غیبت چه کسی مجاز است؟؟

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند. اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا کاری انجام داده باشد که گناه است و دیگران از آن بی اطلاع اند و دوست ندارد کسی آن را برای دیگران بازگو کند، بازگو کردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است.

* موارد جواز غیبت

1. غیبت متجاهر به فسق (کسی که علنی و آشکار گناه می کند)، که در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جایز است و اما نسبت به گناهان دیگرش که پنهان است، مورد اختلاف است.

2. موارد تظلّم شخص از کسی که در حق او ظلم کرده، که می تواند ظلم او را بیان کند.

3. موارد مشورت، مانند کسی که می خواهد دخترش را به کسی بدهد، و با شخصی در مورد آن فرد مشورت می کند که آن شخص می تواند عیب پسر را نقل کند.

4. در موارد خیرخواهی و نصیحت، مثل اینکه شخصی با کسی رفیق شود و انسان احتمال دهد که این رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در این صورت، چون رفیق او آدم بدی است، می توان در مقام نصیحت و خیرخواهی، عیب او را ذکر نمود.

5. کسی که می خواهد به دین ضرر بزند.

6. کسی که می خواهد به خودش ضرری بزند که لازم است او را حفظ نمود.

7. کسانی که نوشته های مسموم، منحرف کننده و باطل دارند.

(منهاج الصالحین، ج 1، م 39 تقلید؛ استفتائات جدید، ص 209)

فرهنگ نیوز
 

ندا66

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): غیبت مۆمن از گناهان کبیره و حرام است. و غیبت: آن است که عیب مۆمنی - آن هم عیبی که پوشیده بر مردم است - در نبودش گفته شود خواه به قصد پایین آوردن منزلت او باشد یا نه و خواه عیب در بدنش باشد یا در نسب یا در اخلاق یا در عمل او یا در گفتار او یا در دین او یا در دنیای او یا در غیر آن از آنچه که پوشیده و پنهان بر مردم هست، باشد. همچنان که فرق نمیکند در بیان آن عیب اینکه به زبان بیان کند یا با انجام فعلی که از عیب او حکایت میکند باشد. و غیبت در صورتی حاصل میشود که شنوندهای باشد و گوینده قصد فهماندن و خبر دادن - یا آنچه که به حکم این دو هست - به شنونده باشد. همچنان در صورتی حاصل میگردد که شخص غیبت شونده را معیّن کند پس اگر گفت (یکی از اهل شهر ترسو است) غیبت نیست، و همچنین اگر بگوید: (یکی از فرزندان زید ترسو است)، بله ممکن است به لحاظ اینکه اهانت و انتقاص از آنان باشد حرام گردد و نه به لحاظ غیبت. و باید کسی که غیبت میکند از کرده خود پشیمان گردد و توبه کند، و احتیاط مستحب آن است که - اگر مفسدهای بار نشود - از شخص غیبت شده حلالیت بطلبد یا اینکه برای او استغفار کند. حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): غیبت آن است که عیب کسی در غیاب او نزد اشخاصی گفته شود و طوری باشد که اگر بشنود ناراحت شود. بنابراین هر دو فرض سۆال را شامل میشود و عیبجویی و تفحص و تجسس از احوال خفیه مردم و استکشاف امور نهانی آنها حرام است. بله اگر ضرورت مهمی در بین باشد به طوری که اهمیت آن از حرمت تجسس در امور اشخاص که فی نفسه از محرمات قطعیه است بیشتر باشد در آن صورت منعی ندارد، البته احراز اهمیت در این گونه موارد با مجتهد جامع الشرایط است. حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند ولی در مواردی که مسئله مهمّی مطرح است ـ مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آن ـ استثنا شده است.
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): بیان عیوب پنهان دیگران که از افشای آن اکراه دارند جائز نیست.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARKA
بالا