کفن و دفن در ایران باستان

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
کفن و دفن در ایران باستان

ایرانیان در دوره‏های باستان گاه جسد را با موم می‏ پوشاندند و آن‏گاه آن را دفن می‏کردند چنانکه در جنوب ایران متداول بود. گاه جسد را می‏سوزاندند و این عمل به دلیل فراوانی چوب و وجود جنگل بیشتر در جنوب دریای مازندران و دیگر مناطق پرجنگل انجام می‏شد.
گاهی نیز اجساد را در دخمه‏هایی می‏گذاردند تا طعمه ی لاشخورها شوند.
گاه نیز اموات را در تابوت‏ها یا کوزه‏های سفالین دفن می‏کردند.
پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به صورت دین رسمی ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن جسد گناه بزرگی شمرده شد.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
در آیین زرتشت آتش و آب و خاک مقدس هستند
اگر جسد را مدفون کنند خاک را آلوده ساختهاند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نمودهاند
و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین معاصی صورت گرفتهاست.

به عقیده ی پیروان مزدیسنا باید جسد را در دسترس مرغان و جانوران لاشهخور قرار داد و یا بالای برج های خاموشی یا دخمه در معرض نابودی گذاشت.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
تعدادی از این دخمه ها قدیمی و کهنه بوده و برخی دیگر توسط "مانکجی لیمجی هاتریا "که حدود سال 1233 خورشیدی از سوی پارسیان بمبئی برای بهبود وضع اجتماعی و دینی زرتشتیان به ایران آمده بود،
ساخته شد که مدتی هم این دخمه ها مورد استفاده قرار می گرفتند.
پس از آن در تهران از میانه دهه 1310 و در کرمان پس از دهه 1320 و در یزد پس از دهه 1340 دخمه ها تبدیل به آرامگاه ها شدند.


دخمه، دیوار دایره ای و ضخیمی به شکل برج است که بر بالای صخره ها و کوه های نه چندان بلند از خشت و گل ساخته شده است و پلکانی زمین هموار را به درب دخمه متصل می کند.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
دخمه، 2 طبقه و دارای چندین اتاق می باشد که یکی از این اتاقها ویژه “آتش سوزها” بوده است.
فاصله دخمه از اتاق آتش سوزها حدود 150 تا 200 متر می باشد؛ وظیفه آتش سوزها که معمولا 2 نفر بوده اند این بوده است که از روزی که تن درگذشته را به داخل دخمه می سپردند،
از سر شب تا بامداد، در آن اتاق که یک پنجره رو به دخمه داشته آتش روشن کنند و این آیین از آنجا سرچشمه می گیرد که بنابر باور زرتشتیان، روان درگذشته تا 3 شبانه روز در اطراف و بالای تن درگذشته در پرواز است و پس از شب سوم به آسمانه پرواز می کند و در مدت 3 شب نخست پس از مرگ، روان نباید از تاریکی و تنهایی بهراسد.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
خاکسپاری
اعتقاد به روح و روان و زندگی پس از مرگ به اشکال گوناگون در سراسر نقاط و مراکز جهان باستان از جمله ایران وجود داشتهاست.
بر اساس و مبنای همین اعتقاد در گور مردگان اسباب و لوازم زندگی و خوراک و پوشاک قرار میدادند.

در ادواری قدیمتر بر اساس شغل متوفا ابزار پیشهاش را نیز پهلوی دستش قرار میدادند.
اغلب مردگان را در عمق کمی که گاهی از 20 سانتیمتر نیز تجاوز نمیکرد، دفن میکردند.
شکل اسکلتهایی که باقی مانده به شکل خمیده و منحنی است.
برخی اوقات مرده را طوری خمیده دفن میکردند که تمام اعضای بدنش به جانب شکم کشیده شده باشد.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
با پیدایش و کشف فلزات، زینت مردگان با اشیا ی طلا و نقره و سنگهای گرانبها رسم و شایع شد.
این رسم خدمت مهمی به فهم هنر و دانستنیهای دیگر باستانشناسان کردهاست زیرا که تقریباً تمامی جواهراتی که از زمانهای باستان به دست ما رسیدهاست از مقابر و گورها یافت شدهاست
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
رنگکردن مردگان در ادوار قدیم
جسد مرده را با رنگ قرمزی میپوشانیدهاند که از اکسید آهن به دست میآمده و در فلات ایران فراوان بودهاست.
این نظر هم وجود دارد که ممکن است زندگان بدن خود را به دلایلی با همین ترتیب رنگ میکردند و چون فوت میشدند، اثر این رنگ بر بدنشان باقی میماندهاست.
در دوران های متأخرتر بجای اکسید آهن بر استخوانبندی متوفا با رنگی سرخ فام، با گِلِ اُخرا نقش هایی ایجاد می کردند.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
خاکسپاری در منازل دفن

مردگان از ایران باستان تا امروز در بعضی موارد تفاوت پیدا کرده و آن این است كه گاهی در آن زمان مردگان را كف خانه خود متوفی دفن می كردند.
به این ترتیب كه كف گلین خانه را در حاشیه دیوارها می كندند و مرده را در آن قرار می دادند.
در خانه های اشرافی تر و محكم تر به جای كف حیاط كف اتاق را می شكافتند.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"

شیوه ساده تدفین پیچیدن مرده در كفن و خاك كردن آن بود. نوع تجملی تر این بود كه مرده را در كندوی گلی ذخیره آذوقه جای می دادند و سپس در گودالی می گذاردند.
ظاهرا برای این كار از كندوهای لب پریده و گاهی شكسته هم استفاده می شده است.
برای كودكان خردسال از تشت و لگن و خمره های گلی استفاده می شد.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
افراد ثروتمند و متمول ترها می توانستند از تابوت شخصی که خود سفارش می داده اند استفاده کنند.
این تابوت ها معمولاً از گل بود و سرپوشی از تخته داشت .
معمولاًشکل تابوت های تجملی ایرانی ها در قسمت پا مثلثی و در قسمت سر به صورت دایره بود.
تابوت های مسین بسیارگران قیمت تری هم به شکل تابوت های گلی ساخته می شد دونمونه کاملا سالم از این گونه تابوت ها در اور پیدا شده است که از ابزار و آلات درونشان پیداست که از دوران هخامنشیان است.
 
بالا