ایام امتحانات تسلیت

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی

اینایی که از 120 دقیقه وقت امتحان​
115 دقیقه اش رو دارن با جوش صورتشون ور میرن
اون 5 دقیقه آخر مثل برق دارن مینویسن !
اینارو مزاحمشون نشید اینا تازه تقلب به دستشون رسیده !!!
 

بـــسیــجیــــ خط رهـــبریــ

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
​كجاشونو ديدين بعضي ها هم يه امتحان نود دقيقه اي رو تا دقيقه 89 درحال تراش مداد هستن و بعد اون يه دقيقه رو صرف نوشتن ميكنند
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی

امروز استادمون یه سوالایی داده بود که فقط می شد لایکشون کرد...
چقدر سخت بودن
 

ترنم

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
سلام بااجازه منم بنویسم
اونروز یه امتحان زمین دادیم
اومدم خونه دوستم اس ام اس داده میگه
خسته نباشی عزیزم المپیاد زمین چطور بود؟
والله بخدا....:b-):
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی

[FONT=times new roman,times,serif]سر جلسه امتحان تنها کسی که از مغزش استفاده میکند مداد/خودکار است![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif][/FONT]
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی

[FONT=times new roman,times,serif]مـن نـمــیـدونـم ایـن اسـتـادا کـه مـیـان سـر جـلـسـه امـتـحـان و[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]وایمـیـسـتـن یـه گـوشـه[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]و مـیـگـن بـه هـیــچ پـرسـشــی جـواب نـمـیـدیـم،

اصـن واسـه چـی مـیـان؟
[/FONT]

 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی
4شنبه یکی از استادهامون نیومد سر جلسه امتحان
بعد بعضی از بچه ها سوال داشتن
آخرای امتحان که دوسه نفرمونده بودیم
مراقب رفت ورقه ی یکی از بچه های به قول معروف شاگرد اول رو دید به بچه ها راهنمایی کرد
خیلی راهنماییش عمیق بود
جوری که اگه معلم بود اینجوری نمی گفت
من که خیلی ناراحت شدم:(
مثلا مشاور بود...
:->
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
این خاطره شما منو یاد سال سوم دبیرستانم انداخت
امتحان زبان داشتیم
اول دبیرمون نبودن
ناظر اومد از رو ورقه من بچه ها رو راهنمایی کرد مثلا نفر اول زبان بودم
بعدش که خود دبیرمون اومدن دیدن ناظر رو
بچه ها نیومده خانم دبیر رو کلافه کردن از سوال
بعد قبل اینکه من بلند شم از جلسه اومد پیشم گفت بشین ببینم ورقه ی خودتو
بعد گفتن: ااااا این سوال رو چرا اشتباه نوشتی مگه یادت رفته تو کلاس از خودت پرسدم :p
خلاصه که اینجوری خوب شد این اشتباهم درست کردم

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
آبجی بزرگه من خیلی رو 25 صدم نمره هم حساس بودن
وای شبای امتحان که با هم تو اتاق درس میخوندیم :nervose:
خانوادگی چشم خونی درس میخوندیم و کسی بلند نمیخوند
ولی آبجیم اصلا خواب نمیرفت بعد تا رو کتاب چرت میزدم بیدارم میکرد :|
بعدش گاهی هم میگفت یعنی این ایام امتحانات از همه چی سخت تره
خوش به حال اینایی که امتحان ندارن :D

 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
این خاطره شما منو یاد سال سوم دبیرستانم انداخت
امتحان زبان داشتیم
اول دبیرمون نبودن
ناظر اومد از رو ورقه من بچه ها رو راهنمایی کرد مثلا نفر اول زبان بودم
بعدش که خود دبیرمون اومدن دیدن ناظر رو
بچه ها نیومده خانم دبیر رو کلافه کردن از سوال
بعد قبل اینکه من بلند شم از جلسه اومد پیشم گفت بشین ببینم ورقه ی خودتو
بعد گفتن: ااااا این سوال رو چرا اشتباه نوشتی مگه یادت رفته تو کلاس از خودت پرسدم :p
خلاصه که اینجوری خوب شد این اشتباهم درست کردم

چه جالب.
ولی به نظر من اصلا درست نیست.
یه جور تقلبه.
:(
 
بالا