♦♦♦♦♦آیا واسطه فیض بودن امام زمان ریشه قرآنی هم دارد؟♦♦♦♦♦

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
در اینباره به مباحثی میتوان اشاره کرد:شفاعت
یکی از معارفی که قرآن در آیات فراوانی به آن اشاره کرده است، شفاعت است.
شفیع، به معنای واسطه است.
خداوند، میان خود و موجودات دیگر، شفیعان یا به اصطلاح واسطه‎هایی را قرار داده است.
علامه طباطبایی، نویسنده المیزان، در بیان معنای شفاعت میگوید:
شفاعت، دو قسم است:
تکوینی و تشریعی؛ شفاعت تکوینی، از تمام اسباب وجودی سر می‎زند و همه‎اسباب، نزد خداوند، شفیع هستند؛
چون، میان خدا و مسبب خود واسطه‎اند، اما شفاعت تشریعی که در دایره تکلیف و مجازات واقع است،
خود، دو نوع است: شفاعت در دنیا و شفاعت در قیامت که باعث آمرزش گناهان و قرب به خدا می‎شود.[۱]
با توجه به این مطلب، آیاتی که در آنها به شفاعت و سببیت اشاره شده است، واسطه فیض بودن را می‎رساند.
البته این واسطه فیض بودن، شامل همه موجودات است که مصداق کامل آن، امامان هستند؛
چراکه آنان، از نظر قدرت وجودی و قرب به خداوند، از همه موجودات بالاتر هستند؛ خداوند می‎فرماید:
«سپس بر تخت [قدرت] قرار گرفت، و به تدبیر کار [جهان] پرداخت؛ هیچ شفاعتکنندهای، جز با اذن او نیست».[۲]
همچنین:
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست.
کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟
[بنابراین، شفاعتِ شفاعتکنندگان برای آنها که شایسته شفاعتند از مالکیت او نمیکاهد]».[۳]

در نگاه علامه طباطبایی، منظور از این دو آیه، شفاعت تکوینی است.[۴]
در ذیل آیه دوم از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که منظور از این شفیعان، ما هستیم.[۵]
پس هر خیر و خوبی که به ما می‎رسد، با شفاعت و وساطت و سببیت امامان است.
وقتی دعا می‎کنیم، امامان، مریض ما را شفا میدهند؛
یعنی در حقیقت، آنان در عالَمِ تکوین تصرف می‎کنند و این بهبودی را از خداوند متعال می‎گیرند و این هم نوعی وساطت در فیض است.
فرشتگان که در آیات فراونی، واسطه بین خداوند و موجودات دیگر معرفی شده‎اند،
سجده بر انسان کامل می‎کنند و این خود، نشانه مقام بلند انسان کامل است.
طبیعی است هر موجود قوی‎تر و نزدیک‎تر به خداوند است، سبب و واسطه میان خدا و موجودات پایین‎تر است؛
پس انسان کامل، واسطه میان فرشتگان و خداوند است و این واسطه‎بودن، همان واسطهبودن در وجود و فیض هستی است.

:ajjel02:
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
نورانیت
خداوند، می‎فرماید:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ خداوند، نور آسمان‎ها و زمین است.[۶]
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میگوید:
«ظهور اشیا به نور الهی، عین وجود یافتن آنهاست».[۷]
ادامه آیه می‎فرماید:
«مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَوةٍ…؛ مثل نور خداوند همانند چراغ‎دانی است که…».
این آیه، ثابت می‎کند، نور خداوند، مَثَلی دارد و در روایت ذیل این آیه، مَثَل به اهل بیت تطبیق داده شده است.[۸]
نیز خداوند می‎فرماید:
«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ زمین به نور پروردگارش روشن شد».[۹]
در تفسیر این آیه، از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که «ربالارض»،
یعنی امام الارض و منظور از «ربّها» در آیه، امام هر عصر است.[۱۰]
در زیارت جامعه کبیره نیز چنین آمده است:
«و اشرقت الارض بنورکم؛ زمین، به نور شما اهلبیت، روشن شد».
با توجه به این موارد، می‎توان نتیجه گرفت خداوند، خالق و به وجودآورنده همه موجودات است،
اما این فیضِ وجود، به اذن‎الله، توسط امامان، به ماسوی‎الله می‎رسد؛
همانگونه که ربوبیت حضرت حق نیز از طریق امامان، تحقق مییابد.

:ajjel02:
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پینوشتها
۱. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۶۰.
۲. یونس: ۳؛ «ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ».
۳. بقره: ۲۲۵؛ «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ».
۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۴۲.
۵. البرهان، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۵۱۶.
۶. نور: ۳۵.
۷. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۱۶۸.
۸. ر.ک: تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۲.
۹. زمر: ۶۹.
۱۰. ر.ک: تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۵۳.
 
بالا