۩۞۩معارفی از جزء هجدهم قران کریم۩۞۩

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
92871462010827630246.gif

هجدهمین جزء از قرآن کریم را سوره های مومنون، نور و آیاتی از سوره فرقان تشکیل می دهند که در این قسمت از سلسله مقالات «معارفی از قرآن کریم» آیاتی از این سوره ها را محور بحث قرار داده و معارفی از آنها را بیان می کنیم
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"






1426065439531182133881941421014310152166.jpg
تصور غلطی که سرمایه داران بی دین دارند
أَ یحَْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ(55) نُسَارِعُ لهَُمْ فىِ الخَْیرَْاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ(56- مومنون)

آیا گمان مى‏كنند افزونى و گسترشى كه به سبب مال و اولاد به آنان مى‏دهیم؛ برای آن است که مى‏خواهیم در عطا كردن خیرات به آنان شتاب ورزیم؟ [چنین نیست‏] بلكه [آنان‏] درك نمى‏كنند.

تصوری بین دینداران بی بضاعت و بی دینان ثروتمند رواج دارد که گمان می کنند داشته و انباشته آنان که بی دینی می کنند همه از لطف و عنایت ویژه خداوندی به آنهاست و به تعبیر دیگر خدا نظر خیر و رحمت به آنها کرده است که اینچنین ثروت و دارایی مالی و فامیلی را به زندگی آنها سرازیر کرده است؛ اما خدا در این آیات خط بطلان بر چنین تصوری کشیده و صاحبان این پندار را افرادی قلمداد کرده است که از درک و شعور لازم برای فهم حقیقت این امر بی بهره اند.
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زیرا آنها نمى‏دانند كه این فرزندان و اموال فراوان در حقیقت یك نوع عذاب و مجازات یا مقدمه عذاب و كیفر براى آنها است.آنها نمى‏دانند كه خدا مى‏خواهد آنها را در ناز و نعمت فرو برد تا به هنگام گرفتار شدن در چنگال كیفر الهى، تحمل عذاب بر آنها دردناكتر باشد؛ زیرا اگر درهاى نعمت به روى انسان بسته شود او آمادگى پذیرش ناراحتیها را پیدا می کند؛ اما اگر كسى را از میان ناز و نعمت بیرون كشند و به زندان مخوف و حشتناكى بیفكنند فوق العاده برای او دردناك خواهد بود.


بعلاوه این فراوانى نعمت، پرده‏هاى غفلت و غرور را بر روى چشمان او ضخیم‏تر مى‏كند تا آنجا كه راه باز گشت بر او غیر ممكن مى‏شود و این همان چیزى است كه در سایر آیات قرآن از آن به قانون استدراج(1) یاد شده است.(2)
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
روش برخورد با بدی ها
ادْفَعْ بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ (96- مومنون)

به بهترین شیوه بدی را از خودت دور کن

یكى از مؤثرترین راههای مبارزه با دشمنان سرسخت و لجوج آن است كه بدیهای آنها به نیكى پاسخ داده شود؛ اینجاست كه شور و غوغایى از درون و جدان آنها برخاسته و او را سخت تحت ضربات سرزنش و ملامت قرار مى‏دهد. این کار در بسیار از موارد سبب بیداری وجدان تغییر عملکرد او می شود.

در سیره پیشوایان و روش عملى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه هدى :S (31): بسیار دیده شده كه افراد یا جمعیتهایى را كه دارای بدترین برخورد بوده‏اند را به نیكى پاسخ گفته و مشمول محبتشان ساخته‏اند؛ که همین طرز برخورد، سبب انقلاب درونی و دگرگونى روحى و باز گشت آنها به راه حق شده است.

قرآن کریم به دفعات این شیوه را به عنوان یك اصل در مبارزه با بدیها به مسلمانان گوشزد کرده است و حتى در آیه 34 سوره فصلت مى‏گوید: « نتیجه این كار آن خواهد شد كه دشمنان سرسخت، دوستان گرم و صمیمى شوند.»

 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
یک تذکر مهم:
ناگفته پیدا است كه این دستور مخصوص مواردى است كه دشمن از آن سوء استفاده نكند و آن را دلیل بر ضعف شما نشمارد و بر جرات و جسارتش افزوده




و نیز مفهوم این سخن هرگز سازشكارى و قبول تسلیم در برابر وسوسه‏هاى دشمنان نیست، و شاید به همین دلیل بعد از بیان این دستور در آیات فوق بلا فاصله به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دستور داده شده است كه از همزات و وسوسه‏هاى شیاطین و حضور آنها به خدا پناه ببرد.(3)
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
در اجرای حکم خدا دلسوزی نکنید
الزَّانِیَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ كلُ‏َّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لَا تَأْخُذْكمُ بهِِمَا رَأْفَةٌ فىِ دِینِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ (2- نور)

به هر زن و مرد زنا كاری صد تازیانه بزنید و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، نباید در [اجراى‏] دین خدا نسبت به آن دو دلسوزى و مهربانى کنید.

