وصیت نامه شهید شوشتری

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
ديروز ازهرچه بود گذشتيم

امروزازهرچه بوديم گذشتيم
انجا پشت خاكريزبوديم واينجادرپناه ميز

ديروزدنبال گمنامي بوديم و امروزمواظبيم ناممان گم نشود

جبهه بوي ايمان ميداد و اينجا ايمانمان بوميدهد

آنجا درب اتاقمان مينوشتيم يا حسين فرماندهي از آن توست

الان مينويسيم بدون هماهنگي واردنشويد

الهي نصيرمان باش تا بصير گرديم

بصيرمان كن تا ازمسيربرنگرديم

آزاد(رها) مان كن تا اسيرنگردیم

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
ترکش بیت المال.... می گفت: مواظب باشید، هر چه دم دستتان رسید نخورید. خصوصاً تیر و ترکش، اینها بیت المال است. حساب و کتاب دارد. فردا باید جوابگو باشید. مال ملت بیچاره عراق است. از گلوی خودشان بریده اند، سر وته خرجشان را زده اند شندر غاز تهیه کرده اند و داده اند برای مهمات، آنوقت شما راه به راه آنها را می خورید و شهید و مجروح می شوید؛ این درست است؟ نشنیده اید که فی حلالها حساب و فی حرمها عقاب! دنیا ارزش ندارد. یک خورده جلوی شکمتان را نگه دارید.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"



نماز اول وقت ‏

member43-albums292-2943.jpg






به نماز اول وقت اهميت ميداد. شب عروسي، ميهمانها نشسته بودند كه صداي اذان به گوش رسيد. احمد كه با لباس دامادي كنارم نشسته بود، خيلي مؤدبانه گفت با اجازه شما به مسجد ميروم، نمازم را ميخوانم و برميگردم. درمقابل چشمان حيرتزده مهمانهايي كه هنوز ايشان را نميشناختند، بلند شد، وضو گرفت و به مسجد رفت. وقتي به مجلس عروسي برگشت، نمازش را به جماعت خوانده بود.


عباس ميرزايي، احمدآقا، ص18. خاطره طاهره علوي از شهيد احمد عبداللهي. ‏
 
بالا