قال الرضا (ع): یا دعبل! احب ان تنشدنى شعرا فان هذه الایام حزن کانت علینا اهل البیت (ع). امام رضا (ع) به دعبل (شاعر اهل بیت) فرمود: اى دعبل! دوست دارم که برایم شعرى بسرایى و بخوانى، چرا که این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است. (جامع احادیث الشیعه، ج ۱۲، ص۵۶۷)
عن الرضا (ع): یا دعبل! ارث الحسین (ع) فانت ناصرنا و مادحنا ما دمت حیا فلا تقصر عن نصرنا ما استطعت. امام رضا (ع) فرمود: اى دعبل! براى حسین بن على (ع) مرثیه بگو، تو تا زندهاى، یاور و ستایشگر مایى، تا مىتوانى، از یارى ما کوتاهى مکن. (جامع احادیث الشیعه،ج ۱۲، ص۵۶۷)
قال على (ع): ان الله…اختار لنا شیعة ینصروننا و یفرحون بفرحنا و یحزنون لحزننا. على (ع) فرمود: خداوند براى ما، شیعیان و پیروانى برگزیده است که ما را یارى مىکنند، با خوشحالى ما خوشحال مىشوند و در اندوه و غم ما، محزون مىگردند. (غررالحکم،ج ۱، ص۲۳۵)
قال الحسین (ع): انا قتیل العبرة لا یذکرنى مؤمن الا بکى. حسین بن على (ع) فرمود: من کشته اشکم. هیچ مؤمنى مرا یاد نمىکند مگر آن که ـ به خاطر مصیبتهایمـ گریه مىکند. (بحارالانوار، ج ۴۴، ص۲۷۹)
قال الحسین (ع): من دمعت عیناه فینا قطرة بوأه الله عز و جل الجنة. حسین بن على (ع) فرمود: چشمان هر کس که در مصیبتهاى ما قطرهاى اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جاى مىدهد. (احقاق الحق، ج ۵، ص۵۲۳)
قال على بن الحسین السجاد (ع): ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین و من معه حتى یسیل على خدیه بوأه الله فى الجنة غرفا. امام سجاد (ع) فرمود: هر مؤمنى که چشمانش براى کشتهشدن حسین بن على (ع) و همراهانش اشکبار شود و اشک بر صورتش جارى شود، خداوند او را در غرفههاى بهشتى جاى مىدهد. (ینابیع المودّه، ص۴۲۹)
قال السجاد (ع): انى لم اذکر مصرع بنى فاطمة الا خنقتنى لذلک عبرة. امام سجاد (ع) فرمود: من هرگز شهادت فرزندان فاطمه را به یاد نیاوردم، مگر آن که به خاطر آن، چشمانم اشکبار گشت. (بحارالانوار، ج ۴۶، ص۱۰۹)
قال الباقر (ع): ثم لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فى داره بالبکاء علیه و یقیم فى داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا فى البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین (ع).
امام باقر(ع) نسبت به کسانى که در روز عاشورا نمىتوانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستور عزادارى دادند و فرمودند: بر حسین (ع) ندبه و عزادارى و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانهاش با اظهار گریه و ناله بر حسین (ع)، مراسم عزادارى بر پا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت گویى در سوگ حسین (ع) در خانههایشان ملاقات کنند. (کامل الزیارات، ص۱۷۵)
قال الباقر (ع): مر على بکربلا فى اثنین من اصحابه قال: فلما مر بها ترقرقت عیناه للبکاء ثم قال: هذا مناخ رکابهم و هذا ملقى رحالهم و هیهنا تهراق دماؤهم، طوبى لک من تربة علیک تهراق دماء الأحبة.
امام باقر (ع) فرمود: امیرالمؤمنین (ع) با دو تن از یارانش از «کربلا» گذر کردند، حضرت، هنگام عبور از آنجا، چشمهایش اشکآلود شد، سپس فرمود: اینجا مرکبهایشان بر زمین مىخوابد، اینجا محل بار افکندنشان است و اینجا خونهایشان ریخته مىشود، خوشا به حال تو اى خاکى که خون دوستان بر روى تو ریخته مىشود! (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۵۸)
قال الباقر (ع): ما من رجل ذکرنا او ذکرنا عنده یخرج من عینیه ماء و لو مثل جناح البعوضة الا بنى الله له بیتا فى الجنة و جعل ذلک الدمع حجابا بینه و بین النار. امام باقر (ع) پس از شنیدن سرودههاى «کمیت» درباره اهلبیت، گریست و سپس فرمود: هیچ کس نیست که ما را یاد کند، یا نزد او از ما یاد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشهاى اشک آید، مگر آن که خداوند برایش در بهشت، خانهاى بنا کند و آن اشک را حجاب میان او و آتش دوزخ قرار دهد. (الغدیر، ج ۲، ص۲۰۲)