اهميت نماز صبح

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"
اهميت نماز صبح (به ويژه نماز جماعت صبح) از نظر قرآن و روایات:


الف)از نظر قرآن:



قرآن مي فرماید: «أَقِمِ الصّلاةَ لِدُلُوكِ الشّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودًا»؛[1]

نماز را از زوال خورشيد، تا نهايت تاريکي شب، (نيمه شب) بر پادار و همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.


طبق رواياتي در ذيل آيه شريفه وارد شده است، مقصود از «قرآن الفجر» نماز صبح است و اين روايات را دانشمندان شيعه و اهل تسنن نقل کرده اند.


امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرموده اند: منظور از «قرآن الفجر» نماز صبح است.[2]

برخی از نکات این آيه شريفه:

1. اهميت و جايگاه ويژه نماز صبح نسبت به ساير نمازها (ان قرآن الفجر کان مشهودا).


2. مطلوبيت و فضيلت اقامه نماز صبح در اول وقت (طلوع فجر).[3]

3. نماز صبح در اول فجر، مورد شهود و نظاره ويژه «ملائکه شب و روز» است و هر دو گروه ثواب نماز صبح را مينويسند.


4. اهتمام به اقامه نماز صبح همراه با جماعت.

احتمال دارد که ذکر صفت مشهود براي نماز صبح، نوعي تشويق به اين باشد که شايسته است انجام آن در معرض شهود و ديد همگان باشد.[4]
علامه طباطبايي مي فرمايد: «روايات از طرق عامه و خاصه متفقاً جملي «ان قرآن الفجر کان مشهودا» را تفسير کرده اند به اينکه : نماز صبح را هم ملائکه شب (در موقع مراجعت) و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن) مي بينند».[5]
و نيز در بحث روايتي، پس از نقل اخبار در ذيل آيه شريفه مي فرمايد : «تفسير مشهود بودن «قرآن فجر» در روايات شيعه و سني، به اينکه چون ملائکه شب و روز آن را مي بينند، آن قدر در اين دو طايفه بسيار است که نزديک است به حدّ تواتر برسد و در بعضي از آنها همان طور که گذشت، شهادت خدا و ديدن مسلمين نيز اضافه شده است».[6]

5. نماز تنها عبادتي است که به نام «قرآن» توصيف شده است (قرآن الفجر).


6. قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلي است. (قرآن الفجر)
[7]


7. «قرآن الفجر» در آيه عطف است به کلمه «الصلوة» که تقديرش چنين مي شود: «و اقم قرآن الفجر» که مراد از آن، نماز صبح است و چون مشتمل بر قرائت قرآن است، آن را «قرآن صبح» خوانده؛ چون روايات همه متفق اند بر اينکه مراد از «قرآن الفجر» همان نماز صبح است.
 

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"
ب) از نظر روايات



شيخ حر عاملي، در «وسائل الشيعه» يکي از باب هاي جماعت را اين عنوان قرار داده: «باب تأکّد استحباب حضور الجماعة في الصبح و العشائين؛ حضور در نماز جماعت صبح و مغرب و عشا، مستحب مؤکد است» و در اين رابطه سه حديث را ذکر کرده است. علامه مجلسي نيز در بحارالانوار، رواياتي آورده است.


امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اما انه ليس من صلاة اشدّ علي المنافقين من هذه الصلاة و العشاء».


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) روزي پس از اداي نماز صبح در مسجد، رو به اصحاب کرده و از حال مردمي که نامشان را يک به يک برد، پرسيد که آيا اينان به جماعت حاضر شده اند؟ اصحاب عرض کردند: نه يا رسول الله! حضرت با تعجب پرسيد: آيا غايب اند؟ بعد فرمود:
«به راستي که هيچ نمازي بر منافقان از اين نماز صبح و نماز عشا، دشوارتر نخواهد بود».[8]


امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا نقل مي کند که فرمود: «من صلّي الغداة و العشاء الاخرة في جماعة فهو في ذمة، فمن ظلمه فانما يظلم الله و من حقره فانما يحقر الله عزوجل؛
هر کسي نماز صبح و عشا را با جماعت به جا آورد، در تحت نگهباني و ذمه خدا قرار مي گيرد و هر کس به او ستم کند، گويا خدا را ستم کرده است و هر کسي او را تحقير کند، همانا خدا را تحقير کرده است».[9]



رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ولو علموا الفضل الذي فيهما (صلاة الغداة و العشاء) لاتوهما و لو حبوا؛
اگر بدانند فضيلت خواندن نماز صبح و عشا [با جماعت] را، به (سوي) آن مي آيند هر چند با زانوها و دست ها باشد مانند راه رفتن کودک با نشستنگاه خود».[10]


و در حديثي ديگر فرمود: «من صلّي المغرب و العشاء الاخرة و صلاة الغداة في المسجد في جماعة فکانما احيي الليل کله؛ هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را در مسجد با جماعت بخواند، گويا تمام شب را احيا نگه داشته».[11]


و نيز فرمود: «لان اصلي الصبح في جماعة احب اليَّ من ان اصلّي ليلتي حتي اصبح؛ اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داري تا صبح است».[12]


 

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"
علت وجوب نماز صبح


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) راجع به علل وجوب نمازهاي پنج گانه فرمود:

«... اما نماز صبح، پس هنگامي که آفتاب طلوع کرد مثل اينکه بر شاخ هاي شيطان طلوع مي کند. پروردگارم، مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشيد و قبل از آنکه کافر براي آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه امتم براي خداوند، سجده نمايند و زود به جاي آوردن آن، در پيشگاه خداوند محبوب تر است. اين نمازي است که ملائکه شب و روز شاهد آن مي باشند».
[13]



آثار حضور در نماز جماعت صبح


روايات وارده در مورد آثار حضور در نماز جماعت، به طور يقين با توجه به مطلق بودن اکثر آنها، تمام نمازهاي واجب، به ويژه نماز صبح و نماز عشا را در بر گرفته و شامل مي شود و بعضي از روايات نيز آثار حضور در نماز جماعت صبح را بيان فرموده اند.


اصولاً در مکتب اسلام بين دنيا و آخرت، جسم و روح، ماده و معنا، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد که غير قابل انکار است و بحث از آثار مادي و معنوي جماعت نيز فرع بر آن بحث است.


الف) آثار مادي حضور


1. ميزان و معيار تصديق مردم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «اذا سئلت عمن لايشهد الجماعة فقل: لااعرفه؛ هنگامي که از شما راجع به کسي که در نماز جماعت شرکت نمي کند، بپرسند، بگوييد: او را نمي شناسم».[14]

و در حديثي مي فرمايد: «ولو لا ذالک لم يمکن احداً ان يشهد علي احد بالصلاح؛ اگر حضور در نماز جماعت نبود، ممکن نبود کسي براي به صلاح و شايستگي کسي شهادت و گواهي دهد».[15]


2. خوش گماني و پذيرش گواهي

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «من صلي خمس صلوات في اليوم و الليلة في جماعة فظنوا به خيراً و اجيزوا شهادته؛ هر که پنج نماز شبانه روز خود را به جماعت مي خواند، به او خوش گمان باشيد و گواهي اش را بپذيريد».[16]

3. حرمت غيبت و اثبات عدالت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «و من لزم جماعة المسلمين حرمت عليهم غيبته و ثبتت عدالته؛ کسي که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت مي شود».[17]
و نيز فرمود: «کسي که بدون عذر موجهي با مسلمين در مسجد نماز جماعت نمي خواند، نمازش کامل نيست و کسي که در منزلش نماز مي خواند و نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، غيبتش جايز است و کسي که نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، از عدالت ساقط است و واجب است دوري کردن از او».[18]

4. بهره مند شدن از امور اجتماعي

به اميرمؤمنان(ع) خبر رسيد که گروهي براي نماز در مسجد حاضر نمي شوند. حضرت خطبه اي خواند و فرمود: «به درستي که گروهي براي نماز در مساجد ما حاضر نمي شوند! پس با ما نه غذا بخورند، نه آب بياشامند، نه مشورت کنند، نه از ما (زن بگيرند) و از غنايم ما چيزي اخذ نکنند تا اينکه در نماز جماعت با ما حاضر شوند».
در واقع حضرت مي فرمايد که حاضر نشدن در جماعت مسلمين و بي اعتنايي به آن، موجب محروميت از امور اجتماعي خواهد شد و با توجه به ذيل حديث« او يحضروا معنا صلاتنا جماعة» حاضر شدن در جماعت، موجب برخورداري از امور اجتماعي خواهد شد.
 

