هنر ما بیشتره یا یه معتاد؟؟؟!!

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
به نام او که یاد او و نام او ارام بخش دلهاست

جمله ای از عزیزی شنیدم که میخوام نقل قول کنم و بعد عنوان مطلب:
در یکی از جلساتی که خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدم ، ایشان به نکته جالبی اشاره کردند و فرمودند: « یک معتاد وقتی می آید به محله ای دوسال بعد پانزده نفر را معتاد می کند، اما یک نماز خوان که وارد یک محله بشود، ده سال دیگر می بینید که همچنان خودش تنهاست.» این را دربرنامه های خودتان بگذارید، اگر کسی بیاید وعوض شود، زندگی خودتان زیر و رومی شود. اثر وضعیش این است که در دنیا وآخرت برای شما ماندگاری دارد.


واقعا چرا اینجوریه؟؟؟؟
به نظر شما چرا معمولا یه معتاد میتونه کسایی رو دور خودش جمع کنه
و همه معتادا اینجورن

اما قشر مذهبی اینجور نیستن؟؟؟

 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
به نام او که یاد او و نام او ارام بخش دلهاست

جمله ای از عزیزی شنیدم که میخوام نقل قول کنم و بعد عنوان مطلب:



واقعا چرا اینجوریه؟؟؟؟
به نظر شما چرا معمولا یه معتاد میتونه کسایی رو دور خودش جمع کنه
و همه معتادا اینجورن

اما قشر مذهبی اینجور نیستن؟؟؟



چون یک معتاد ، یک خواننده ی رپ ، یک مدل ، یک بازیگر ضد ارزشی و ازین یک ها ... هنر بخرج میدن برای جذب افراد برعکس غالبا یک مذهبی ! متاسفانه
بعدا اگه شد ی خاطره ای در همین راستا تعریف میکنم .


موضوعتون بیسته اخوی :53:
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
چون یه فرد معتاد ،اعتیادروجزئی از وجود خودش میدونه وشیرینی اون باعث میشه دیگران روتو این مسیر قرار بده ولی شاید اون فردی که مسلمانه دین روهنوز جزئی از وجود خودش نمیدونه یا انقدرشناختی نداره که بخواد دیگران رو هم به این سمت دعوت کنه...
طبق گفته های بانو آبشار عزیزمثلا یک مد،انقدر درمورد فلان مدل تبلیغ میشه که هر چند اون مد از نظرجامعه پذیرفته نشده باشه ولی اثر روانی اون باعث میشه مردم به اون رو بیارن وبپذیرند! حتی اعتیاد روکه از طرف یه فرد معتاد صورت بگیره..
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
سلام
همیشه مواردی که جزء ناهنجاریها و ممنوعه هستند افراد رو بیشتر وسوسه میکنند

یعنی کافیه با چند تا وسوسه ی شیرین و زیبا در موقعیت مناسب به فرد نزدیک شد و اونو به سمت راه ممنوعه کشوند

درسته متاسفانه همه ی این افراد از ابزار قوی استفاده می کنند و اون موقعیت شناسی هست

چیزی که ما برای معروفهای دین و جذب افراد شاید با دلهره و اعتماد پایین به سمتش میریم

اگه در دل احساس و اطمینان به درستی کارمون داشته باشیم این انرژی مثبتمون روحیه طرف مقابل رو تحت تاثیر میذاره

حداقلش اینه وجدانش رو بیدار میکنه و به سمت معروف جذب میشه

1-عامل اول و هنر اول باید درون خود فرد باشه برای هدایت به سمت معروف و واجب دینی

2- عامل مهم و هنر دوم موقعیت شناسی و سنجیدن موقعیت هست
(اینکه کدوم روش امر به معروف رو برای این موقعیت د نظر میگیریم)

 

ARKA

مدیر انجمن صندلی داغ
"بازنشسته"
بنظرم ب رفتار و شخصیت هرچی بستگی داره

اصولا آدمای نمازخوون خیلی خشک مذهبن و آدم نمیدونه چظور باید باهاشون در ارتباط باشه.هر آن منتظره یک اشتباهی کنه ک اون شخص ازش متنفر بشه.

