لبهای من عسل شده از گفتن حسین...

قبیله منتظر

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
در راه عشق رنج و بلا مزه می دهد
در سلک ماست ، بزم عزا مزه می دهد



ترجیح می دهم بشوم مبتلا ولی
چون نام تو دواست شفا مزه می دهد



یک عمر خوانده ایم تو را حضرت امیر
یک بار پاسخ تو به ما مزه می دهد


لبهای من عسل شده از گفتن حسین
آقا چقدر نام شما مزه می دهد

بعد از طواف دور حریم تو یا حسین
چای دو رنگ کرب و بلا مزه می دهد

از آن سِری که آمده ام کربلایتان
فهمیده ام که آب و هوا مزه می دهد

خوابیده استجابت حق زیر قبه ات
تنها به زیر قبه دعا مزه می دهد

پای مجالس تو عرق ریختم ولی
خسته نباشی ات به گدا مزه می دهد

جایی که نوحه خوان تو مشغول نوکری است
باید قبول کرد صدا مزه می دهد

خوردم نمک ز سفره تو حدس می زنم
این اشکهای دیده چرا مزه می دهد

ذکر مصیبتت همه جا خوانده ام حسین
فرقی نمی کند همه جا مزه می دهد

شبهای جمعه حضرت عبدالعظیم هم
مانند کربلا به خدا مزه می دهد

وقت گریز روضه ارباب بی کفن
یابن الشبیب های رضا (ع) مزه می دهد


اللهم صل علی محمد و آل محمذ و عجل فرجهم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: زینب

ندا66

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آقا منم! گدايِ قديميِ اين درم


عمريست گِردِ كرب و بلايت كبوترم




خوبم شناختيد منم بي حيا گدا


رزق از شما گرفتم و بر بام ديگرم




من آبروي نام شما برده ام ولي


گويند مردمان كه دراين خانه نوكرم




اي عاشقان صداي دلِ زار بشنويد


من از تمام خلق جهان بي وفاترم




من هجر يار ديده ام و زنده ام هنوز


اين شرطِ عاشقي نَبُوَد خاك بر سرم




بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا


بيچاره تر كسي كه نمرده ست در حرم




حق با شماست اذن وصالم نمي دهيد


اما دگر كجا دل وامانده را برم




آقا مرا نگاه كنيد گرچه با غضب


دستي به غير دست شما نيست بر سرم




گر يك نفس زعمر من خسته مانده است


نام حسين مي رسد از آهِ آخرم
 
بالا