امام حسین ع از نگاه نبوی

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=2][/h]


اساسی ترین مساله در هر مکتبی، حفظ و نگهداری آن از انحرافات و تضمین بقای آن است که این افتخار در مکتب اسلام و تشیع به نام اباعبدالله الحسین علیه السلام ثبت شده است .

بدین جهت بارها پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«حسین منی و انا من حسین » [SUP] (1) [/SUP]

; حسین از من است و من از حسینم . یعنی نه تنها حسین فرزند من می باشد، بلکه بقای دین و آیین من نیز از اوست و اسلام به واسطه فداکاری و جانبازی او و یارانش باقی می ماند .

در این گفتار کوتاه، بر آن شدیم تا گوشه ای از شخصیت والای امام حسین علیه السلام را از نگاه در یکتای خلقت، پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله وسلم به تماشا بنشینیم .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


واسطه فیض انبیا


اکثر انبیای الهی، به ویژه پیامبران اولوالعزم، هرگاه به مشکلی بزرگ برخورد نمودند، برای حل آن، خداوند متعال را به انوار طیبه پنج تن آل عباعلیهم السلام سوگند می دادند . [SUP] (2) [/SUP]برخی از آنها وقتی به نام امام حسین علیه السلام می رسیدند، غمگین می شدند و اشک می ریختند .

وقتی از علت آن سؤال کردند، خبر شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین علیه السلام را شنیدند و به عزاداری پرداختند .

ابن عباس می گوید: از پیامبرگرامی اسلام سؤال کردم: آن کلماتی که حضرت آدم علیه السلام از پروردگارش دریافت نمود و به واسطه آن توبه اش پذیرفته شد، چه بود؟


پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: حضرت آدم از خدا خواست به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین :S (31): توبه اش پذیرفته شود . خداوند نیز توبه او را قبول کرد . [SUP] (3) [/SUP]
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


در الدرالثمین، در تفسیر قول خداوند: «فتلقی آدم من ربه کلمات » این گونه آمده است:
حضرت آدم برساق عرش، نام های پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و ائمه علیهم السلام را مشاهده کرد و جبرئیل به او تلقین کرد که بگوید: «یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمة، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان »

هنگامی که حضرت آدم علیه السلام نام امام حسین علیه السلام را بر زبان جاری ساخت، گریان شد و قلبش خاشع گردید . حضرت آدم علیه السلام گفت: ای جبرئیل! چرا پس از گفتن نام حسین، قلبم شکست و اشکم جاری گردید؟
جبرئیل خبر شهادت امام حسین علیه السلام و چگونگی مصائب او را تشریح نمود و هردو چون مادر جوان مرده، عزاداری و گریه و ناله نمودند . [SUP] (4)

[/SUP]


نظیر این توسلات و خبریافتن از شهادت امام حسین علیه السلام برای نوح، ابراهیم و اسماعیل :S (31): زکریا، سلیمان، موسی، عیسی :S (31):، نیز ذکر شده است . [SUP] (5)

[/SUP]


این که خداوند متعال قبل از تولد امام حسین علیه السلام در عالم دنیا، پیامبران و اولیای خودش را با حادثه عاشورای حسینی آشنا می کند و چشم آن ها را اشک بار می سازد، از عظمت و ارزش والای حسین بن علی علیه السلام و قیام و شهادت وی حکایت می کند، گرچه دست یابی به فهم عمیق آن، در فکر بشر نمی گنجد .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
عترت پیامبر

پیامبر گرامی اسلام، بارها امیرمؤمنان، فاطمه، حسن و حسین :S (31): را به عنوان عترت و اهل بیت خود معرفی نمود و در موقعیت های مختلف و حوادث گوناگونی آنها را عدل قرآن قرار داد و پذیرش ولایت و اطاعت آنها را بر همه لازم دانست .
روایات زیادی در این زمینه از شیعه و اهل سنت نقل شده است که بعضی از آنها را در این جا یادآور می شویم .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
آیه تطهیر

ام سلمه می گوید: روزی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در خانه من بود . دخترش، فاطمه علیها السلام غذایی از آرد و شیر (حریره) برای رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم آورد . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: شوهر و دو فرزندت را نیز دعوت کن .

