اوصاف مؤمنین در قرآن

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

در نتيجه اگر كسي به بعضي از اين سه گناه آلوده باشد ديگر از آيه شريفه خلود وي در آتش بر نمي آيد.

الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئك يبدل الله سياتهم حسنات وكان الله غفورا رحيما, اين آيه شريفه استثنايي است از حكم كلي ديدار اثام و خلود در عذاب كه در آيه قبلي وجوهي كه در معناي تبديل سيئات به حسنات(فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات)گفته شده بود و در مستثنا سه چيز قيد شده: اول توبه، دوم ايمان و سوم عمل صالح.

اما توبه: كه معنايش بازگشت از گناه است و كمترين مرتبه اش ندامت است، ومعلوم است كه اگر كسي از كرده هاي قبلي اش ندامت نداشته باشد از گناه دور نمي شود وهمچنان آلوده و گرفتار آن خواهد بود.
و اما عمل صالح: اعتبار آن نيز روشن است، براي اينكه وقتي كسي از گناه توبه كردقهرا اگر نخواهد توبه خود را بشكند عمل صالح انجام مي دهد، يعني عملش صالح مي شود، پس توبه مستقر و نصوح آن توبه است كه عمل را صالح كند.

و اما ايمان به خدا: از اعتبار اين قيد فهميده مي شود كه آيه شريفه مربوط به كساني است كه هم شرك ورزيده باشند و هم قتل نفس و زنا مرتكب شده باشند و يا حداقل مشرك بوده باشند، چون اگر روي سخن در آن، به مؤمنيني باشد كه قتل و زنا كرده باشند، ديگر معناندارد قيد ايمان را نيز در استثناء بگنجاند.

پس آيه شريفه درباره مشركين است، حال چه اينكه آن دو گناه ديگر را هم مرتكب شده باشند و چه نشده باشند، و اما مؤمنيني كه مرتكب آن دو گناه شده باشند عهده دار بيان توبه شان آيه بعدي است.
جمله فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات, تفريع بر توبه و ايمان و عمل صالح است و آثار نيكي را كه بر آنها مترتب مي شود بيان مي كند.و آن اين است كه: خداي تعالي گناهانشان را مبدل به حسنه مي كند.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

و اما اينكه تبديل گناهان به حسنه چه معنا دارد؟مفسرين وجوهي ذكر كرده اند: بعضي* گفته اند: خداوند گناهان سابق ايشان را با توبه محو مي كند و اطاعتهاي بعدي ايشان را مي نويسد، در نتيجه به جاي كفر و قتل به غير حق و زنا، داراي ايمان و جهاد - يعني قتل به حق - و عفت و احصان مي شوند.

بعضي* ديگر گفته اند: مراد از سيئات و حسنات، ملكاتي است كه از آن دو در نفس پديد مي آيد، نه خود آنها و خدا ملكه بد آنان را مبدل به ملكه خوب مي سازد.
بعضي* ديگر گفته اند: مراد از سيئات و حسنات، ثواب و عقاب آنها است، نه خودآنها و خدا از چنين كساني عقاب قتل و زنا را مثلا برداشته ثواب قتل به حق و عفت مي دهد.

حسنه يا سيئه بودن عمل منوط به آثار عمل است و تبديل سيئات به حسنات نيز به معناي تبديل آثار است ليكن خواننده عزيز خودش به خوبي مي داند كه اين وجوه در يك اشكال مشتركند وآن اين است كه: كلام خداي را از ظاهرش برگردانده اند، آن هم بدون هيچ دليلي كه دردست داشته باشند.

زيرا ظاهر جمله: يبدل الله سيئاتهم حسنات، مخصوصا با در نظر داشتن اينكه درذيلش فرموده: و خدا غفور و رحيم است، اين است كه: هر يك از گناهان ايشان خودش مبدل به حسنه مي شود، نه عقابش و نه ملكه اش و نه اعمال آينده اش، بلكه يك يك گناهان گذشته اش مبدل به حسنه مي شود، اين ظاهر آيه است، پس بايد با حفظ اين ظاهر چاره اي انديشيد.
 
بالا