صفایی ندارد ارسطو شدن *** خوشا پر گوشودن پرستو شدن

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"


کلام شــــــــــــــهدا درمورد جهاد و شهادت
: tasavir 55:



ما بايد با ايثار خون خويش در راه محبوب، بخش كوچكى از نعمات الهى را جبران كنيم
. شهيد غلامرضا شريفى پناه

: tasavir 34:
به راستى كه در كشورى كه رهبرش روح الله، مكتبش اسلام و كتابش قرآن باشد، شهادت افتخارى بس بزرگ است. و چه والا و دوست داشتنى است! خالصانه در راه الله قدم برداشتن، و به درجه‏ى والاى انسانيت، يعنى شهادت، رسيدن. و چه زشت و ناپسند است! در خانه و ميان رخت خواب مردن. هميشه از اين گونه مردن، هراس داشته‏ام. و بدانيد كه ما براى آخرت آفريده شده‏ايم، نه براى دنيا. و در حال كوچ مى‏باشيم. در سراى موقت، در راه به سوى آخرت، رانده‏ى مرگى هستيد كه گريزنده، از آن رهايى نمى‏يابد. شهید عبدالله حسينيان کامرود

: tasavir 34:
از خداوند مسئلت دارم كه اجر جهادم را، جز با شهادت به چيز ديگر، قبول نفرمايد. شهید حيدر على چوپانى

: tasavir 34:
پدر و مادر عزيزم! بدانيد، كه من بى هدف راه امام و شهيدان را دنبال نكرده‏ام. و كسى هم من را مجبور به رفتن اين راه نكرد. شما مرا از دست نداده‏ايد، بلكه هديه كرده ‏ايد. شهید محمد حسين فيروزى

: tasavir 34:
هم اكنون اين كربلا و عاشوراى زمان، و اين نداى حسين زمان، يادآور همان نداى حسينى، در روز عاشورا است كه، «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» كه تو را به مبارزه‏اى طولانى و بى امان، عليه كفر متحد جهانى، كه با چنگ و دندان مهياى مقابله با اسلام شده است، دعوت مى‏كند. اين تو و اين نداى رهبران الهى. ببين در كدام صفى؟ در صف حسين يا صف يزيد و يا تماشاگر؟. شهید داود على آبادى

: tasavir 34:

در اين جهان سراسر فساد و زشتى و تباهى، پاسدارى از حريم خداوند و ائمه(ع) برعهده و دوش ما نهاده شده است. و اين مسئوليتى بسيار بزرگ و افتخارى بسيار بزرگتر است. و ثمرۀ خون شهدايى كه در راه اسلام به زمين ريخته شده، از بدر تا احد، حمزه سيدالشهدا، مالك اشترها، عمارها و ياسرها، مقدادها ميثم‏ها، ابوذرها و همه آنهایى كه خونشان و جانشان در اين راه هديه شد. شهید محمدحسین کریمپوراحمدی
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
برادران! براى جوان شيعه ننگ است در بستر بميرد چون امام اول شيعيان مى‏گويد اگر در ميدان نبرد با هزار ضربه شمشير كشته شوم، بهتر از آن است كه در بستر و در حال آسايش بميرم. شهید على حسينى اسفاد

: tasavir 34:

پدر و مادر عزيزم! من چند مدت بود كه آرزوى رفتن به جبهه را داشتم تا اين كه امروز نصيب من شده است. و من با خودم كمى احساس آرامش مى‏كنم و از عذاب وجدان كمى آسوده گشته‏ام. و تا اين كه امروز توانستم به حول و قوۀ خدا، اين ضعف را از بين ببرم و آماده‏ى جنگ در راه اسلام و جمهورى نوپاى اسلام بشوم. تا اين كه بتوانم خون ناقابل خود را فداى اسلام و امام خمينى و ايران عزيز کنم. شايد اين خون من قبول درگاه حق قرار گيرد.شهید على ‏اكبر عبداللهى

: tasavir 34:

برادران! خداوند جانى و حياتى به ما داده و هر لحظه كه بخواهد، بهر نحو از ما مى‏گيرد. پس چه بهتر كه اين جان باختن در راه خود او باشد. آيا تا حالا به اين فكر بوده‏ايد كه هر لحظه‏اى كه مى‏گذرد، انسانى بى‏گناه جوانى ناكام، پيرمردى، پيرزنى، كودكى كه در رحم مادر است به دست اين از خدا بى‏خبران و اين مزدوران جنايتكار، شهيد و يا مجروح مى‏شود؟ جرم اين‏ها چيست؟ آيا دفاع از اسلام جرم است؟ جبهه رفتن و در راه خدا شهيد شدن، كه ديگر احتياجى به اين حرف‏ها ندارد. شهید محمداميرآبادى‏زاده

: tasavir 34:

امروز علاوه بر آن كه امدادهاى غيبى خداوند هر لحظه ما ملت شهيد پرور اسلام و انقلاب اسلامى را احاطه كرده، يكى ديگر از درهاى بهشت، يعنى باب جهاد، را به سوى بندگان خاص خود گشوده است. شهید سيدهاشم حسينى

: tasavir 34:

پدرم! بدان و آگاه باش كه اسماعيلت از فرمان بارى تعالى سرباز نمى‏زند. و مرگ در راه خدا را جز سعادت، چيز ديگرى نمى‏داند. و زندگى را جز جهاد در راه عقيده، درست نمى‏داند. و شهادت را جزو بهترين نعمت‏هاى خداوند مى‏داند. شهید على فلكى
 
بالا