موزه جواهرات ایران، خانه باارزشترین گنجینه جواهر ایران است که در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نگهداری میشود. گنجینهای که هیچ تخمینی از ارزش جواهرات آن نمیتوان داشت و شامل زیباترین و قدیمیترین تاجها و تختهای پادشاهی ایران و همچنین سنگهای قیمتی کمیاب و نایابی مانند الماس «دریای نور» است.
این موزه یکی از هیجانانگیزترین موزههای کشور است که بسیار مورد توجه گردشگران خارجی هم هست و هربار که به دیدن این موزه بروید، حتما چند گردشگر خارجی در حال دیدن زیباترین و نفیسترین جواهر ایران هستند.
این موزه زیر نظر بانک مرکزی است و برای بازدید از آن میتوان ساعت 14 شنبه تا سهشنبه به خزانه بانک مرکزی در خیابان فردوسی روبهروی سفارت آلمان رفت، چون فقط در این روزها، خزانه روی علاقهمندان باز است.
این موزه، سیستم حفاظتی خاصی هم دارد، برای رفتن به موزه باید ابتدا وسایل خود را از زیر دستگاه رد کنید، سپس از سه دروازهی امنیتی عبور کنید. البته هیچ وسیلهای هم نمیتوانید همراه داشته باشید و باید همهی وسایل خود، حتی کیف دستی را به صندوق امانات موزه بسپارید. برای دیدن این موزه، گاه باید در صف طولانی بایستید، چون علاقهمندان بسیاری خواهان دیدن جواهرات خزانهی ملی هستند. البته اگر مجبور به انتظار کشیدن برای دیدن موزه شوید، باز هم دیدن جواهرات زیبا و پر زرق و برق این موزه به این انتظار میارزد.
پس از عبور از لایههای حفاظتی موزه و تحویل دادن وسایل، به زیرزمینی وارد میشوید که به خزانهی موزه میرسد. در اینجا «تخت طاووس» اولین شیء باارزش موزه است که چشم شما را میگیرد که پشت شیشه قرار دارد و بیرون از گنجینهی اصلی نگهداری میشود.
این تخت به فرمان فتحعلیشاه در سال 1216 هجری قمری و با جواهرات و طلای موجود در خزانه ساخته شد و بهدلیل وجود نشان خورشید در بالای تخت، به این نام معروف شده است. البته بعد از ازدواج فتحعلیشاه با «طاووس تاجالدوله» تخت طاووس نام گرفت.
گنجینه اصلی موزه تقریبا تاریک است و فقط نوری کمجان، گنجینه را روشن میکند. این گنجینه نسبت به هرگونه برخوردی، حساس است و با کوچکترین ضربهای، آژیرها فعال میشود.
در سالن اصلی، گنجینههای بسیاری وجود دارد که از قدیمیترین جواهرات ایران تا جواهرات دورهی پهلوی، در آنجا نگهداری میشود که هریک با هنرمندی خاصی ساخته شدهاند و چند راهنما به زبان انگلیسی و فارسی این اشیا را معرفی میکنند.
این تُنگ، تصاویر گلوبوته دارد و بالای آن، تصویر چند زن دیده میشود. این تنگ از زیباترین نمونههای میناکاری ایران بهشمار میآید که در اواخر قرن 18 میلادی ساخته شده است.
شمعدان طلا، آراسته به لعل، زمرد، یاقوت، شرابههای مروارید و آویز زمرد. این شمعدان با جفت خود، در آیین «سلام» عید نوروز در دو سوی تخت طاووس قرار داده میشد و اوایل قرن 19 میلادی ساخته شده است.
شاید این الماس در میان جواهرات ملی ایران، مقام نخست را داشته باشد. این الماس در کنار الماس «کوه نور»، یک زوج دانسته میشود. در حالی که از نظر تراش و رنگ، هیج وجه مشترکی با هم ندارند. هر دو گوهر متعلق به نادرشاه بودهاند و بعد از مرگ نادرشاه، الماس «کوه نور» به افغانستان برده شد. سپس به شاهشجاع رسید و بعد بهدست سردار هندی، شیرپنجاب، رسید و سپس بهدست کمپانی هند شرقی افتاد که بهوسیلهی آنها به دربار انگلیس رفت و به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد. اکنون این الماس در انگلیس است و در تاج ملکه مادر نصب شده است.
ناصرالدینشاه معتقد بود، الماس «دریای نور» یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده، او به این الماس علاقه داشته و گاهی آن را به کلاه و گاهی به سینهی خود میزده است. وزن الماس «دریای نور» 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است که از کمیابترین رنگها در میان الماسها است.
این تخت اگرچه تخت نادری خوانده میشود، اما هیچگونه رابطهای با نادرشاه ندارد؛ براساس کتیبههای تخت، این اثر در زمان فتحعلیشاه ساخته شده است. شاه از این تخت در ییلاقهای اطراف تهران استفاده میکرد. به همین منظور، قطعات تخت بهصورت جداگانه و قابل حمل ساخته شده که 12 تکه دارد و تعداد جواهرات آن بیش از 26هزار قطعه است. این تخت در دو مراسم تاج گذاری پهلوی نیز استفاده شد.
کلاه مرواریددوزی شده عباس میرزا (پسر فتحعلیشاه) بهشکل تاج و از پارچهی اطلس و مخمل قرمز است که روی آن، مرواریددوزی و پولکدوزی شده و در بالای آن، یک تخمهی زمرد درشت با گیلاوی الماس در چنگ طلا نصب شده است. این کلاه را عباسمیرزا در آیینهای رسمی و «سلام» استفاده میکرد.