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"

5. خيرخواهي و تعاون


امام رضا (علیه السلام) در روايتي که علل وضع شدن «نماز جماعت» را بيان مي کند، يکي از آثار و برکات آن را کمک کردن به يکديگر در راه نيکي و تقوا و بازداشتن از بسياري از معاصي و گناهان مي شمارد.[19]



قرآن کريم، اهل ايمان را به لزوم تعاون و همکاري در نيکي ها و دوري جستن از تعاون و همکاري در راه گناه و تجاوز به حقوق يکديگر، دستور مي دهد:
(و تعاونوا علي البر و التقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان).[21]
و بدون ترديد جماعت، يکي از زمينه هاي اين نوع تعاون و همکاري داشتن را در دعوت به نيکي ها و مبارزه با بدي ها، فراهم مي کند و موجب همبستگي و همگرايي اجتماعي در جهت صحيح مي گردد.


6. دست خدا با جماعت است
عنوان فوق، مضمون احاديثي است که از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است؛ مانند:
«يدالله مع الجماعة؛ دست خدا با جماعت است».[22]
«الجماعة رحمة و الفرقة عذاب؛ جماعت، رحمت و تفرقه، عذاب است».[23]
«يدالله علي الجماعة فاذا اشتذا الشاذ منهم اختطفه الشيطان کما يختطف الذئب الشاة الشاذة من الغنم؛ دست خداوند بر سر جماعت است، هر گاه کسي از آنها از جماعت جدا شد، شيطان او را مي ربايد، همان طور که گرگ، گوسفند جدا شونده از گله را مي ربايد».[24]
«ان الشيطان ذئب الانسان کذئب الغنم يأخذ الشاة القاصية و الناحية، فايّاکم و الشعاب و عليکم بالجماعة و العامة المسجد؛ شيطان، گرگ انسان است همانند گرگِ گوسفندان که هميشه ميش هاي دور افتاده و کناره گير را مي گيرد. پس، از دسته بندي ها (گروه گرايي و خط بازي) بپرهيزيد و بر شما باد حضور در جماعت و مجالس عمومي و مسجد».[25]

با توجه به احاديث فوق، به طور يقين مي فهميم که «نماز هاي جماعت» مشمول اين احاديث پيامبر(ص) خواهند بود و دست رحمت پروردگار به دست نمازگزاران در جماعت، مستدام خواهد بود؛ چون در چنين جماعاتي محور، ارتباط با خدا و تمسک به حبل الله است[26] نه نژاد، زبان، مليت، اقتصاد و سياست. و درباره چنين اجتماعات و جماعتي است که پيامبر(ص) مي فرمايد:

«من فارق الجماعة شبراً خلع الله رقبة الاسلام من عنقه؛ هر کس يک وجب از جماعت جدا شود، خدا طوق مسلماني را از گردنش مي برد».[27]
 

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"
ب) آثار معنوي حضور از نظر قرآن، «معنويت» پايه تکامل است. اين همهعبادات که در اسلام روي آن تکيه شده است، براي تقويت جنبه معنوي روح انسان است.27[28] و نماز که فلسفه اصلي آن ارتباط با خداست ـ بهويژه نماز جماعت ـ در تقويت معنويت و آثار معنوي، بسيار کارساز است و مي تواندمعنويت را در فضاي جامعه حاکم سازد.


1. تبلور و نمود ارزش هاي دينيامام رضا (علیه السلام) فرمود: «انما جعلتالجماعة لئلايکون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العبادة لله الا ظاهراً مکشوفاًمشهورا؛ همانا نماز جماعت براي اين به وجود آمده که اخلاص و يگانگي و اسلام وعبادت براي خداوند آشکار و ظاهر و شناخته شده باشد».[29]

2. شکوه و عظمت اسلام
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «فضيلت هر يکرکعت از نماز جماعت بر نماز فرادا، برابر با دو هزار رکعت است».[30]
در ضمن روايتي، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) از قول جبرئيل و او هم از خداوند متعال فرمود
: «هر گاه تعداد افراد (درجماعت) از ده نفر گذشت، در اين صورت اگر آسمان، صفحه و کاغذ و درختان، قلم و جن وانس و ملائکه، نويسنده باشند، نمي توانند ثواب يک رکعت آن را بنويسند».

