باورهاي نادرست بيماريهاي روحي و رواني

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
بيماريهاي روحي و رواني ميتواند شکلهاي مختلفي داشته باشد، درست مثل بيماريهاي جسمي. هنوز هم تعداد زيادي از افراد از بيماريهاي روحي و رواني ميترسند و درک درستي از آن ندارند اما هرچه اطلاعات آنها درمورد اين بيماريها بيشتر شود، اين ترس نيز از بين خواهد رفت. اگر شما يا کسي که ميشناسيد دچار يک بيماري روحي و رواني است، خبر خوبي برايتان داريم: اين بيماريها قابل درمان هستند.

امروز ميخواهيم اطلاعاتي درمورد اين بيماريها و روشهاي درمان آنها در اختيارتان قرار دهيم.

کمک گرفتن




اگر خودتان يا کسي که ميشناسيد علائمي از بيماريهاي روحي و رواني را نشان داد، خيلي مهم است که فوراً براي تشخيص آن کمک گرفته و درمان را شروع کنيد.





بيماريهاي روحي و رواني بسيار متداول هستند. تحقيقات نشان داده است که هر ساله، تعداد زيادي از افراد در سراسر جهان به يک مشکل روحي-رواني دچار ميشود. بيماريهاي روحي و رواني تعداد بيشماري از بستري شدنهاي بيمارستاني را هر ساله شامل ميشود. بااينحال، باوجود اين واقعيت که همه شما مطمئناً کسي که دچار چنين بيماريهايي باشد را ميشناسيد، اما باز هم اطلاعات خيلي کمي درمورد آن داريد.





اين طبيعت انسان است که از چيزي که قادر به درک آن نيست واهمه داشته باشد. بيماريهاي روحي و رواني هم به همين دليل موجب ترس بسياري افراد هستند و متاسفانه، خيليها آن را لکه ننگ ميپندارند. به همين دليل براي کمک گرفتن ترديد ميکنند. واقعاً موجب تاسف است زيرا اکثر بيماريهاي روحي و رواني قابل درمان هستند. بدتر اينکه، لکه ننگي که توسط افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني تجربه ميشود، از خود آن بيماري مخربتر است.





اگر شما هم دوست داريد به از ميان برداشتن اين لکه ننگ اجتماعي از بيماريهاي روحي و رواني کمک کنيد، اميدواريم که اين مقاله بتواند اطلاعات خوبي در اختيارتان قرار دهد.




باورهاي نادرست زيادي درمورد بيماريهاي روحي و رواني وجود دارد. تازمانيکه افراد با واقعيت مسئله آشنا نشدهاند، وجود اين بيماريها را انکار ميکنند و از حرف زدن درمورد اين موضوع طفره ميروند.





شما چقدر درمورد بيماريهاي روحي و رواني اطلاعات داريد؟ در زير به برخي از باورهاي نادرست درمورد اين بيماريها اشاره ميکنيم:





• افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني خشن و خطرناک هستند. واقعيت اين است که افراديکه از نظر رواني مشکل دارند، بيشتر از افراد عادي خطرناک يا خشن نيستند. درواقع، احتمال اينکه خود قرباني خشونت شده باشند بسيار بيشتر از آن است که خود افرادي خشن باشند.





• افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني کمهوشتر هستند. تحقيقات بسياري نشان ميدهد که اکثر افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني داراي هوشي متوسط يا بالاتر از متوسط هستند. بيماريهاي رواني، مثل بيماريهاي جسمي ميتواند براي همه افراد، صرفنظر از ميزان هوش، طبقه اجتماعي يا سطح درآمد آنها اتفاق بيفتد.





• بيماريهاي روحي و رواني بخاطر ضعف شخصي ايجاد ميشود. بيماري رواني يک نقص شخصيتي نيست. اين فقط يک بيماري است و هيچ ارتباطي با ضعيف بودن يا نداشتن اراده ندارد. بااينکه افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني ميتوانند نقش بسيار مهمي در بهبودي خود داشته باشند اما خودشان انتخاب نکردهاند که بيمار شوند و تنبل هم نيستند زيرا نميتوانند از شر آن خلاص شوند.





