♦•♦ بهم کلک زد بهش کلک زدم ♦•♦

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

صبح زود زدم بيرون که برم زنجان . از دور گرد پيچيدم که برم اتوبان همت . يکدفعه چشمم خورد به يک آقائي متشخص که روي چمن ها در حال جون دادن بود . آره اشتباه نميديدم . بدنش رعشه گرفته بود و …. .

فوري توقف کردم و همينطور که ماشين روشن بود پريدم پائيين .

بالا سرش رسيدم دست روي پيشانيش گذاشتم چيز خاصي حس نکردم . زانو زدم دولا شدم که وضعيت چشمهاش و تنفسشو رو چک کنم .

يکدفعه ديدم قلوه سنگي که کنار دستش افتاده بود ، تو دستشه و داره بسمت سرم ميآد .

سريع سرم را کنار کشيدم و در همان حال مچ دستشو گرفتم که ديم به سمتم حمله کرد .

بلند داد زدم مهدي بيا بيرون کمک کن .

ديد که الانه که دو نفري بگيريمش پا شد فرار کرد و منم داد ميزدم مهدي بدو بگيريمش .

البته واقعا مهدي در کار نبود و اون فکر کرد يکي تو ماشين خوابيده است .

خوب اينم يک روش ماشين دزدي .

اون يک کلک به من زد ، منم يک کلک به اون .خدا را شکر بي حساب شديم .

نتيجه فرهنگي : بني آدم اعضا يکديگرند؟ نه.

چو عضوي به درد اورد روزگار ، جهنم دگر عضو ها را چکار


************************************************** **************************************************
توصيه انسان دوستانه: اگه ديدي يکي تو خيابون نياز به کمک تو داره ،
اول با سنگ بزن تو سرش گيج شه بعد ببين چه کمکي از دستت برمي آد.


 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
از این نمونه ها زیاد هست که باعث میشه کرامات انسانی رو نادیده بگیریم
از بس یه عده با این روشها پیش اومدند دیگه واقعا ادم نمیدونه چکار کنه

مثلا گداها.....

بعضا میگن روانشناسی نیازه.....
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

درسته اینجور کارها باعث میشه ادم از خیر بعضی کارا بگذره و خوبی نکنه تا مبادا خودش زیان ببینه
یا همین مسئله ی گداها
شاید بعضیا واقعا مستحق باشن ولی اونقدر گدای الکی دیدیم که باورمون نمیشه و کمک نمیکنیم

 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

چقدرم سخته که از کنار این مسائل بی تفاوت بگذریم!
اما واقعا ی جاهایی تصمیم گیری برای کمک کردن یا رد شدن از موضوع خیلی سخت میشه !

:53:
 
بالا