آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؟

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=3]
1- گريه آسمان در وفات ابن عساکر متوفاي571 هـ!!!
[/h]

قال ولده: وکان الغيث قد احتبس في هذه السنه؛ فدرّ وسحّ عند ارتفاع نعشه؛ فکأن السماء بکت عليه بدمع وابله واطشه.


فرزندش ميگويد:

باران در اين سال محبوس شد؛ تا اين كه بعد از وفات ابن عساكر و برداشتن نعش و جنازه او آسمان به شكلي باريدن گرفت كه گويي اشك چشمان آسمان بود كه به شدت و

وفور باريدن گرفت.

معجم الأدباء، ج 4، ص41، مطرت بناحيه بلخ دما عبيطا سنه 246، ص 17.

48858106183411185106.gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=2]برخورد دوگانه علماء اهل سنّت[/h]
امّا با اين تفاصيل چه ميشود كه مورخان بزرگ اهل سنّت، وقتي عزاداري و ماتم سرايي شيفتگان امام حسين عليه السّلام را ذكر ميكنند اين امر موجّه را بر نتافته و موضع گيري تند و خشن خويش، را نميتوانند مخفي نمايند؟!!

ذهبي وقتي قضيه عزاداري مردم بغداد براي امام حسين عليه السلام را نقل مي‏كند، مي‏نويسد:

سنه اثنتين وخمسين وثلاثمئه: فيها يوم عاشوراء، ألزم معز الدوله، أهل بغداد بالنَّوح والمآتم، على الحسين بن علي رضي الله عنه، وأمر بغلق الأسواق، وعلّقت عليها المسوح، ومنع الطباخين من عمل الأطعمه، وخرجت نساء الرافضه، منشّرات الشعور، مضخّمات الوجوه، يلطمن، ويفتنّ الناس، وهذا أول ما نيح عليه،
حوادث سال 352 هـ : در روز عاشوراي اين سال معز الدوله، أهل بغداد را به نوحه و مآتم بر حسين بن علي، ملزم نمود،و أمر كرد تا بازارها را ببندند، علامت هاي عزا را بياويزند و طباخان را از طبخ غذا منع نمودند. و زنان شيعه با موهاي پريشان و... از خانه خارج شدند و مردم را به فتنه انداختند. و اين اولين موردي بود كه نوحه سرايي ميشد.

اللهم ثبت علينا عقولنا.

خدايا به ما عقلهاي پابر جا عنايت كن!.

العبر في خبر من غبر، ذهبي، ج 1، ص 146، عدد الأجزاء: 4، مصدر الكتاب: موقع الوراق،

http://www.alwarraq.com

و يا ذهبي در جاي ديگر در مورد عزاداري روز عاشوراء مي نويسد:

أقامت الرافضه الشعار الجاهلي يوم عاشوراء…
رافضيها (شيعيان) شعار جاهليت را در روز عاشوراء برافراشتند...

تاريخ الإسلام، ذهبي، ج 26، ص 43

تمادت الرافضه في هذه الأعصر في غيهم بعمل عاشوراء باللطم والعويل
رافضيها (شيعيان) در اين دوران در ضلالت و گمراهي خود با عمل كردن به اعمالي چون لطمه و گريه و ناله امتداد يافت.

العبر، ذهبي، ج 3، ص 44

ذهبي در بيان حوادث سال 388 هـ اينگونه ميگويد:
وجعلت بإزاء يوم عاشوراء يوماً بعده بثمانيه أيام نسبته إلى مقتل مصعب بن الزبير، وزارت قبره بمسكن كما يزار قبر الحسين عليه السلام...
در مقابل روز عاشوراء هشت روز بعد از اين روز را به عنوان روز قتل مصعب بن زبير قرار دادند و در اين روز همانگونه كه قبر [امام] حسين [عليه السلام] زيارت ميشود قبر مصعب بن زبير را در منطقه «مَسكِن» زيارت مينمايند...
تاريخ الاسلام، ذهبي، ج 27، ص 25.
همچنين ابن كثير تعبيري اينچنين دارد:
عملت الرافضه بدعتهم الشنعاء...
رافضيها (شيعيان) بدعت زشت و شنيع خود (عزاداري در عاشوراء) را عملي ساختند...
البدايه والنهايه، ابن كثير، ج 11، ص 302.
اتابكي از علماي قرن نهم اهل سنت از اقامه عزاء توسط زنان و مردان بغداد اين گونه ياد ميكند:

السنه الثالثه من ولايه علي بن الإخشيذ على مصر وهي سنه اثنتين وخمسين وثلثمائه فيها في يوم عاشوراء ألزم معز الدوله الناس بغلق الأسواق ومنع الطباخين من الطبخ ونصبوا القباب في الأسواق و... المأتم على الحسين بن علي رضي الله عنه... وكل منهم رافضي خبيث

سال سوم از زمامداري علي بن اخشيد بر مصر يعني سال 352 هـ ؛ در اين سال معز الدوله مردم را الزام نمود تا بازار را ببندند و نان پخت نگردد و قبههاي عزا در سراسر بازار برافراشته و مجالس عزاي حسين بن علي برگزار شود... و تمام اينها رافضي و خبيث هستند.
النجوم الزاهره (جمال الدين اتابكي)، ج 2، ص 334.

حال اينان كه در باره مجالس عزاداري امام حسين عليه السلام تعبيراتي اينگونه تند و متعصبانه دارند، در بيان صحنه‏هاي سوگواري و عزاداري مردم براي عالمان سني مذهب كه در بالا گذشت و تند و افراطيترين تعبيرات و مبالغات حتي گريه آسمان به خاطر عزاي آنان را بدون هيچ تحليل و يا نقدي ذكر كردند و به راحتي از كنار آن ‏گذشتند.


48858106183411185106.gif
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=1]چكيده پژوهش[/h]
از مجموع نمونههاي‏ ذكر شده در بخشهاي پيشين، مشروعيّت عزاداري و گريه بر ميّت مسلمان استفاده مي‏شود، چرا كه تمامي موارد مستند به صحنه‏هايي ملموس از سيره عملي پيامبران مخصوصاً خاتم آنان نبي معظّم اسلام است، و كج‏انديشيها و سطحي‏ نگريهاي گروهي اندك را كه به بهانه خرافه‏زدايي از دين، بي‏مهابا بر هر عقيده و فكر مخالفي مي‏تازند را رد مي‏كند.

از مباحث فوق نكات مهمّ و قابل توجّهي استفاده ‏شد:

1 ـ گريه در مصيبتها و مرگ آشنايان پسنديده و ممدوح است.

2 ـ سيره عملي پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله وسلّم در مرگ فرزندش امام حسين عليه السلام، سخن كساني كه عزاداري را بدعت مي‏دانند به چالش كشيده و مهر بطلان بر آن ميزند.

3 ـ لطافت روح انساني و تأثّر طبيعي در برابر مصائب، امري فطري و جزئي از حقيقت انسان و رحمتي از سوي خداست.

و در آخر اينكه عزاداري براي امام حسين عليه السلام نه تنها، آنگونه كه ابن تيميه و پيروان او ميگويند بدعت نميباشد، بلكه از آنجا كه نزد شيعه، عدل و همسنگ قرآن كريم و مفسران آن، عترت پيامبر اكرم ميباشند؛ و همينان هستند كه سنت نبوي را براي ما تبيين و تفسير مينمايند، و قول اينان است كه به نص رسول خدا صلى الله عليه وآله در حديث صحيح و متواتر كه فرمود: «أخبرني اللطيف الخبير أنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض» براي ما حجيت شرعي دارد. پس در اين صورت هر آنچه با سند صحيح از ناحيه آنان به دست ما رسيد، همان حجت شرعي بين ما و خداوند خواهد بود، و به حجيت قرآن كريم و سنت صحيح نبوي اضافه خواهد گرديد. حال بزرگداشت ما نسبت به مراسم عزاداري سيد و سالار شهداي كربلاء حضرت ابا عبدالله الحسين نيز، اينگونه است؛ چرا كه أحاديث صحيح السند و متواتر از ناحيه أئمه معصومين عليهم السلام وارد شده است، كه مثل آن در إقامه مجالس عزاء و بكاء براي هيچكس غير از اين بزرگوار وارد نشده است.
پس حكم شرعي نزد ما اين است كه: برگزاري مراسم عزاداري براي حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام كه در آن ذكر مناقب و فضائل نبي اكرم صلى الله عليه وآله و أهل بيت معصومين عليهم السلام و احكام دين و شريعت گفته ميشود، و در پايان نيز مصائب آن بزرگوار خوانده ميشود و بر آن گريه ميكنند، عمل مستحب مؤكدي است، كه از أفضل القربات إلى الله تعالى محسوب ميگردد.

موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت وليّ عصر (عج)

48858106183411185106.gif


 
بالا