به يقين اين همه تاکيد به ثواب حضور و شرکت درجماعت و توبيخ و سرزنش شديد شرکت نکردن در آن و قطع رابطه با شرکت نکنندگان درجماعت و توجه و تاکيد به تنظيم صفوف جماعت، دليل بر اين است که «نماز جماعت» موجبوحدت مسلمين، اقتدار، عزت شکوه و عظمت اسلام خواهد بود.
حديث امام رضا (علیه السلام) نيز گوياي همين جهتاست: «لانّ في اظهاره حجة علي اهل الشرق والغرب لله وحده».[31]

3. جلوگيري از گناه
به فرمودي قرآن «نماز، انسان را از فحشا و منکرباز مي دارد»، که به طور قطعي اين اثر در نماز جماعت، ظهور و برجستگي بيشتري داردو از اين روست که در ذيل حديث امام رضا (علیه السلام) يکي از فلسفه هاي نمازجماعت، باز داشته شدن از بسياري از گناهان شمرده شده است: «و الزجر عن کثير منمعاصي الله عزوجل».[32]و نيز در حديث آمده است: نماز، وسيله شستشوي ازگناهان و مغفرت و آمرزش الهي است؛ چرا که خواه و ناخواه نماز، انسان را به توبه واصلاح گذشته دعوت مي کند و در برابر گناهان آينده سدي ايجاد مي کند؛ زيرا روحايمان را در انسان تقويت مي کند و نهال تقوا را در دل پرورش مي دهد و مي دانيم«ايمان» و «تقوا» نيرومند ترين سد در برابر گناه است و اين همان چيزي است که درآيه فوق به عنوان «نهي از فحشا و منکر» بيان شده است و همان است که در احاديثمتعددي مي خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلامبيان کردند، و آن پيشوايان در جواب فرمودند: «غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح ميکند». و آنها عاقبت به خير شدند.[33]

4. برائت از آتش دوزخ و نفاق
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«من صلّي اربعين يوماً جماعة يدرک الکبيرة الاولي کتب له برائتان برائة من النار وبرائة من النفاق؛کسي که نماز خود را با جماعت و با درک تکبير اول نماز چهل روزانجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقدر مي سازد: برائت از آتش دوزخ و برائتاز نفاق».[34]
و در حديث ديگري مي فرمايد:
«من صلّي اربعينيوماً الصلوات في جماعة لايفوته تکبيرة الاحرام کتب له برائتان برائة من النفاق وبرائة من النار؛کسي که نمازهايش را چهل روز با جماعت بخواند به نحوي که تکبيرةالاحرام از او فوت نشود (تکبير اول را درک کند)، خداوند بيزاري از نفاق و آتش جهنمرا براي او ثبت مي کند».[35]

و در روايتي مي خوانيم: خداوند نماز جماعت را بهاين جهت واجب کرده که فرد منافق و کسي که نماز را سبک مي شمارد، مشخص شود که بهآنچه اظهار مي کند، عمل مي کند و مواظبت دارد يا نه؟[36]
و يا در حديث آمده است که: هر کسي سه جمعه پي درپي نماز جمعه را ترک کند، منافق محسوب مي شود.[37]و نيز پيامبر(ص) مي فرمايد: «هيچ نمازي بهاندازه نماز جماعت صبح و عشا بر منافقين سنگين تر نيست».[38]

