اگر کربلا بودی..

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو
حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان، چه در ویرانه ی شام

دعا می خواندم و یاد تو بودم
برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم

یا زینب س




اگر اجازه داشتی فقط دقایقی از روز عاشورا در کربلا باشی
و با چشم سر و دل و جان شاهد حماسه ی حسینی
کدام لحظه را آرزو میکردی؟
و دلت میخواست در آن زمان چه میکردی؟





 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
کاش جانم بود قابل تا فدایت می شدم


کاش دستم می گرفتی خاک پایت می شدم

کاش بودم گرد ره تا می نشستم در برت
کاش بودم خاک، تا خاک سرایت می شدم
کاش ملک عالم از من بود و می کردم رها


ناز می کردم به شاهان و گدایت می شدم
کاش جسمم دفن می شد در زمین کربلا
خاک زوآر حریم با صفایت می شدم
کاش خاکم را قضا می ریخت گرد قتلگاه


تا به وقت سجده مُهر کربلایت می شدم
کاش می شد رشته رشته عضو عضوِ پیکرم
روز عاشورا طناب خیمه هایت می شدم
کاش می شدم چوب محمل استخوان های تنم


تا که همره با سر از تن جدایت می شدم
کاش چون نی سبز می گشتم به دشت نینوا
تا در آن صحرای سوزان همنوایت می شدم
کاش بودم شیر وحشی تا میان آفتاب


سایبان بر قامت و قّد رسایت می شدم
کاش زنگی بودم از آغاز، ای سلطان حُسن
تا که همرنگ غلام با وفایت می شدم
کاش دست دیر راهب بودم ای وجه خدا


تا گلاب افشان به حسن دلربایت می شدم
کاش بودم بوتۀ خاری به دشت کربلا
کاشنا با کودک بی آشنایت می شدم
کاش بودم در گلوی شیرخوارت عقده ای


تا جواب نالۀ واغربتایت می شدم
کاش راه کربلایت باز میشد یا حسین
تا راهور زواّر دشت نینوایت می شدم
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
در تمامی دوران ها یکی از آرزوهای شیعه یا لیتنی کنا معک بوده است
هیچ زمانی برای با حسین بودن دیر نیست و هر زمانی عاشورا و هر زمینی کربلاست
این دو جمله معنایی دارد به بلندی تاریخ و هر چه بنویسیم کم است
حسین علیه اسلام همیشه هست همیشه میتوان به وجدان خود رجوع کرد و حسین علیه السلام را یافت
من همیشه یک چیز از خدا خواسته ام : خدایا نمیخوام جای کسی باشم و بگم دقیقا چجوری باشم مثل چه کسی باشم
میخوام خودم باشم همون طور که هر فردی رو خود خودش خلق فرمودی
خدایا بینشی بده در هر زمانی باشم ببفهمم و درک کنم حق کجاست؟امام زمانم الان چی رو حق میدونه؟
بینشی میخوام که وقتی تاریخ مرور میشه شرمنده نباشم ...
اگه این بشه وجدان ما خدا راهنما ودلیل روشنی جلوی راهمون قرار میده که شرمنده نباشیم :53:
 

!WARNING!

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"




اگر اجازه داشتی فقط دقایقی از روز عاشورا در کربلا باشی
و با چشم سر و دل و جان شاهد حماسه ی حسینی
کدام لحظه را آرزو میکردی؟
و دلت میخواست در آن زمان چه میکردی؟







بسم رب الحسین .. .

هل من ناصر ینصرنی ؟!
تلخ ترین قسمت عاشورا را در این ندای تنهایی میشود دید!

کاش قدری باشیم که وقتی مهدی میگوید هل من ناصر ینصرنی کنارش باشیم.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"




اگر اجازه داشتی فقط دقایقی از روز عاشورا در کربلا باشی
و با چشم سر و دل و جان شاهد حماسه ی حسینی
کدام لحظه را آرزو میکردی؟
و دلت میخواست در آن زمان چه میکردی؟





