[h=1][/h]
مفسران قرآن كریم این سؤال را در ذیل آیه شریفه: «و السابقون الأوّلون من المهاجرین و الأنصار...»[1] مطرح كرده اند و در پاسخ به آن همه مفسران (اعم از شیعه و سنی) گفتهاند كه حضرت خدیجه نخستین زنی بود كه مسلمان شد، اما در مورد اولین مسلمان از مردان، اختلاف نظر است. و رمز اختلاف نیز در این جاست که عده ای سن کم حضرت علی (ع) (ده سالگی) را بهانه کرده اند تا اولین مرد مسلمان را دیگری معرفی کنند.)
با این حال شهرت اینکه اولین مرد مسلمان حضرت علی (ع) است در میان دانشمندان اهل سنت به حدی است كه جمعی از آنها ادعای اجماع و اتفاق بر این مطلب كردهاند. از جمله حاكم نیشابوری در «مستدرك علی الصحیحین» در كتاب معرفت، صفحه 22 چنین میگوید: «لا أعلم خلافاً بین أصحاب التواریخ أنّ علی بن أبیطالب(ع) أوّلهم اًّسلاماً و اًّنّما اختلفوا فی بلوغه»[2] هیچ مخالفتی در میان تاریخ نویسان در این مسأله وجود ندارد كه علی بن ابیطالب نخستین كسی است كه اسلام آورده، تنها در بلوغ او به هنگام پذیرش اسلام اختلاف دارند.[3]
و برخی كه نتوانسته اند سبقت علی(ع) را در ایمان و اسلام انكار كنند به عللی آن را كم اهمیت جلوه میدهند و عدهای نیز ابوبكر را به عنوان اولین مسلمان قلمداد می كنند.
فخر رازی در تفسیر خود ذیل آیه فوق میگوید: «علی(ع) در آن هنگام ده ساله بود و طبعاً نابالغ، بنابراین اسلام او به عنوان اسلام یك كودك تأثیری در قوت و قدرت جبهه مسلمین در برابر دشمن را نداشته است».
نویسنده تفسیر المنار هم میگوید: «خدیجه نخستین زن مسلمان از زنان و ابوبكر نخستین مسلمان از مردان و علی نخستین مسلمان از كودكان بود».
البته اگر این ادعا و اشكال اینها در این خصوص (كه علی(ع) هنگام اسلام آوردن نابالغ بوده) صحیح باشد در واقع ایراد بر شخص پیامبر است. زیرا هنگامی كه ایشان در «یوم الدار» اسلام را به عشیره و طایفه خویش عرضه داشت هیچ كس آن را نپذیرفت مگر علی(ع) كه برخاست و اعلام اسلام نمود و پیامبر(ص) هم اسلامش را پذیرفت و حتی اعلام نمود كه تو برادر و وصی و خلیفه من هستی.[4]
بنابراین، اولاً: كم بودن سن در آن روز به هیچ وجه از اهمیت موضوع نمیكاهد، به خصوص كه قرآن به طور صریح درباره حضرت یحیی میفرماید: «و آتیناه الحكم صبیّاً»[5] ما فرمان را به او در حال كودكی دادیم. و درباره حضرت عیسی میفرماید: «در حال كودكی به سخن آمد و گفت: اًّنّی عبدالله آتنی الكتاب و جعلنی نبیّاً»[6] من بنده خدایم، كتاب آسمانی به من داده و مرا پیامبر قرار داده است.
ثانیاً: این موضوع از نظر تاریخی مسلم نیست كه ابوبكر سومین نفری باشد كه اسلام را پذیرفته است، بلكه در بسیاری از كتابهای تاریخ و حدیث، اسلام آوردن گروه دیگری را قبل از او ذكر كردهاند. طبری به سند صحیح از محمد ابن سعید نقل کرده است که او به پدرش گفت: «آیا ابوبکر اولین فرد بین شما بود که اسلام آورد؟» پدرش در پاسخ گفت: «نه، بدرستیکه پیش از او بیش از پنجاه نفر اسلام آورده بودند!!»[7] و زمانی که بیش از پنجاه نفر اسلام آورده بودند همان دوره ی دعوت علنی است. جالب است که همین نقل را ابن کثیر در «بدایه و نهایه» ج 3 ص 28 آورده است.
همچنین جالب است که بدانیم بنا به نقل منابع مختلف اهل سنت اسلام آوردن ابوبکر -به صورت غیرمستقیم- پس از جریان داستان سوره اسراء بیان شده بنابراین اثر اسلام آوردن او با اثر ایمان آوردن خدیجه و علی(ع) اصلا قابل قیاس نیست. از جمله منابعی که بصورت غیر مستقیم اسلام آوردن ابوبکر را پس از جریان اسراء دانسته «سیره ی حلبیه» است. در این کتاب در ج 1 ص 273 و در سیره ی دحلان ج1 ص 8 آمده است: وقتی ابوبکر اسلام آورد، پیغمبر او را لقب «صدیق» داد». از طرف دیگر در همان سیره ی حلبیه ج 1 ص 273 می خوانیم که تسمیه ابوبکر به لقب «صدیق» بعد از سوره اسراء رخ داده آنجا که مردم جریان اسراء را تکذیب کرده و ابوبکر، پیامبر را تصدیق می کند، بنابر این او پس از معراج اسلام آورده یعنی سالها پس از خدیجه و امیرالمومنین (علیه السلام) حال چگونه می توان اسلام او را انفع از اسلام آن دو دانست.
