مهم علت قصاص ابن ملجم توسط امام حسن و امام حسین علیهما السلام

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
چرا امام حسن و امام حسین علیهما السلام ابن ملجم را قصاص کردند؛ در حالی که انتظار می رفت که ایشان قاتل پدرشان را عفو کنند؟

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
ابتدا چهار مورد از آیاتی که مربوط به قتل و قصاص است ذکر می شود و در پایان به این موضوع می پردازیم که آیا قاتل امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام مستحق عفو بود یا نه؟

1. «وَ لَکمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکمْ تَتَّقُون؛ ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص مایه زندگی است، باشد که [از ریختن خون مردم بدون دلیل شرعی] بپرهیزید»(بقره، 179)

2. «مِنْ أَجْلِ ذلِک کتَبْنا عَلی بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً؛ به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان ها را کشته، و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است»(مائده،32)

3. «وَ کتَبْنا عَلَیهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَینَ بِالْعَینِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُون؛ و ما در تورات بر بنی اسرائیل لازم و مقرّر داشتیم که: [در قانون قصاص] جان در برابر جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی به عوض بینی، و گوش به جای گوش، و دندان در برابر دندان، و زخم ها را قصاصی است. و هر که از آن قصاص گذشت کند، پس آن گذشت کفّاره ای برای [خطاها و معاصی] اوست. و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند، هم اینانند که ستمکارند»(مائده، 45)
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
4. «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ أَخیهِ شَی ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیهِ بِإِحْسانٍ ذلِک تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِک فَلَهُ عَذابٌ أَلیم؛ ای اهل ایمان! در مورد کشته شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسی که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوی برادر [دینی] اش [که ولی مقتول است] مورد چیزی از عفو قرار گرفت [که به جای قصاص، دیه و خون بها پرداخت شود] پس پیروی از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادی قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خون بها با نیکویی و خوش رویی [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان، پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد]، برای او عذابی دردناک است»( بقره، 178)
در آیه اول، قصاص مایه قوام و حیات جامعه شمرده شده است؛ یعنی اگر شخص قاتل قصاص نشود، افراد جامعه احساس امنیت نمی کنند؛ چون ممکن است فرد قاتل گستاخ شده و به قتل ادامه دهد.
در آیه دوم قبح قتل را بیان کرده و می فرماید: یک قتل معادل با قتل تمام افراد جامعه است.
در آیه سوم انواع قصاص را بیان کرده و در ادامه می فرماید: اگر از گناه قاتل گذشت شود، کفاره گناهان صاحب دم می باشد.
در آیه چهارم می فرماید: اگر ولی دم از قصاص قاتل گذشت نماید و دیه درخواست کند، هر دو باید به نحو احسن به وظیفه خودشان عمل کنند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
حال با کمی دقت در آیات ذکر شده متوجه می شویم که جمله «فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ» یعنی، صاحب خون در گذشت کردن از قاتل، از حق پیروی کرده و تجاوز نکند و به نیکی با او رفتار نماید. و جمله «أَداءٌ إِلَیهِ بِإِحْسانٍ» یعنی، قاتل مبلغ دیه را با احسان و نیکی و بدون منت و اذیت پرداخت نماید.و همچنین در دو آیه اخیر نیز که صحبت از گذشت شده است، قرآن نفرموده که عفو گزینه بهتر است، بلکه ولی دم مختار است که قصاص کند یا گذشت نماید و دیه نگیرد و یا دیه بگیرد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
بنابراین جواب سؤال را در چند نکته بیان می کنیم:
1. اگر چه عفو و بخشش در جای خود امر پسندیده ای است، امّا اگر این امر موجب گستاخی قاتل یا جرأت دیگران شود، که نتیجتاً منجر به قتل های دیگر می شود، در این صورت قصاص قاتل اولویت دارد. در مورد قاتل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام مطلب این چنین است؛ ابن ملجم لعنة الله علیه که یک قاتل و اسیر است، به جای ندامت و پشیمانی، خبث باطنی و شقاوت درونی خودش را به نمایش گذاشت.از ابو الوفاء بن عقیل روایت شده است که چون ابن ملجم علیه اللّعنة را نزد حضرت امام حسن علیه السلام آوردند، به آن حضرت گفت که یک کلمه با شما آهسته می خواهم بگویم. آن حضرت علیه السلام ابا و امتناع فرمودند.حضرت فرمودند: غرضش آن است که گوش مرا به دندان بگیرد. پس آن ملعون گفت: واللَّه که اگر می گذاشت، گوشش را از سرش جدا می کردم. پس هر گاه افعال و اقوال او این باشد در چنین حالی که منتظر کشته شدن است، و کینه او در این مرتبه باشد که در چنین وقتی حفظ نکند، پس چگونه خواهد بود احوال و افعال او در هنگامی که آزاد باشد![1]
حال آیا ترحم بر چنین قاتلی جایز است؟! طبعاً گذشت از او ظلم به بشریت است.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
2. ابن ملجم، اقدام به کشتن خلیفه خدا در زمین و امام و رهبر مسلمانان نموده است و این حق مردم است که خون بهای امام خود را بگیرند؛ چرا که او جامعه ای را از بهره مندی از رهبر معصومی منع کرده و باید تاوان این خسارت را نیز بپردازد.
3. اگر امام حسن علیه السلام، ابن ملجم لعنة الله علیه را قصاص نمی کرد، ممکن بود در جامعه عده ای از مریدان امام علی علیه السلام و حامیان حکومت دست به قتل ایشان بزنند، که این کار باعث هرج و مرج در جامعه و تداوم قتل های دیگری می شد.
4. علاوه بر این نکاتی که بیان شد، نکتۀ مهم دیگر این است که اصلاً حکم قاتل پیامبر و امام با قاتل سایر مردم فرق می کند.در روایت وارد شده که کشندۀ پیامبر یا امام معصوم اول باید کشته شود و پس از آن باید بدنش با آتش سوزانده شود.در روایتی علی علیه السلام فرمود: اگر بهبود یافتم خودم می دانم چه کار کنم. اما اگر از دنیا رفتم همان کار را با او بکنید که با قاتل پیامبر باید انجام داد.[2]
5. جالب است بدانید که آن حضرت در سفارشی که به فرزندشان در مورد قاتل خود دارند فرمودند: به او خوراک و آشامیدنی بدهید و نیکو از او نگهداری کنید؛ اگر بهبود یافتم که خود صاحب اختیار خویشتنم؛ اگر بخواهم او را عفو می کنم و اگر بخواهم انتقام می گیرم.[3]
 
بالا