به نام خدایی که از نیت بندگانش با خبر است

باور کنید برا موضوع این تاپیک خیلی فکر کردم
چند تا متن خوندم.....
اومدم با چیزایی که میدونستم از اهداف قیام حسین بن علی (علیه السلام)و کارایی که روزمره انجام میدم یه مقایسته ای کردم
خب اگه من بگم قلبم میگه حسین و خداییش برا امام حسین اونچیزی که ظاهره حضوردر هیئتها و مجالسی که برا آقا برگزار میشه، دریغ نمیکنم ولی باید در نظر گرفت....من تو کربلا باشم و حسین بگه آیا کسی هست منو یاری کنه....؟
من کجام؟
کدوم طرفم؟
به حرف نیست
به شعار نیست
به نظرم به عمله...نه اینکه بگم بله باید اگه میگی یزیدی هستی میری طرف عمر سعد و اگه بگی حسینی هستی میری طرف آقا...نه منظورم نیست....
به اینه که چه کردم!!!
تا حالا زندگی و گذشتمو چطور بنا کردم
  • مگه نه اینه که اصحاب ابی عبدالله بهترینها بودند......منم بهترینم؟؟!!
  • مگه نه اینه که شب عاشورا اقا برا اصحاب سخن میگن و هر کدوم به بهترین وجه اظهار جانفشانی میکنن و اونایی که نمیتونستند بمونن و مثلا حق الناس بر گردن داشتند رفتند....منم حق الناس بر گردنم نیست؟؟!!!
  • مگه نه اینکه حتی حُـــر که آب رو بست بر حسین اونقد مرام و معرفت داشت همه پلهاشو خراب نکنه و آخرش برگشت طرف امامش....آیا منم همه پلها رو خراب نکردم...!!!!؟؟؟
  • مگه این نشد که پیشوای سوم اومد مقابل لشکر دشمن و فرمود من هر چی شما رو نصیحت میکنم اثر نمیکنه شما حرام در شکمهاتان جای گرفته و ......آیا منم از اونچیزی که تو زندگیم مصرف میکنم مطمئنم/از جنبه حلال و حرام دقت دارم؟؟؟!!!
  • مگه نه اینکه اقا با دلها کار داشت و حتی رنگ پوست مهم نبود و علام زنگی هم در رکاب آقا شهید شد.....من هم همینم؟؟منم برام قومیتها مهم نیست؟؟؟!!
  • .........
خدایااگه بودم چکار میکردم.. در این زمان ولی فقیه من بارها گفته بصیرت...بصیرت...مردم این زمان آگاهند به اینکه حسین مظلوم بود و حق بود....ولی من باید خودمو ببرم در سالی که اکثریت میگفتند یزید امیرالمومنینه...امام در اقلیته......سیاستهایی بر روی کاره که این سیاستها اصلا میخواد امام رو مخفی کنه و مسئله خاندان وحی بودن رو اصلا لحاظ نمیکنن.....همه اونهایی که نامه نوشتند شمشیر دست گرفتند پس اوضاع سختی بوده.....خدایا من کدوم طرفیم.؟
....

نمیدونم..................
خوبه کربلا نبودم....همین.

مهمتر اینکه منجی سوم و دوازدهم از نظر عملکرد فرقی ندارد....اگه منجی دوازدهم همون سال 61 بود همون کاری رو میکرد که منجی سوم انجام داد..... پس باید ببینم اگر در10 محرم سال 61 قمری بودم باید امام زمانم رو یاری میکردم......در این دوران هم باید امام زمانم رو یاری کنم.....آیا واقعا یاری میکنم؟
آیا من دل امام زمانم رو از خودم راضی کردم؟؟
حضرت فرمود مردم به واحبات عمل کنند و از حرام دوری کنند من سراغشون میام و از دستشون راضیم......آیا به واجب عمل کردم......
حرف زیاده
برگردیم به سوال......در کربلا بودم چه میکردم......نبودم ولی الان میگم که یاری میکردم امام زمانم رو.....ولی بازم دارم حرف میزنم باید عمل باشه....
خودمم نمیدونم
شرمندم یا صاحب الزمان.....
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
من بارها در مورد این قضیه فکر کردم ولی....فک میکنم در مورد کارهای روز مره ویا یه سری مسائل که اصلا مهم نیست ولی گاهی انچنان در نظر ماها جلوه میکنه وبزرگ میشه که باعث میشه راه و از بیراه تشخیص ندیم ومن آخر خودم به این نتیجه نرسیدم خیلی دلم میخواد طرف حق رو انتخاب میکردم ولی چه بسا مسائل که حجابی بشه بر دیدگانم وخدایی نکرده بیراه رو انتخاب میکردم مثل تمام کسانی که به امام حسین نامه نوشتند وهیچکدام ایشان را حمایت نکردندنمیتونم واقعا بگم کدوم طرفی بودم فقط خدا عاقبت همه رو بخیر کنه:(
 
بالا