5. بهره مندي از پاداش
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در وصيتيبه علي(ع) فرمود: سه چيز موجب درجه و قرب به خداست: يکي از آن سه چيز«المشي بالليلو النهار الي الجماعات؛ شب و روز به طرف نماز جماعت قدم برداشتن است».[39]رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«کسي که به قصد شرکت در نماز جماعت به سوي مسجد گام برمي دارد، خداوند متعال درمقابل هر گامي که بر مي دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش مي دهد و به همين ميزاننيز درجات او بالا خواهد رفت واگر در چنين حالي بميرد، خداوند متعال هزار فرشته رامأمور مي نمايد تا در قبر به ديدار او رفته، وي را بشارت دهند و در تنهايي قبر،انيس او باشند و تا روز قيامت، برايش طلب آمرزش کنند».[40]و نيز مي فرمود: «من صلّي الفجر في جماعة ثم جلسيذکر الله عزوجل حتي تطلع الشمس کان له في الفردوس سبعون درجة؛ هر کس نماز صبح رابا جماعت بخواند و سپس تا طلوع خورشيد به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند در بهشتهفتاد درجه به او مي دهد».[41]

6. کفاره گناهان
امام هادی (علیه السلام) فرمود: «انتظار الصلوةجماعة من جماعة الي جماعة کفارة کل ذنب؛ انتظار نماز جماعت از نماز جماعتي تا نمازجماعت ديگر، کفاره همه گناهان است».[42]و نيز در حديثي از امام باقر (علیه السلام) رفتنبه جماعات در شب و روز، از کفارات گناه محسوب شده است.[43]

7. استجابت دعا
رسول خدا(ص) فرمود: «ان الله يستحيي من عبده اذاصلّي في جماعة ثم سأله حاجة ان ينصرف حتي يقضيها؛هنگامي که بنده اي نمازش را بهجماعت بخواند، خداوند از او حيا مي کند و هنگامي که از خداوند طلب حاجت کرد، منصرفنشود مگر اينکه حاجتش را برآورد».[44]

8. برخورداري کامل از پاداش الهي
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«من صلّي الخمس في الجماعة و حافظ علي الجمعة فقد اکتال الاجر بالمکيال الاوفي وقال تعالي: (ثم يجزيه الجزاء الاوفي)؛[45] کسي که نماز پنج گانه خود را به جماعت بخواند وبه نماز جمعه حاضر شود، پس به تحقيق اجر خود را به حد کافي دريافت کرده است. وخداوند مي فرمايد: «پس جزا داده شود بر آن، جزاي کامل تر».[46]

9. ورود به بهشت و داشتن شفاعت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«همانا خدا به سه گروه وعده داده بدون حساب وارد بهشت شوند و هر يک از اين سه گروه(روز قيامت) مي توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند و آنها عبارت اند از:1. مؤذن.2. امام جماعت.3. کسي که وضو بگيرد سپس داخل مسجد شود و نمازجماعت به جاي آورد».[47]

10. قرار گرفتن در جرگي پارسايان
امام علي(ع) فرمود: «من صلي الفجر في جماعة رفعتفي صلاة الابرار و کتب يومئذ في وفد المتقين؛ کسي که نماز صبح را به جماعت بخواند،نمازش در ميان نماز نيکان بالا برده مي شود و آن روز [نامش] در جرگه پارساياننوشته شود».[48]

11. نجات از سختي هاي قيامت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«خداوند در روز قيامت همه انسان ها را براي حساب جمع مي کند و هيچ مؤمني که درنماز جماعت شرکت نموده، نمي ماند مگر آنکه خداوند روز قيامت دشواري ها را برايشآسان مي کند و سپس دستور مي دهد که او را وارد بهشت کنند».[49]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
«و من حافظ علي الجماعة حيثما کان مرّ علي الصراط کالبرق الخاطف اللامع في اولزمرة مع السابقين؛ کسي که محافظت و مداومت بر نماز جماعت کند، مانند برق سريع ودرخشان، همراه نخستين گروه بهشتيان از روي پل صراط مي گذرد»[50]

13. مهر و محبت دل ها
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«استووا تستوي قلوبکم و تماسوا تراحموا؛ صف هاي نماز جماعت را هماهنگ و تنظيمنمايند تا دل هايتان متعادل شود، و با هم در تماس باشيد تا مهرباني افزوده شود».[51]

14. جوانمردي و بلند همتي
امام علي(ع) فرمود: «مروّة الحضر قرائة القرآن ومجالسة العلماء و النظر في الفقه و المحافظة علي الصلاة في الجماعات؛جوانمردي درحضور در وطن، قرآن خواندن، همنشيني با علما، نگريستن در احکام دين و مواظبت برنماز خواندن در جماعت هاست».[52]

