قسمتی از کتاب خاطرات مستر همفر :
اما از جوان بلندپرواز، شیخ محمد عبدالوهاب بگوییم:
او شخصا مطالعاتی در قرآن و حدیث داشت و در اثبات نظریات خود به اقوال و آراء مشایخ و علمای اسلام اشاره می کرد و استناد می جست. نه تنها در عقاید از بعد اهل تسنن یاد می کرد بلکه از آراء ابوبکر و عمر شواهدی می آورد و مهارت خود را در فقه اسلامی آشکار می ساخت و گاهی برداشتهایش خلاف علماء مشهور بود.
شیخ پیوسته می گفت: پیامبر خدا(ص) تنها کتاب و سنت را بعنوان اصول لایتغیری برای ما باقی گذاشته، ولی هرگز نگفته است که صحابه و ائمه دین هرچه گفتند وحی منزل است و غیر قابل تغییر. پس بر ما واجب است که پیروی از کتاب و سنت را وجهه همت قرار دهیم، هرچند علماء و پیشوایان مذاهب و حتی صحابه رأی دیگری داشته باشند.
پس از مدتی آشنایی و مراوده با محمدبن عبدالوهاب بدین نتیجه رسیدم که فرد شایسته برای اجرای مقاصد بریتانیا در منطقه شخص او تواند بود.
روح بلندپروازی، غرور، جاه طلبی و دشمنی با علماء و مراجع اسلام خودکامگی تا آن مرحله که حتی خلفای راشدین را هم مورد انتقاد قرار می داد. برداشت او از قرآن و حدیث که تفاوت آشکار با واقعیت داشت بزرگترین نقطه ضعف او بود که می توانست مورد استفاده قرار گیرد.