ثالثاً: حضرت علی(ع) در سخنانش بارها به این موضوع كه من اولین مؤمن و اولین مسلمان و نخستین نمازگزار با پیامبرم را اشاره نموده است[8] در حالی كه ابوبكر هیچ گاه در مورد خویش چنین ادعایی نداشته و بازگو نكرده است. از اینرو، ابن ابی الحدید از ابو جعفر اسكافی نقل كرده است كه میگوید: «اگر ابوبكر در اسلام گرفتن سبقت داشته است پس چرا خودش در هیچ مورد به این موضوع برای فضیلت خود استدلال نكرده است و چرا هیچ یك از هواداران او در صحابه نیز چنین ادعایی نكردهاند[9]
[1]. سوره توبه، آیه 100
[2]. ر.ك: تفسیر قرطبی، ج 5، ص 3075
[3]. در اینباره از پیامبر اكرم(ص) و دیگر معصومین() روایتهای زیادی در كتابهای مختلف تاریخی، تفسیری و حدیثی آمده است. چنانكه علاقمند باشید میتوانید برای آگاهی از این روایتها به كتاب الغدیر، جلد سوم از صفحه 220 - 240 و كتاب احقاق الحق، جلد سوم از صفحه 114 - 120 مراجعه نمایید.
[4]. این حدیث با عبارت مختلف نقل شده است و آنچه در بالا آمده به نقل از: ابوجعفر اسكافی، انبأ نجبأ الأنبأ، كتاب نهجالعثمانیه و برهانالدین و نیز ابن اثیر، الكامل فی التاریخ میباشد. برای توضیح بیشتر به الغدیر، ج 2، ص 278 - 286 مراجعه نمایید.
[5]. سوره مریم، آیه 12.
[6]. سوره مریم، آیه 30.
[7]. تاریخ طبری ج 2 ص 60
[8]. الغدیر، ج 3، ص 222؛ بحارالانوار، ج 19، ص 67 و نهجالبلاغه، خطبه 131.
[9]. الغدیر، ج 3، ص 240.
مفسران قرآن كریم این سؤال را در ذیل آیه شریفه: «و السابقون الأوّلون من المهاجرین و الأنصار...»[1] مطرح كرده اند و در پاسخ به آن همه مفسران (اعم از شیعه و سنی) گفتهاند كه حضرت خدیجه نخستین زنی بود كه مسلمان شد، اما در مورد اولین مسلمان از مردان، اختلاف نظر است. و رمز اختلاف نیز در این جاست که عده ای سن کم حضرت علی (ع) (ده سالگی) را بهانه کرده اند تا اولین مرد مسلمان را دیگری معرفی کنند.)
با این حال شهرت اینکه اولین مرد مسلمان حضرت علی (ع) است در میان دانشمندان اهل سنت به حدی است كه جمعی از آنها ادعای اجماع و اتفاق بر این مطلب كردهاند. از جمله حاكم نیشابوری در «مستدرك علی الصحیحین» در كتاب معرفت، صفحه 22 چنین میگوید: «لا أعلم خلافاً بین أصحاب التواریخ أنّ علی بن أبیطالب(ع) أوّلهم اًّسلاماً و اًّنّما اختلفوا فی بلوغه»[2] هیچ مخالفتی در میان تاریخ نویسان در این مسأله وجود ندارد كه علی بن ابیطالب نخستین كسی است كه اسلام آورده، تنها در بلوغ او به هنگام پذیرش اسلام اختلاف دارند.[3]
و برخی كه نتوانسته اند سبقت علی(ع) را در ایمان و اسلام انكار كنند به عللی آن را كم اهمیت جلوه میدهند و عدهای نیز ابوبكر را به عنوان اولین مسلمان قلمداد می كنند.
فخر رازی در تفسیر خود ذیل آیه فوق میگوید: «علی(ع) در آن هنگام ده ساله بود و طبعاً نابالغ، بنابراین اسلام او به عنوان اسلام یك كودك تأثیری در قوت و قدرت جبهه مسلمین در برابر دشمن را نداشته است».
نویسنده تفسیر المنار هم میگوید: «خدیجه نخستین زن مسلمان از زنان و ابوبكر نخستین مسلمان از مردان و علی نخستین مسلمان از كودكان بود».