15. بهره مندي از ثواب شب زنده داريرسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:«هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را با جماعت در مسجد بخواند، گويا تمام شب را شبزنده داري نموده است».[53]
[FONT=&amp]

[/FONT]

 

ارغوان

کاربر فعال
"بازنشسته"
[1]سوره اسراء آیه 78.
[2]تفسير نور الثقلين، عبدالعلي حويزي، ج3، ص201 و202، ح376 و 378.
[3]با اينکه وقت نماز صبح نيز موسع (طلوع فجر تاطلوع آفتاب) است ولي اضافه شدن «قرآن» به واژه «فجر» اهميت و فضيلت اول وقت را ميرساند.
[4]تفسير راهنما، اکبر هاشمي رفسنجاني، ج10، ص208.
[5]الميزان، علامه طباطبايي، ج13، ص176 ـ 178.
[6]الميزان، علامه طباطبايي، ج13، ص176 ـ 191.
[7]تفسير نور، محسن قرائتي، ج7، ص104.
[8]وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج5، ص378؛ ثوابالاعمال عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص275؛ بحارالانوار، ج85، ص9.
[9]بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البيضاء،فيض کاشاني، ج1، ص343.
[10]بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البيضاء،فيض کاشاني، ج1، ص343.
[11]وسائل الشيعه، ج5، ص378.
[12]کنز العمال، علاء الدين هندي، ح22792.
[13]وسائل الشيعه، ج3، ص9، ح7.
[14]بحارالانوار، ج85، ص5.
[15]بحارالانوار، ج85، ص376 و 377.
[16]بحارالانوار، ج85، ص35. و در وسائل الشيعه نيزبا مختصري تفاوت، ج5، ص371 و 372، ح4 و5؛ بحارالانوار، ج5، ص6، ح30.
[17]وسائل الشيعه، ج5، ص394، ح13.
[18]وسائل الشيعه، ج5، ص394؛ بحارالانوار، ج85، ص5.
[19]مع ما فيه من المساعدة علي البر و التقوي؛(وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9).
[20]نماز زيباترين الگوي پرستش، بحث نماز جماعت،غلامعلي نعيم آبادي.
[21]سوره مائده آیه 2.
[22]رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي،ص133، ش1009.
[23]رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي،ص133، ش1009.
[24]کنزالعمال، ج1، ص266.
[25]کنزالعمال ، ج7، ص581؛ مسند احمد بن حنبل، ج5،ص232.
[26]سوره آل عمران آیه 103.
[27]رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحي،ص132، ش1005.
[28]تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مطهري، ص185.
[29]وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9؛ بحارالانوار، ج85،ص12.
[30]وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح18.
[31]وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح9.
[32]وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح9.
[33]تفسير نمونه، مکارم شيرازي، ج16، ص307 و 308.
[34]بحارالانوار، ج85، ص4.
[35]محجة البيضاء، ج1، ص344.
[36]وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح9.
[37]محجة البيضا، ج1، ص341.
[38]محجة البيضا، ج1، ص343.
[39]وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح7؛ بحارالانوار، ج85،ص10، ح15.
[40]وسائل الشيعه، ج5، ص372، ح7.
[41]وسائل الشيعه، ج5، ص373، ح11.
[42]جامعة احاديث الشيعه، ج6، ص387، ص388.
[43]بحارالانوار، ج85، ص10، ح15.
[44]بحارالانوار، ج85، ص10، ح15.
[45]سوره نجم آیه 41.
[46]وسائل الشيعه، ج5، ص374، ح10691 ؛ بحارالانوار،ج85، ص4.
[47]مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص488.
[48]دعائم الاسلام، قاضي ابي حنيفه بن محمد بنمنصور، ج1، ص153؛ بحارالانوار، ج85، ص17.
[49]بحارالانوار، ج85، ص17.
[50]ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص343.
[51]کنز العمال، ج7، ص623.
[52]بحارالانوار، ج85، ص10، ح14؛ خصال، شيخ صدوق،ج1، ص28.
[53]وسائل الشيعه، ج5، ص378، ح10710.
 
بالا