ای جماعت جیگر بچه ام سوخت بهش آب بدین *انقده حسین خجالت کشید***بچه شو گذاشت زیر اباش

رفیق امام زمان (عج)

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
غوغا شده تو خیمه*** دلها چه بیقراره
یکی بره برای***شیش ماهه آب بیاره
یه مادر مونده یه بچه، لشکر اون طرف این طرفم که دیگه ابالفضل نداره
غوغا شده تو خیمه***دلها چه بیقراره
یکی بره برای***شیش ماهه آب بیاره
اصغـــــــــر جان پنجه نکش به سینه ام
خشکه و شیر نداره***که اشک من رو لبهات روی لبات میباره
حالا با رباب لالایی بگو*** لالا لالا علی جان
لالالالا علی جان***لالالالا علی جان***لالالالا علی جان
ینی میشه دوباره***خندتو من ببینم؟؟ببوسم این لباتو***خشکتو نازنینم؟؟
لالالالا لالایی لالالالالالایی...لالالالا لالایی...لالالالالالایی
صدا زد حسین جان حالا که داری میری، این بچه تشنشه، مادرش روش نمیشه بگه، چون تو هم تشنه ای، اما به خدا علی اصغر تو دستم غش کرده از تشنگی، آپاراسان مونی سیراب الییسن:(
ددی ای جماعت بالام یاندی سو وروون***ای جماعت جیگر بچه ام سوخت بهش آب بدین***آب مهریه ی مادرمه:(
این بچه رو گرفت رو دستش***یه وقتی دید این بچه یه تکانی خورد***
تیر سه شعبه و گردن علی اصغر***خدا نالد...
یا اباعبدالله*** اینو میخوام بگم سادات ایشالا منو ببخشن...
میدونی ابی عبدالله چیکار کرد؟؟انقده حسین خجالت کشید***بچه شو گذاشت زیر اباش*** این دفه دیگه زینبم صدا نزد***آروم آروم اومد پشت خیمه ها***شروع کرد واسه پسرش قبر کندن...
حالا یه پدری که برادر از دست داده پسر از دست داده داره قبر میکَنه***مادر قربون قبر بی چراغ داداشم:( همه ی قبرایی که کنده یادش مونده***یا اباعبدالله... ادامشو انشالا فردا براتون میذارم

1004988_352039801606179_339700076_n.jpg
580787_352039871606172_1416008173_n.jpg
1390557_352039788272847_1594521707_n.jpg

41-3.jpg















 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"

رفیق امام زمان (عج)

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
سلام عالی بود...اشکمو درآوردی :(
 

رفیق امام زمان (عج)

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
سلام و حالا ادامه ی روضه ی حضرت علی اصغــــر عزیزم، ببخشین دیر شد امیدوارم حال حسینی بهتون دس بده...انشالا منم دعا کنین اگه یه قطره اشک ریختین در غم شیش ماهه ی امام حسین(ع) عزیزمون...این روزا دل امام زمان خونه...
یا ابا عبدالله...آروم آروم داره میکَنه قبرو***یه وقت دید صدا ناله میاد***حسین جان آخه من مادرشم***بذار یه بار دیگه بچه مو ببینم!
ابی عبدالله ایستادن خانوم رباب بیاد صورت علیو ببینه***چه صورتی؟؟؟چه قدی چه قامتی؟!دِدی بالام دیل آشمیون دیلووه ننون قوربان***بالا آرزو اورَییمدَه قالدی منه بی ننه دیَسَن...
هرجا نشستی صدا بزن***آسمون هم داره میباره***از هر دو چشمام داره بارون میباره***
چشمام یکی اشکو یکی خون میباره***داره بارون میباره***داره بارون میباره***یکی داره گوشواره ها رو میبره***دفه آخری ابی عبدالله گفت زینب: بگو چـــــــــادراشونو محکم کنن*** بگو زینتاشونو دربیارن***رقیه گفت گوشوارمو درنمیارم این واسه داداشمه***
رقیه جان درآر گوشوارتو اگه درنیاری میکَنَنا***یکی داره گوشواره ها رو میکَنه***یه نانجیب داره معجر میبره***داره بارون میباره آره***داره بارون میباره***
حالا با زینبه:
راست گفتند جدایی دل و دلبر سخت است***عشق من دوری خواهر زبرادر سخت اس***لااقل یکمی آهسته برو از پیشم***دل بریدن زتو این لحظه ی آخر سخت است***دست بگذار به قلبــــــــــم کمی آرام شوم***من زینبم من زینبم:(
رفتن سایه ی تو از سر خواهر سخت است***چه کنم خواهش زهـــــــراس ولی مجبورم***
داداش صورتتو بیار***حسین گونشو آورده***اما گونشو نمیخواد زینب ببوسه***گفت داداش صورتتو ببر بالا ننه ام مَنَه وصیت اِلییب***یا زهرا اسم خانوم اومد***
ننه اَیاقینان اوپَرم کرب و بلاییه گَلَسن***دِمیرَم اصغر اولَنده گَلَسَن آی ننه***
مَنَه مینت دی ابالفضلین اولَندَه گَلَسَن***ننه مه لای لای دییَرم***حسیــــــــــــــن***زیر گلوی حسینو بوسیده***من اینو گفتم قیامت شده سادات منو ببخشن:(
برو اما نظری هم سوی میدان انداز***یک زن بی سپرو این همه لشکر سخت است***حسیــــــــــــن***جان جان جان***
یه خواهش دارم ازت حواست هرجا که هست اینجا باشه براتتو بگیری***
دست کی میسپری خیمه ی ما زنها را؟؟؟ما که دیگه ابالفضل نداریـــــــــم*** این بچه ها علی اکـــــبر ندارن***پیش این قوم نگهداری معجر سخت است***حسیـــــــــــن***لااقل کاش به این پیراهنت رحم کنند***خداکنه پیراهن مادرمو درنیارن***
گفت حسین:ای کاش گلوی تو نمیبوسیدم***ای کاش گلوی تو نمیبوسیدم***چرا زینب؟؟تقصیر من است پشت و رویت کردند:(


1454705_352948528181973_154521387_n.jpg


1422532_352954681514691_1766629940_n.jpg
 
بالا