البته اگر این ادعا و اشكال اینها در این خصوص (كه علی(ع) هنگام اسلام آوردن نابالغ بوده) صحیح باشد در واقع ایراد بر شخص پیامبر است. زیرا هنگامی كه ایشان در «یوم الدار» اسلام را به عشیره و طایفه خویش عرضه داشت هیچ كس آن را نپذیرفت مگر علی(ع) كه برخاست و اعلام اسلام نمود و پیامبر(ص) هم اسلامش را پذیرفت و حتی اعلام نمود كه تو برادر و وصی و خلیفه من هستی.[4]
بنابراین، اولاً: كم بودن سن در آن روز به هیچ وجه از اهمیت موضوع نمیكاهد، به خصوص كه قرآن به طور صریح درباره حضرت یحیی میفرماید: «و آتیناه الحكم صبیّاً»[5] ما فرمان را به او در حال كودكی دادیم. و درباره حضرت عیسی میفرماید: «در حال كودكی به سخن آمد و گفت: اًّنّی عبدالله آتنی الكتاب و جعلنی نبیّاً»[6] من بنده خدایم، كتاب آسمانی به من داده و مرا پیامبر قرار داده است.
ثانیاً: این موضوع از نظر تاریخی مسلم نیست كه ابوبكر سومین نفری باشد كه اسلام را پذیرفته است، بلكه در بسیاری از كتابهای تاریخ و حدیث، اسلام آوردن گروه دیگری را قبل از او ذكر كردهاند. طبری به سند صحیح از محمد ابن سعید نقل کرده است که او به پدرش گفت: «آیا ابوبکر اولین فرد بین شما بود که اسلام آورد؟» پدرش در پاسخ گفت: «نه، بدرستیکه پیش از او بیش از پنجاه نفر اسلام آورده بودند!!»[7] و زمانی که بیش از پنجاه نفر اسلام آورده بودند همان دوره ی دعوت علنی است. جالب است که همین نقل را ابن کثیر در «بدایه و نهایه» ج 3 ص 28 آورده است.
همچنین جالب است که بدانیم بنا به نقل منابع مختلف اهل سنت اسلام آوردن ابوبکر -به صورت غیرمستقیم- پس از جریان داستان سوره اسراء بیان شده بنابراین اثر اسلام آوردن او با اثر ایمان آوردن خدیجه و علی(ع) اصلا قابل قیاس نیست. از جمله منابعی که بصورت غیر مستقیم اسلام آوردن ابوبکر را پس از جریان اسراء دانسته «سیره ی حلبیه» است. در این کتاب در ج 1 ص 273 و در سیره ی دحلان ج1 ص 8 آمده است: وقتی ابوبکر اسلام آورد، پیغمبر او را لقب «صدیق» داد». از طرف دیگر در همان سیره ی حلبیه ج 1 ص 273 می خوانیم که تسمیه ابوبکر به لقب «صدیق» بعد از سوره اسراء رخ داده آنجا که مردم جریان اسراء را تکذیب کرده و ابوبکر، پیامبر را تصدیق می کند، بنابر این او پس از معراج اسلام آورده یعنی سالها پس از خدیجه و امیرالمومنین (علیه السلام) حال چگونه می توان اسلام او را انفع از اسلام آن دو دانست.
ثالثاً: حضرت علی(ع) در سخنانش بارها به این موضوع كه من اولین مؤمن و اولین مسلمان و نخستین نمازگزار با پیامبرم را اشاره نموده است[8] در حالی كه ابوبكر هیچ گاه در مورد خویش چنین ادعایی نداشته و بازگو نكرده است. از اینرو، ابن ابی الحدید از ابو جعفر اسكافی نقل كرده است كه میگوید: «اگر ابوبكر در اسلام گرفتن سبقت داشته است پس چرا خودش در هیچ مورد به این موضوع برای فضیلت خود استدلال نكرده است و چرا هیچ یك از هواداران او در صحابه نیز چنین ادعایی نكردهاند[9]
[1]. سوره توبه، آیه 100
[2]. ر.ك: تفسیر قرطبی، ج 5، ص 3075
[3]. در اینباره از پیامبر اكرم(ص) و دیگر معصومین() روایتهای زیادی در كتابهای مختلف تاریخی، تفسیری و حدیثی آمده است. چنانكه علاقمند باشید میتوانید برای آگاهی از این روایتها به كتاب الغدیر، جلد سوم از صفحه 220 - 240 و كتاب احقاق الحق، جلد سوم از صفحه 114 - 120 مراجعه نمایید.
[4]. این حدیث با عبارت مختلف نقل شده است و آنچه در بالا آمده به نقل از: ابوجعفر اسكافی، انبأ نجبأ الأنبأ، كتاب نهجالعثمانیه و برهانالدین و نیز ابن اثیر، الكامل فی التاریخ میباشد. برای توضیح بیشتر به الغدیر، ج 2، ص 278 - 286 مراجعه نمایید.
[5]. سوره مریم، آیه 12.
[6]. سوره مریم، آیه 30.
[7]. تاریخ طبری ج 2 ص 60
[8]. الغدیر، ج 3، ص 222؛ بحارالانوار، ج 19، ص 67 و نهجالبلاغه، خطبه 131.
[9]. الغدیر، ج 3، ص 240.