• بيماريهاي روحي و رواني يک اختلال واحد و نادر است. بيماري روحي و رواني يک بيماري واحد نيست بلکه از دستهبندي گستردهاي از اختلالات بسيار تشکيل ميشود. اضطراب، افسردگي، شيزوفرني، اختلالات شخصيتي و اختلالات غذايي ميتواند موجب بدبختي و ناراحتي افراد بيشماري در سراسر جهان شود.





کلمات ميتوانند دردناک باشند





کلماتي مثل "ديوونه"، "رواني"، "خل و چل" تنها نمونههايي از کلماتي هستند که لکه ننگ بيماريهاي روحي و رواني را زنده نگه ميدارند. اين کلمات موجب خوار و خفيف کردن افراد مبتلا به اين بيماريها ميشوند. بسياري از ما بدون قصد آسيب رساندن اين کلمات را بر زبان ميآوريم. همانطور که هيچوقت افراديکه به بيماريهاي جسمي مثل سرطان و بيماريهاي قلبي مبتلا هستند را مسخره نميکنيم، بيرحمانه است که بخواهيم افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني را مسخره کنيم.





بيماريهاي روحي و رواني در رسانهها





خيلي اوقات افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني در رسانهها به درستي توصيف نميشوند. فيلمها، برنامههاي تلويزيوني و کتابها معمولاً افراد مبتلا به اينگونه بيماريها را خطرناک و بيثبات نشان ميدهد. گاهي اوقات براي ايجاد حس در گزارش خود، بيماري رواني را پررنگتر ميکنند، حتي اگر آن بيماري هيچ ارتباطي با داستان نداشته باشد.





تشخيص مشکل





براي تشخيص رفتارها و اعمالي که از تلقي لکه ننگ بيماريهاي رواني پشتيباني ميکند، از معيار "توقف" استفاده کنيد. خيلي ساده است. از خود بپرسيد چيزي که ميشنويد:





• باعث ميشود افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني را يک کليشه تبديل ميکند تا افرادي با شخصيتهاي متفاوت؟





• افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني يا خودِ بيماري را خوار و خفيف ميکند؟





• با رنجاندن افراد مبتلا به اين بيماريها، موجب آزار آنها ميشود؟





• با اين تفکر که افراد مبتلا به اين بيماريها به خوبي بقيه افراد نيستند، بر آنها سلطه ميکند؟





اگر چيزي در رسانهها ميبينيد يا ميشنويد که از معيار "توقف" عبور نميکند، عنوان کنيد. با نويسنده يا تهيهکننده آن برنامه يا مطلب تماس بگيريد و درمورد آن مسئله با او حرف بزنيد. به آنها کمک کنيد درک کنند که اين کلمات بر افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني تاثير منفي دارد.





کارهاي ديگري که ميتوانيد انجام دهيد





همه ما ميتوانيم کاري براي طريقه فکر کردن مردم درمورد بيماريهاي روحي و رواني انجام دهيم.





با خودتان شروع کنيد. در انتخاب کلمات خودتان دقت کنيد. وقتي ميخواهيد درمورد افراد مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني صحبت کنيد، کلماتي بامفهوم و درست انتخاب کنيد. نگرش و رفتار مثبت شما ميتواند تاثير خوبي بر فردمقابلتان داشته باشد.





سعي کنيد به طور سازندهاي بر همه افراديکه در زندگي خود ميبينيد تاثير بگذاريد. هر زمان کساني را ديديد که چيزي ميگويند که نشان ميدهد درک درستي از بيماريهاي روحي و رواني ندارند، از آن فرصت براي ارائه بعضي از اطلاعاتي که داريد به آنها استفاده کنيد.



منبع:mardoman.net
 
بالا