: tasavir 118:
فتاده مرده تنی بودم از جمال تو دور
به یک نفس لب تو روح در دمید مرا
«جامی»
فزون ز تلخی مرگ است تلخی خواهش
به درد خویش بمیر از کسی دوا مطلب
«راقم»
فریاد مرا در دل سختت اثری نیست در حلقه خوبان ز تو دل سختتری نیست
«دهقان اصفهانی»
فردا که حساب خیر و شر می جویند من معتقدم که بی گناهی گنه است
«ابو سعید ابوالخیر»
فصل گل روی تو ،جوان ساخت جهان را
حسن تو از این باغ،برون کرد خزان را
«کیلم کاشانی»