ایمان به خداوند حكیم سبب مى‏شود كه انسان بداند هر حكمى فلسفه و حكمتى دارد و بى دلیل تشریع نشده و ایمان به معاد سبب مى‏شود كه انسان در برابر تخلفها احساس مسئولیت كند



این نهی از رأفت و دلسوزی که در آیه آمده است در حقیقت نهی از ترحم بی جایی است که سبب سستی و کوتاهی در اجرای احکام و دستورات دین خدا می شود برای همین بود که فرمود در اجرای این حکم الهی از رأفت در دین خدا پرهیز کنید.(4)


نکته قابل توجه این است که آیه تاكید می کند که مبادا در اجرای این حکم الهی گرفتار محبتها و احساسات بى مورد شوید؛ احساسات و محبتى كه نتیجه‏اى جز فساد و آلودگى اجتماع ندارد. آنگاه براى خنثى كردن انگیزه‏هاى این گونه احساسات، مساله ایمان به خدا و روز جزا را یادآور می شود؛ زیرا ایمان به خداوند حكیم سبب مى‏شود كه انسان بداند هر حكمى فلسفه و حكمتى دارد و بى دلیل تشریع نشده و ایمان به معاد سبب مى‏شود كه انسان در برابر تخلفها احساس مسئولیت كند.(5)
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

دراینجا حدیث جالبى از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده كه توجه به آن لازم است: «روز قیامت بعضى از زمامداران را كه یك تازیانه از حد الهى كم كرده‏اند در صحنه محشر مى‏آورند و به او گفته مى‏شود چرا چنین كردى؟ مى‏گوید: براى رحمت به بندگان تو! پروردگار به او مى‏گوید: آیا تو نسبت به آنها از من مهربانتر بودى؟! و دستور داده مى‏شود او را به آتش بیفكنید! دیگرى را مى‏آورند كه یك تازیانه بر حد الهى افزوده، به او گفته مى‏شود: چرا چنین كردى؟ در پاسخ مى‏گوید: تا بندگانت از معصیت تو خوددارى كنند! خداوند مى‏فرماید: تو از من آگاهتر و حكیم‏تر بودى؟! سپس دستور داده مى‏شود او را هم به آتش دوزخ ببرند.(6)
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
اینگونه انسان، آدم می شود
وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكمُ‏ْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَكىَ‏ مِنكمُ مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا (21- نور)

اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدى از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاك نمى‏شد.

«زكات» و «تزكیه» در اصل به معنى «نمو یافتن و نمو دادن» است، ولى در معناى «پاك شدن و پاك كردن» هم به كار رفته است که ممكن است هر دو معنا به یك ریشه باز گردد؛ زیرا تا پاكى از موانع و مفاسد و رذائل نباشد نمو و رشد امكان پذیر نخواهد بود.(7)

بر اساس این آیه، تنها عامل نجات انسانها از آلودگیها و انحرافات و نیز رشد و بالندگی روحی او فقط فضل و رحمت الهى است و بس؛ با این تحلیل که: او هم نعمت عقل را به انسان داده و هم از طریق و فرستادگانش راه پاک شدن و ماندن و رشد کردن را به بشر تعلیم داده است. افزون بر این عنایات عمومی، توفیقات خاص او و امدادهاى غیبیش كه نصیب انسانهاى آماده و مستعد مى‏گردد را هم باید اضافه کرد.

بنابراین اگر تبعیت از دین خدا و الطاف او نباشد محال است کسی بتواند در را خود سازی و ترک گناهان قدم از قدم بردارد و نیز با همین آیه ثابت می شود که تمام عرفانها و دستورالعمل هایی که خارج از این مسیر است همگی باطل اند و تنها باعث گمراهی انسان می شوند.
 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"







شاهدان همراه
یَوْمَ تَشهَْدُ عَلَیهِْمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ یَعْمَلُونَ(24- نور)

روزى كه زبان‏ها و دست‏ها و پاهایشان بر ضد آنان به گناهانى كه همواره انجام مى‏دادند، شهادت می دهند.

پیام آیه صریح است و روشن و نیازی به توضیح ندارد؛ تنها چیزی که می توان گفت توجه به هشداری است که در آیه نهفته است. هشدار به کسانی که گناه در خلوت را ساده انگاشته و به راحتی از کنار آن می گذرند غافل از آنکه در مخفی ترین مکانها همواره شاهدانی با ما هستند که گناه، خیانت و جنایت را درک کرده و در آن روز که محکمه عدل الهی بر پا می شود بر علیه ما شهادت می دهند.


 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

چند دستور مهم به بانوان مسلمان
وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُیُوبهِِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلّا َّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ... وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخُْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ (31- نور)

به زنان با ایمان بگو از نگاه كردن به مردان نامحرم خوددارى كنند و دامان خود را از گناه حفظ نمایند و نباید زینت خود را آشكار سازند جز آن مقدار كه طبیعتا ظاهر است‏ و باید روسری های خود را روی سینه‏هاى خود بیندازند. آنها نباید زینت خود را آشكار سازند مگر برای شوهرانشان و ... (یازده مورد دیگر) و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان برای نامحرمان دانسته شود.
 
بالا