♦•♦ درسی می خواهم که هم آدمیت به من دهد هم علم ♦•♦

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
عالمی در زمان مرحوم سید حسن اصفهانی، از ایران به نجف پای درس ایشان میرفت در راه، کربلا پیاده شد که زیارت کند بعد به نجف برود. آیت الله سید حسن قمی در کربلا درس می گفتند. با خودش می گوید امروز بروم پای درس حاج حسن قمی و از ایشان هم استفاده کنم و بعد به نجف بروم. پای درسش می نشیند و اشکالی میگیرد و آقای قمی صحبتی نمیکنند و میروند مطالعه میکنند و می بینند ایشان درست گفت. فردایش که به منبر تشریف می آورند میگویند آن آقایی که دیروز اشکال کردند، ما مراجعه کردیم و دیدیم بله ایشان درست می گویند و پیرامون صحبت حرف او صحبت کردند که حرف ایشان به این دلایل مطابق با فقه و کتاب و سنت است. نفس حاضر شد بگوید من اشتباه کردم .بعد آن شخص دیگر به نجف نمی رود. بعضی به او می گویند شما از ارومیه آمده بودید که به نجف پای درس آیت الله اصفهانی بروید ،چطور نرفتید؟ گفت من عقب درسی می خواستم بروم که هم آدم شوم هم درس بخوانم . هم درس آدمیت به من بدهد و هم درس علم. دیدم اینجا پیدا می شود. نجف نرفت و در کربلا پای درس آیت الله قمی ماند. چون دید ایشان نکات اخلاقی را مراعات می کنند.


shia24
 
بالا