[h=2]2- محتوای عزاداری:[/h]
وقتی عزاداری هدفش را گم كرد اولین تأثیرش را در محتوای عزاداری میگذارد، بین عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام با عزاداری برای عزاداری خیلی فرقهاست.
در قسمت قبل به برخی از این تفاوتها اشاره كردیم و در اینجا نیز بیشتر به آن میپردازیم.
وقتی هدف عزاداری گم شود و عزاداری از مقدمه بودن به هدف بودن ارتقا پیدا كرد، آنچه كه رخ میدهد متأسفانه خیلی دردآور و مایه تأسف است.
عزاداران فكر میكنند اگر به مجالس حسینی بروند و اشكی بریزند و سینهای بزنند و دستهای راه بیندازند یا قمهزنی كنند دیگر كار تمام شده است.
اینها به محض اتمام زمان عزاداری، كار و وظیفه دیگری برای خود قائل نیستند و خیلی راحت زندگی عادیاشان را شروع میكنند
و اصلاً یادشان میرود كه اینها صدها بار حسین حسین گفتهاند.
اینها متأسفانه خیلیهاشان به مسائل اجتماعی جامعه توجهی نمیكنند.
به آنچه كه در اطرافشان اتفاق میافتد لحظهای تأمل نمیكنند.
با این كه سیره و روحیه امام حسین علیه السلام اصلاحگری، روشنگری و بهبود امور بود این روحیه به عزاداران منتقل نمیشود.
چرا كه در فلسفه عزاداری برای عزاداری حداكثر چیزی كه تسلی دل ائمه است گریه كردن و بر سر و سینه زدن است
اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام آنچه تسلای دل نه تنها ائمه ؛ بلكه خداوند و تمامی پیامبران از آدم تا خاتم است،
تلاش در تحقق بخشیدن هدفی از اهداف امام حسین علیه السلام است .
در عزاداری برای عزاداری، تربیت عزاداران بر این مبنا استوار است كه چگونه شور بگیرند . چگونه به سر و سینه بزنند.
چگونه همخوانی و همراهی كنند. اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیهالسلام، انسانهای حماسی، بصیر، جامعهشناس و جهانشناس و دینشناس و زمانشناس تربیت میشوند كه بتوانند امروز منشأ اثر شوند .
در عزاداری برای عزاداری، از منافع و روشهای قمهزنی خیلی بحث میشود اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام به جای این كه توصیه كنند كه چگونه قمه را بر سر زنند، ساعتها مطلب از اندیشههای امام حسین علیه السلام گفته میشود كه تا شاید اینها به مغز فرو رود و در دل جای گیرد. آنچه كه امام حسین علیه السلام میخواهد، یافتن و تربیت شدن كسانی است كه اندیشه او را بگیرند و در دنیای امروز به كار گیرند .
[h=2]3- شكل عزاداری:[/h]
وقتی هدف عزاداری گم شد، به تبع آن محتوا نیز تغییر میكند و به تبع آن هم شكل عزاداری هم تغییر میكند. عزاداری چشم گیرتر اما بی محتواتر میشود. عَلَمها و پرچمها زیاد می شود، طبلها و سنجها زیاد میشود، شورها و بر سر و سینه زدنها زیاد میشود، تیغزدنها و قمهزدنها زیاد میشود، قلاده به گردن میآویزند و عو عو میكنند، در كربلا و به سمت حرم سینهخیز میروند، و دهها نوع عمل دیگر .
عزاداری وقتی خودش هدف شد، دیگر چیزی گفته نمیشود كه دانسته شود بلكه گفته میشود كه گریانده شود. دیگر آنچه گفته میشود انسانها را به فكر فرو نمیبرد بلكه احساسات را برمیانگیزاند . دیگر نمیگویند چرا امام حسین علیه السلام كشته شد بلكه میگویند چگونه كشته شد. دیگر صحبتی از امام قبل از تاسوعا و عاشورا نیست .
در عزاداری برای عزاداری، چون آخر خط ، خود عزاداری است، تنوع به اوج خود میرسد، چرا كه آخر خط همین جاست و هر كاری كه میشود باید انجام داد. این نوع عزاداری چون مرحله بعدی ندارد و كاری نیست كه بعداً بشود انجام داد، همه تلاشها و فكرها برای تنوع بخشیدن به آن صورت میگیرد . اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام شكل عزاداری بسیار ساده، متین و آرام است. فرد شاید یك ساعتی بیشتر در مجلس روضه ننشیند، اما میداند كه اگر بخواهد حسینی باشد خیلی كارها باید بكند. او چون جهانشناس و زمانشناس است با نگاهی به اینترنت و ماهوارهها و رسانهها و وضعیت فكری مردم جهان امروز در فكر این است كه:
1- اگر امام حسین علیه السلام در دنیای امروز ما بود به چه مسائل و كارهایی میپرداخت .
2- چگونه میشود اندیشههای امام حسین علیه السلام را در جهان امروز پیاده كرد.
پاسخ دادن به سوالات فوق از دل ساعتها به سر و سینه زدن و زنجیرزدن و قمهزدن به هیچ وجه بیرون نمیآید،
بلكه ماهها مطالعه و تحقیق و پیگیری و تلاش و جهاد لازم است .
در عزاداری برای عزاداری زمان عزاداری ده روز اول محرم است و ده روز آخر صفر، اما در عزاداری برای یاری كردن امام حسین علیه السلام همه روزهای سال جزو ایام عزاداری است.
چرا كه آنقدر كار به زمین گذاشته شده هست و آنقدر تلاش و پیگیری برای تحقق اهداف امام حسین علیه السلام لازم است كه همه اوقات سال را پر خواهد كرد.
[h=2]خلاصه و نتیجهگیری:[/h] عزاداری ناب حسینی ضمن این كه وسعت و پهنای زیادتر و خیلی بیشتری از عزاداری رایج دارد اما حد و حصرهای بسیار فراوانی هم دارد.
اگر هدف ترویج فرهنگ و مكتب امام حسین علیه السلام است خیلی از معیارها را باید رعایت كرد،
اما اگر صرفا مجلسآرایی و دسته راه انداختن و از این قبیل حرفهاست، ما هم بحث خاصی روی آن نداریم .