♦•♦ لبخند دردسر ساز ♦•♦

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

بسم الله الرحمن الرحیم

"فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِی مَرَضٌ;(احزاب،32)

به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند.
منظور سخن گفتن زنان همراه با خضوع است که در آیه شریفه از آن نهی شده است;
یعنی نازک و لطیف کردن صدا با مردان، به گونه ایکه آنها درباره زن، گمان بد کنند و تحریک شوند.
( تفسیر المیزان، مرحوم علامه طباطبایی، ج 16، ص 309، مؤسسه اعلمی.)


48850823751371761714518.jpg


لبخند دردسر ساز


خانمی می گفت: با دوست شوهرم رفت و آمد خانوادگی داشتیم مورد اعتماد شوهرم بود
و من هم روی همین اساس ایشان را به خاطر قیافه مذهبی اش و دوستی با شوهرم قابل اعتماد می دانستم.
روزی زنگ منزل به صدا در آمد. دوست شوهرم بود. بعد از سلام و تعارف های متداول به ایشان گفتم که شوهرم منزل نیست و سفر چند روزه ای رفته اند.
ایشان خداحافظی کرد و رفت.
باور کردنی نبود فردای آن روز ایشان باز آمدند دم منزل. اما با یک جعبه شیرینی و چند شاخه گل.
با گرمی به ایشان سلام و تعارف کردم. لبخندی زد و گفت ببینم تعارف نمی کنید بیاییم داخل.
با تعجب گفتم دا داخل؟!
ولی دیروز خدمت تون گفتم که شوهرم مسافرت هستند.
خندید و گفت: راستش می دونم ولی چه کنم دیگه نتونستم این دلم را راضی کنم که نیایم.
دیروز لبخند و خنده هات کار دست دلم داده و اسیرم کرده.
بعد گفت با اجازه دیدم داره میاد داخل. خواستم در را ببندم که در را هل داد که بیایید مجبور شدم جیغ و داد کنم که همسایه ها یکی یکی آمدند و ایشان فرار کرد.

بعد از اون روز به شوهرم داستان را گفتم نزدیک بود خون به پا شود ولی الان کلا رابطه مان را با او قطع کرده ایم.
اما یک سؤال همیشه برای من باقی ماند این که چگونه یک مرد مثل شوهرم این قدر خام باید باشد
و بدون آزمایش و امتحان غریبه ای را دوست خود می گیرید و او را به حریم خصوصی خود می آورد.

سؤال: اشکال کار کجا بود؟
غیرت شوهر؟
دوست گزینی ناموفق؟
حیای و عفت این زن؟
رعایت نکردن مرز و حریم محرم نامحرمی در روابط قبلی خانوادگی؟
شهوتی بودن مردان و عاطفی بودن زن؟
ترکیب برخی موارد بالا؟



کتاب قوانین شوخی و شادی، محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری

 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

بسم الله الرحمن الرحیم

"فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِی مَرَضٌ;(احزاب،32)

به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند.
منظور سخن گفتن زنان همراه با خضوع است که در آیه شریفه از آن نهی شده است;
یعنی نازک و لطیف کردن صدا با مردان، به گونه ایکه آنها درباره زن، گمان بد کنند و تحریک شوند.
( تفسیر المیزان، مرحوم علامه طباطبایی، ج 16، ص 309، مؤسسه اعلمی.)


48850823751371761714518.jpg


لبخند دردسر ساز


خانمی می گفت: با دوست شوهرم رفت و آمد خانوادگی داشتیم مورد اعتماد شوهرم بود
و من هم روی همین اساس ایشان را به خاطر قیافه مذهبی اش و دوستی با شوهرم قابل اعتماد می دانستم.
روزی زنگ منزل به صدا در آمد. دوست شوهرم بود. بعد از سلام و تعارف های متداول به ایشان گفتم که شوهرم منزل نیست و سفر چند روزه ای رفته اند.
ایشان خداحافظی کرد و رفت.
باور کردنی نبود فردای آن روز ایشان باز آمدند دم منزل. اما با یک جعبه شیرینی و چند شاخه گل.
با گرمی به ایشان سلام و تعارف کردم. لبخندی زد و گفت ببینم تعارف نمی کنید بیاییم داخل.
با تعجب گفتم دا داخل؟!
ولی دیروز خدمت تون گفتم که شوهرم مسافرت هستند.
خندید و گفت: راستش می دونم ولی چه کنم دیگه نتونستم این دلم را راضی کنم که نیایم.
دیروز لبخند و خنده هات کار دست دلم داده و اسیرم کرده.
بعد گفت با اجازه دیدم داره میاد داخل. خواستم در را ببندم که در را هل داد که بیایید مجبور شدم جیغ و داد کنم که همسایه ها یکی یکی آمدند و ایشان فرار کرد.

بعد از اون روز به شوهرم داستان را گفتم نزدیک بود خون به پا شود ولی الان کلا رابطه مان را با او قطع کرده ایم.
اما یک سؤال همیشه برای من باقی ماند این که چگونه یک مرد مثل شوهرم این قدر خام باید باشد
و بدون آزمایش و امتحان غریبه ای را دوست خود می گیرید و او را به حریم خصوصی خود می آورد.

سؤال: اشکال کار کجا بود؟
غیرت شوهر؟
دوست گزینی ناموفق؟
حیای و عفت این زن؟
رعایت نکردن مرز و حریم محرم نامحرمی در روابط قبلی خانوادگی؟
شهوتی بودن مردان و عاطفی بودن زن؟
ترکیب برخی موارد بالا؟



کتاب قوانین شوخی و شادی، محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری

دیروز لبخند و خنده هات کار دست دلم داده . اشكال كار اينجا بوده خانم داره دنبال پرتقال فروش ميگرده :p
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
دیروز لبخند و خنده هات کار دست دلم داده . اشكال كار اينجا بوده خانم داره دنبال پرتقال فروش ميگرده :p

خب راستش این لبخند وخنده ها که طرف گفته مشخصه پوششی برا مریضی خودشه
و گرنه اگه کمی وجدان داشت حقیقت رو میگفت که حقیقت امر این حرف دیروزتون بود:
شوهرم منزل نیست و سفر چند روزه ای رفته اند.
گاهی افرادی هستند که حتی رفتار نامناسب یا شاید عمد بعضی خانومها رو میبینن ولی غیرتشون اجازه نمیده
بخوان خیانت کنن در حق دوستشون و فردی که نمکش رو خوردن
این البته فقط یک جنبه هست
بلکه حتی اگه زن هم دچار لغزشه حیا میکنن از متاهل بودنش
و حالا از همه ی اینا به کنار ایشون یه خانم با عفت بود ولی این مرد با کمال پررویی متاسفانه در رو کنار میزنه بیاد توی منزل
و بعد هم اگه داد وبیداد نبود و همسایه ها ... باز هم حرف دیگه ای داشت؟
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
دیروز لبخند و خنده هات کار دست دلم داده . اشكال كار اينجا بوده خانم داره دنبال پرتقال فروش ميگرده :p
به یه بار خنده قرار نیست کسی مریض بشه وگرنه من فک میکنم تو روابط خونوادگی قبلی که کم کم باعث شده این اتفاق بیفته ویا اینکه بی غیرتی طرف مقابل که خودشو به گونه ای دیگه نشون داده بوده و....
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
ترکیب موارد بالا
 
بالا