سینمای دینی چه مشخصه ای دارد ؟
حضرت ایت الله جوادی املی در این باره در درس تفسیر خود به بیان هنر اسلامی و هنر سرگرمی پرداختند و فرمودند :
یک وقت هنر سینما و فیلم است که از حس به خیال و از خیال به حس دور باطلی دارد، این هرگز هنر اسلامی نخواهد شد، این هنر نازل است و سرگرمی است، یک وقت هنرمندی معقولاتی عالیه دارد و این معقولات را در حوزه متخیله خود کارگردانی میکند، وقتی در حوزه متخیله کارگردانی شد خروجی آن را به عالم خیال میدهد، خیال آن را شفاف و گردگیری میکند و این میشود هنر اسلامی، یک وقت است که حرف، حرف نازل است مانند آنچه که در دیوان منوچهری دامغانی و امثال آن میبینید، کمتر کسی مثل ایشان بتواند بهاریه بیاورد، چندین طرح و درختها را در یک غزل ردیف میکند، اما وقتی به سراغ غزل حافظ میروید میبینید که این متنزل است و از جای دیگر آمده است، از شبزندهداری و از ملکوت خبر میدهد، از میخانه بهشت خبر میدهد، هنرمندانه آن معقول را به متخیله میآورد و بازسازی میکند و از متخیله به خیال میدهد و از خیال به حس میدهد، اگر سینما بخواهد و فیلم بخواهد اسلامی و عقلی شود ـ که شدنی است ـ اول باید آن معارف را هنرمند بداند که انسان از کجا آمده و به کجا میرود و اگر متخیله قوی ندارد وارد این کار نشود و اگر خیال سازنده ندارد وارد این کار نشود و اگر این دو را دارد لکن حس بازیگری خوبی ندارد وارد نشود، دستگاه متخیله همان است که صورت را از معنا میگیرد و صورت را از خیال میگیرد، این کاریکاتورها مال قوه متخیله است و بعد ورودی اش را میدهد به عالم خیال و از آنجا به عالم حس میدهد.