ام سلمه می گوید: علی، حسن و حسین :S (31): آمدند و از آن غذا تناول کردند و در زیر کسای پیامبر قرار گرفتند و من در اتاق خودم مشغول نماز بودم . پس خداوند متعال این آیه را بر پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نازل فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» [SUP] (6) [/SUP]; خداوند متعال اراده فرمود تا ناپاکی ها را از شما، اهل بیت دور سازد و شما را پاک و پاکیزه گرداند .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم دامن کسا را گرفت و همه را پوشاند و دست خود را از کسا بیرون آورد و به سوی آسمان دراز کرد و گفت:

این ها افراد برگزیده و اهل بیت من هستند . خدایا! پلیدی و ناپاکی را از اینها دور نما . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم این جمله را دوبار تکرار نمود .
ام سلمه می گوید: من نزد آنها رفتم و عرض کردم: یا رسول الله! آیا من نیز با شما هستم؟
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: خوب هستی، تو خوب هستی[SUP] (7) [/SUP] (کنایه از این که از اهل بیت نیستی، گرچه تو انسان خوبی هستی) .
این روایت، در کتب روایی شیعه و بسیاری کتب اهل سنت آمده است . [SUP] (8) [/SUP]
نظیر این روایت در مورد آیه مباهله ذکر شده است .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

حدیث ثقلین



رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بارها فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض، و عترتی اهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی بهما» ; [SUP] (9)
[/SUP]
«من (از میان شما می روم و) دو چیز گران بها را در میان شما می گذارم . اگر بعد از من، به آن دو تمسک نمایید گمراه نمی شوید . یکی از آن دو از دیگری بزرگ تر است و آن، کتاب خدا (قرآن کریم است که چون) ریسمانی از آسمان به زمین کشیده شده است . (یک سر آن به دست خدا و سر دیگر آن به دست مردم است) . و (دیگری) عترت و اهل بیت من هستند و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند . پس دقت کنید، با عترت من چگونه رفتار خواهید کرد .»

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

این روایت از شیعه و اهل سنت به حد تواتر نقل شده است و جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد . [SUP] (10) [/SUP]
عبدالله بن یحیی می گوید: همراه امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام به سوی صفین در حرکت بودیم . نزدیک نینوا رسیدیم . حضرت علی علیه السلام فریاد زد: ای عبدالله! صبر کن!



آن حضرت فرمود: روزی نزد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رفتم که از چشمانش اشک می ریخت . عرض کردم: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، چرا گریه می کنی؟ آیا کسی شما را رنجانده است؟
فرمود: نه، بلکه جبرئیل خبر شهادت حسین علیه السلام را در شط فرات برایم آورده است . آیا می خواهی از تربتش ببویی؟
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

عرض کردم: آری . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم مشتی از خاک را به من داد . بی اختیار گریستم . فرمود: نام آن سرزمین «کربلا» ست .
وقتی حسین علیه السلام دوساله شد، پیامبر به سفری رفت و در بین راه، کلمه استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون » را بر زبان جاری ساخت و اشک از دیدگانش فرو ریخت . از علت گریه آن حضرت سؤال شد .

آن حضرت فرمود: جبرئیل از سرزمینی در کناره شط فرات به من خبرداد که نام آن کربلاست . فرزندم، حسین در آن جا کشته می شود . مثل این است که الآن قتلگاه و محل دفن او را می بینم و گویا مشاهده می کنم (اهل بیتش) را که چون اسیران بر محمل ها سوار می شوند و سر بریده فرزندم، حسین را برای یزید - لعنة الله علیه - هدیه می برند .

به خدا سوگند! هیچ کس نیست که به سر بریده حسین علیه السلام نگاه کند و خوشحال شود، مگر این که (منافق است و) خداوند بین دل و زبانش جدایی قرار می دهد و عذاب دردناکی در انتظارش است .

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

سپس پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم غمگین و محزون از سفر بازگشت، بر منبر بالا رفت، حسن و حسین علیهما السلام را نیز با خود بر بالای منبر برد و خطبه خواند و مردم را موعظه نمود . پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم پس از این که از سخنرانی فارغ گشت، دست راست را روی سر حسن و دست چپ را روی سر حسین نهاد و فرمود:

«اللهم ان محمدا عبدک و رسولک و هذان اطائب عترتی و خیار ارومتی و افضل ذریتی . . . ; خدایا! محمد، بنده و فرستاده توست، و این دو پاکیزه ترین عترت من و برگزیده ترین خاندان من و برترین ذریه من هستند . . . جبرئیل به من خبرداد این فرزندم به وسیله سم شهید می گردد و آن یکی در میدان جنگ به خون می غلتد .



خدایا! شهادت را بر آنها مبارک گردان و آنها را از سروران شهدا قرار بده . خدایا! قاتل و کشنده وی را مبارک نگردان و او را خوار و ذلیل بساز و حرارت آتش را به او بچشان و او را در پایین ترین منازل جهنم جای بده .»
مردم گریه و ناله نمودند و پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به آنها فرمود: ای مردم! شما برای حسین گریه می کنید و یاری اش نمی کنید! خدایا! تو ولی و یاورش باش .
 
بالا