلي الله عليه وآله- فرمود:
جلوس المرء عند عياله احب الي الله تعالي من اعتكاف في مسجدي هذا.
نشستن مرد، نزد زن و فرزندانش (با سرورو شادماني) نزد خدا دوست داشتني تر است ازمعتكف شدن در اين مسجد (مسجد
پيامبر (ص)).

بايد توجه داشت كه فراهم آوردن امكانات مادي و معني براي زن، دربرابر خدمات انساني او به اجتماع نيست، زيرا اگرتمام جهان را درملكيت او درآورند اجر و پاداش يك نگاه عاطفي و محبت آميز او به فرزندان و شيرش را نداده اند. و نيز براي آن نيست كه زن به طور مستقل قادر به گذران زندگي خود باشد، بلكه تهيه مخارج خانه وعهده دارشدن مخارج زن يك تكليف الهي براي شوهر است.

قرآن، تمام موارد و نكات فوق را دريك جمله بيان داشته است:
فعاشهروهن بالمعروف...
معاشرت و رفتار شما با زنان براساس معروف باشد.
ومعروف چيزي ايست كه حسن ونيكويي آن به عقل يا به دين شناخته شود. درمقابل منكركه خلاف شرع وعقل است.



بانتیجه به آنچه آورديم، روشن شد كه زن ازجايگاه عظيم انساني برخوردار است كه توجه به تن، زمينه پيدايش جامعه انساني و الهي است ؛ ونفي تن مساوي با مفاسد خانواده و اجتماع بشري.


به اميد تن روزي كه جامعه بشري دست از اغراض وهواهاي نفساني بردارد و اين موجود الهي را قرباني مطامع شهواني، مادي و سياسي خود نكند.









ادامه دارد....
 
بالا