برعکسش آدم معتاد و منحرف خیلی خوش رو و باهرتیپ آدمی میپره و فک کنم همین یک انگیزه برای افراد واس ارتباط بیشتر با اون میشه..
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


البته یک نکته ی ظریف هم وجود داره ها

نوع مسیرها متفاوته
خودبخود برای بالا رفتن از کوه ادم ها نیاز به تجهیزات مختلفی دارند در حالیکه واسه پایین اومدن بی هیچ سختی ای اون مسیر رو میرن !
مثل کاری که باید یک مذهبی در مقابل انواع وسوسه های رنگارنگ بکنه یعنی دست شخص رو بگیره و به سمت نوک قله هدایت کنه !!
درحالیکه برای یک فرد معتاد طبیعتا این همه زحمت نیست دیگه ! چون اون داره از پشت سر اون فرد رو به سمت پایین کوه هل میده واسه همینم مطابق میل اون فرده

بخش دوم هم بر میگرده به همون شیوه ها و متدها که با هنر آمیخته میشه
روابط اجتماعی امروز ، درک متقابل افراد و سایر گزاره های ارتباطی همشون نقش دارن .
این حرف به این معنا نیست که یک معتاد داره الزاما اگاهانه همه ی این موارد رو رعایت میکنه نه .. منظورم اینه که یک مذهبی به همون دلایلی که عرض کردم بخاطر سختی کارش باید اتفاقا این موارد رو لحاظ کنه .
که آمار نچندان رسمی نشون میده که طیف ما مذهبی ها درامور ارتباطی خیلی هم موفق نبودیم و بد عمل کردیم .که البته باید اون هم در جای خودش آسیب شناسی بشه !
 

kyana

کاربر ویژه
"بازنشسته"




سلام:53:

به نظر من وقتی ما یه کاری رو با ایمان قلبی و از روی رضایت قلبی انجام بدیم مطمئنا تاثیر فراوانی روی اطرافیان میزاره
مصداقش هم جمله : هرچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند

حالا همین قضیه معتاد و بچه مذهبیه اون معتاد چون کارشو از روی رضایت و ایمان قلبیش انجام میده بخاطر همین خوشحالی و رضایتش واقعیه پس بیشتر مورد توجه طرف مقابل قرار میگیره

به نظرمن همون بچه مذهبی اگه کاراش از روی ایمان قلبیش باشه میتونه بیشتراز یه معتاد دیگران رو جذب خودشو عقایدش کنه که نمونه عینیشو دیدم

اما اینکه آرکا جان گفتن مذهبیا خشکن هم به نوعی تاثیر داره چون برخی افراد مذهبی فقط قشر خودشونو قبول دارن و این سبب دوری بقیه عقاید از اونا میشه درحالیکه کسیکه میخواد مبلغ یه عقیده باشه باید بتونه خودشو باهمه سلایق و عقاید وفق بده تا تاثیرشو بزاره چون همیشه بیشترین تاثیرات در روابط دوستی اتفاق میوفته


:53:

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
تشکر از دوستانی که شرکت کردند :53:

در کنار مطالب خوبی که فرمودید این نکته رو هم باید گوشزد کرد که اگر کسی دیندار باشه و دغدغش دینش باشه، لاجرم به فکر تبلیغ و زیاد کردن دینداران هست ،اما همین مسئله هم تشکیکی هست ،یعنی شدت و ضعف داره....

بستگی داره چقدر حاضره برا اینکه یکنفر رو به راه بیاره تلاش کنه..... در شرح حال بعضی از بزرگان اومده که وقتی میخواستند کسی رو به راه بیارن باش همراه میشد.مگر امیرالمومنین نبود که اون یهودی رو همراهی کرد تا اینکه اون شخص عاشق رفتار مولای متقیان شد؟....البته ناگفته نمونه این یه روش هست که باید جنبه هاش در نظر گرفته بشه/.

خیلی خوبه دوستان مثال امر به معروف زدند....میتونه نمونه باشه....
یا همون نماز که در صدر مطالب از سخن حضرت آقا آورده شده...

