۩۞۩روایات و احادیث در مورد ظهور امام زمان علیه السلام ۩۞۩

[زهرا]

عن خارجة بن الصلت البرجمي، قال: دخلت مع عبد الله يوماً المسجد فإذا القوم رکوع فمرَّ رجل فسلَّم عليه فقال: صدق الله ورسوله (صدق الله ورسوله). فسألته عن ذلک، فقال: إنَّه لا تقوم الساعة حتَّى تتَّخذ المساجد طرقاً وحتَّى يسلّم الرجل على الرجل بالمعرفة وحتَّى تتَّجر المرأة وزوجها وحتَّى تغلوا الخيل والنساء ثمّ ترخص فلا تغلو إلى يوم القيامة.
بنقل از خارجة ابن صلت برجمي گفت: با عبد الله روزي داخل مسجد شدم مردم در حال رکوع بودند مردي گذشت وبر او سلام کرد وگفت:خدا وپيغمبرش صلَّى الله عليه وآله وسلَّم راست گفتند: من از او اين مورد را پرسيدم گفت: ساعت قيامت نکند تا آنکه مسجدها را رهگذر قرار دهند وتا مردي بمردي به سبب شناخت سلام کند وتا زن با مرد خود تجارت کسب کند وتا اسب وزن گران قيمت شوند سپس ارزان گردند وتا روز قيامت گران شوند.
(أخرجه الحاکم في مستدرکه؛ عقد الدرر ص 331)
​

:joda13:​

 

[زهرا]

عن أنس قال: قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (والذي نفسي بيده لا تقوم الساعة على رجل يقول: لا إله إلاَّ الله ويأمر بالمعروف وينهى عن المنکر).
انس گويد: رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: قسم به آنکس که جانم به دست او است ساعت قيام نمي کند بر مردي لا اله الا الله گويد وامر به معروف ونهي از منکر نمايد.
(عقد الدرر ص 332)
​

:joda11:​

 

[زهرا]

عن أنس قال: قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (لا تقوم الساعة حتَّى لا يقال في الأرض: الله الله وحتَّى أنَّ المرأة بالنعل فترفعها وتقول: قد کانت هذه لرجل وحتَّى يکون في خمسين امرأة القيم الواحد وحتَّى تمطر السماء ولا تنبت الأرض).
انس گويد: حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: ساعت قيام نمي کند (قيامت واقع نمي شود) تا در زمين نام خدا گفته نشود وتا آنکه زن با کفش خود راه برود وآنرا بلند کند وگويد اين مال مردي بوده وتا آنکه در پنجاه تن زن يک مرد سرپرست باشد وتا آنکه باران ببارد ولي زمين چيزي نروياند.
(أخرجه الحاکم في مستدرکه؛ عقد الدرر ص 332)
​

:joda58:

 

[زهرا]

عن عبد الله بن أبي جعفر قال: لمَّا قصَّ الله على موسى عليه السلام شأن هذه الأمّة تمنّى ان يکون رجلاً منهم فقال الله عزَّ وجلَّ: يا موسى إنَّه يصيب آخرها بلاء وشدة من الفتن، فقال موسى: يا ربّ ومن يصبر على هذا؟ قال الله عزَّ وجلَّ: إنّي أعطيهم من الصبر والإيمان ما يهون عليهم البلاء.
بنقل از عبد الله بن ابي جعفر گفت: هنگامي که خداي تعالى داستان شأن ومنزلت اين امت را بر موسى عليه السلام بيان مي فرمود، موسى عليه السلام آرزو کرد که مردي از اين امت باشد خداي عزَّ وجلَّ فرمود: اي موسى عليه السلام در پايان بلاء وگرفتاري وسختي وفتنه هائي به اين امت مي رسد موسى عليه السلام عرض کرد: پروردگارا چه کسي بر آن گرفتاريها صبر تواند کرد؟ خداي تعالى فرمود: من صبر وايماني به آنان عطاء کنم که گرفتاري را بر آنان آسان کند.
(أخرجه نعيم بن حماد في الفتن؛ عقد الدرر ص 333)
​

:joda52:

​