اقا سلام...

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
آقا سلام...
باز منم خاک پایاتان،من آنکه سالهاست دلم هست جایتان.
آقا دوباره پشت به من کرده قلبتان، دیگر نمی دهد به من روی خوش نشان.
آقا...دلم گرفته چرا دیر کرده اید...مردم در انتظار شب جمعه هایتان هر جمعه انتظار، دعا، ندبه، جانماز...
هر شب دو چشم خیس و دلی در هوایتان
من جمعه ها عجیب دلم شور میزند، ای کاش رنج و غصه نیاید سراغتان
یا لااقل از همه لحظه های تلخ باشد نصیب من همه دردو بلایتان
من سال هاست خواب به چشمم نمی رود در پای گهواره بی لالایتان
آقا زمان بدرقه تان هیچکس نبود؟؟
آبی نریخت مادر به پایتان؟؟
دیگر غریبگی نکن زودتر بیا...آری هنوز مانده دو چشم به راهتان
باشد صبور میشوم اما تو لااقل دستی به من بده از دورها تکان...
حرفی نمانده بین من و شما و خدا جز اینکه باز میکنم امشب دعایتان
امضا:دو چشم خیس و دلی در هوایتان، دیوانه ای لک زده قلبش برایتان
 
بالا