میشه یه جورای گفت اون کسی که مثلا تو فضای مجازی قرار میگیره و مثلا در همین انجمنها مطالب دینی و مذهبی رو میفرسته، یا دنبال میکنه تو راه قرار گرفته....جدای از ضعفها و آسیبهایی که باید بجای خودش بهش پرداخته بشه....

امار دقیق ندارم ولی میدونید خیلی داریم نماز خونن..دین رو قبول دارند ولی تو این فضا که میان دین در رتبه های آخر براشون قرار داره.....
پس یه جورایی میشه اونایی که تو فضای مجازی رویکرد دینی دارن و هر چی پیش بیاد بودن در این فضا رو لازم میدونن به اون جایی رسیدن که باید بود.ولی آیا کافیه؟؟
راهکاراش چیه؟
چقدر میشه بود؟
تا کجـــــا؟
فقط فضای مجازیش خودش کلی حرف داره...

حالا بیاییم تو زندگی روزمره و خارج از فضای مجازی....چقدر با عملمون و زیبایی های اسلام افراد رو جذب میکنیم؟

امام رضا (علیه السلام)فرمودند: اگر مردم زیباییهای کلام ما اهلبیت(:S (31):) رو میدونستند دست از دامن ما بر نمیداشتند....پس نشناسوندیم...قبول دارین؟
بعضیامون هر جا دین برامون ضرر داشت(البته دین ضرر نداره واین یک اصله)یعنی هر جا دین راه ما رو بست برای هر کاری کردن دور میزنیم....و این بعضیا همون کسایی هستند که حاضر شدند پسر دختر پیامبر رو دعوت کنند و خونشو بریزند.


 

kyana

کاربر ویژه
"بازنشسته"


امار دقیق ندارم ولی میدونید خیلی داریم نماز خونن..دین رو قبول دارند ولی تو این فضا که میان دین در رتبه های آخر براشون قرار داره.....
پس یه جورایی میشه اونایی که تو فضای مجازی رویکرد دینی دارن و هر چی پیش بیاد بودن در این فضا رو لازم میدونن به اون جایی رسیدن که باید بود.ولی آیا کافیه؟؟
راهکاراش چیه؟
چقدر میشه بود؟
تا کجـــــا؟
فقط فضای مجازیش خودش کلی حرف داره...




میدونید کجای قضیه جالبه
اون قسمتش که خیلی از مذهبیای ما میان حالا چه واقعیت چه مجازی(مخصوصا) مثلا مفید باشن،
کمک کنن، مبلغ و جذب کننده باشن
ولی اکثرا از اونور بوم میوفتن(باعرض معذرت)
خیلیاشون واسه خودشون تبصره جدید درست میکنن تو دین:1:
اینا همش بخاطر اینه که دین رو از روی عادت پذیرفتیم نه از روی شناخت و علاقه
و به همین دلیل هم هست که نمیتونیم به اندازه یه معتاد آدم اطراف خودمون جمع کنیم
امیدوارم اول خودمونو توی عقایدمون تثبیت کنیم بعد بریم سراغ علاقمند کردن بقیه
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
سلام.

بنظر بنده تا کسی شیرینی واقعی کاری رو درک نکرده و براش دلچسب نبوده نمیتونه کسی رو به اون راه بکشونه حالا چه در بحث اعتیاد و چه در امور دینی

من وقتی میتونم دیگران رو به نماز و دین جذب کنم که خودم واقعا درکش کرده باشم و برام دلچسب باشه.ولی وقتی بیشتر کارام تظاهر و ریاست قطعا هیچ جذابیتی برای طرف مقابل من نداره

کسی که دوستش معتاده میبینه که طرف در حین مصرف چقدر پر انرژی و سر حال میشه و کبکش خروس میخونه .ولی من به اصطلاح نماز خون چی؟از وقتی به نماز می ایستم یا در حال خمیازه کشیدنم یا خاریدن بدن

تازه موقع نماز یادم میادکه باید برای زندگیم برنامه ریزی کنم و....

پس فرق من با یه معتاد در درک نکردن لذت واقعی عملی که انجام میدم هست.
 
بالا