»»» متاهل ها بخونن

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


اسلام براي هر يك از دو عنصر اساسي بنيان خانواده يعني زن و مرد كاركردها، وظايف و مسئوليت هايي اعم از حقوقي، عاطفي، اخلاقي و اجتماعي تعيين كرده تا هر يك از آنها با عمل بدان، موجبات به وجود آمدن سعادت، خوشبختي، صميميت، صفا و تفاهم در نهاد خانواده را فراهم آورند. مسلم است كه ناهنجاري ها و مشكلات متعددي كه در خانواده ها بروز مي كند اغلب به دليل ناديده گرفتن اين وظايف و مسئوليت هاست كه از سوي زن يا مرد يا هر دو آنها صورت مي گيرد.


ezdevaj-love.jpg





ضرورت مودت و محبت در خانواده



نيكي كردن در حق ديگران، امري پسنديده است كه اين امر نسبت به زن و همسر در آيات و آموزه هاي وحياني قرآن و دستورهاي معصومان(ع) بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است.
تأكيد خداوند بر نقش احسان در حق ديگران، به ويژه در حق زن از سوي شوهر، آن چنان است كه پيامبر(ص) با آن كه در شرايط دشواري قرار گرفته بود و از سوي برخي از زنانش مورد اذيت و آزار واقع مي شد، با اين همه به گونه اي رفتار نيك و حسنه اي درپيش گرفت كه اعتراض خداوند را برانگيخت و خداوند به طور صريح در سوره تحريم خواستار تغيير رويه پيامبر(ص) درخصوص نرمي و عطوفت بيش از اندازه در حق كساني شد كه حضرت را مي آزردند.
به سخن ديگر مدارا و احسان و نيكي پيامبر در حق زنان خود آن قدر زياد بود كه برخي از زنان از اين توجه و التفات و محبت فراوان سوءاستفاده مي كردند و رويه ضداخلاقي اذيت و آزار را در پيش مي گرفتند. از اين رو خداوند به نوعي به اين سوءاستفاده هاي نارواي برخي از زنان اعتراض مي كند و خواستار بازگشت به رويه اعتدال مي شود تا زنان خودسر از اين همه مهر و احسان و نيكي پيامبر سوءاستفاده نكنند.

از آيات بسياري در قرآن مي توان دريافت كه بنياد خانواده بايد بر عشق و مودت دروني و مهر و محبت بيروني استوار باشد. به اين معنا كه زن و شوهر زماني مي توانند خانواده را به سوي آرامش سوق دهند كه عواطف و احساسات در كنار رفتار پسنديده و احسان و نيكوكاري، نقش اساسي را در زندگي ايشان ايفا كند و چنين رفتار و كرداري بر رفتار هر دو آنان به ويژه بر رفتار شوهر به سبب قدرت ذاتي و نقش مديريتي اش، حاكم باشد و شوهر در عملكرد خويش مهرورزي و احسان و نيكوكاري را رويه خود قرار دهد.

 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
بهترين سبك زندگي
بهترين و كامل ترين سبك زندگي خانوادگي آن است كه براساس عشق و علاقه و احساسات پي ريزي و مديريت گردد؛ زيرا هدف از ايجاد خانواده و بستن پيمان زناشويي، دست يابي به آرامشي است كه به طور طبيعي تنها از اين راه به دست مي آيد. از اين رو در آيات قرآن، همواره سخن از زوجيت براي دست يابي به آرامش مطرح است و حكمت و علت ايجادي زن و شوهر و زوجيت را دست يابي به آن دانسته است.
بر اين اساس در آموزه هاي اسلامي و وحياني همواره بر احسان و معروف به ويژه از سوي شوهر در حق زن تأكيد مي شود.
احسان در مفهوم قرآني، مرتبه تعامل و برخورد ارتباطي با ديگري برپايه عواطف و احساسات است و اين كه براساس اصول عقلي و عقلايي رفتار نشود و رفتاري خشك و بي احساس را در حق طرف مقابل درپيش نگيرد بلكه از در نيكي و احسان درآيد.

چنان كه خداوند عفو و گذشت را مصداقي از احسان و نيكي برمي شمارد. بنابراين شخص بايد در زندگي خويش رفتار خود را براساس عفو و گذشت و مانند آن قرار دهد و در حق همسر خويش گذشت را اصل قرار داده و از گناه و خطاي وي چشم پوشي كند. بلكه در حق همسر خويش راه ايثار و گذشت كامل را درپيش گيرد و يك گام فراتر از احسان گام بردارد. از اين رو ايثار كه به معناي از خودگذشتگي است از سوي شوهر امري پسنديده در زندگي اجتماعي به ويژه اجتماعي خانوادگي تلقي مي شود، درحالي كه براساس اصول عقلي و عقلايي محض، انسان زماني كه خود نيازمند است از چيزي نمي گذرد و عقل حساب گر و عرف عقلايي سنجش گر، حاضر نمي شود كه از خود براي ديگري مايه بگذارد و نسبت به حق و حقوق خويش چشم پوشي كند ولي اين عواطف و عشق و مهر و محبت است كه انگيزه مي شود تا شخص در حق ديگري به ويژه زن خويش شيوه احسان و ايثار را در پيش گيرد و نسبت به وي بسيار نرم و لطيف و از روي خودگذشتگي و عفو رفتار كند.
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"



عشق و عاطفه

به هر حال از نظر آموزه هاي وحياني قرآن و اسلام، بهترين و كامل ترين شيوه زندگي خانوادگي، بنيان گذاري اصول آن، براساس احسان و عواطف و عشق و احساسات است و بيان حقوق متقابل زن و شوهر تنها براي حفظ و نگه داري خانه و خانواده از بروز بحران و يا جلوگيري و يا بازدارندگي از آن در شرايطي مي باشد كه عواطف و احساسات در ميان زوج كاهش يافته و به نحوي بايد اين بنياد هم چنان براي بقاي شرايط زندگي خانوادگي به ويژه براي كودكان و پرورش و تربيت آنان حفظ شود.
بنابراين هرگاه احسان و عواطف نتوانست حضور يابد و به كار خود ادامه دهد آن گاه است كه عقل و عقلا گام در ميدان مي گذارند و به مديريت بحران مي پردازند تا شرايط تعديل شود و خانه و خانواده از بحران رهايي يابد.



20fspoj.jpg
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


تأكيد قرآن بر عناصر عاطفي در خانواده



آيات قرآن همواره بر عناصر احساسي و عشقي و جنبه هاي عاطفي تأكيد ورزيده است؛ در آيه 781 سوره بقره هر يك از دو سوي معادله يعني زن و شوهر را پوشش و لباس يك ديگر معرفي مي كند كه هم زشتي ها را مي پوشاند و هم آنان را زينت مي بخشد و از گرما و سرما در امان مي دارد. زن و شوهر مي بايست اين گونه باشند و در كنار هم يكديگر را بپوشانند و زينت بخشند و از ناملايمات زندگي و توفان هاي بنيادافكن حفظ كنند.
اين نقش براي شوهر بيش تر مورد تأكيد است؛ زيرا شوهر داراي قدرت و توان جسمي و زور بيش تر است و خشم وي مي تواند تبعات و آثار منفي به دنبال داشته باشد. از اين رو شوهر در زندگي بايد به جاي هرگونه رفتار بيرون از دايره احسان و معروف خودداري كند و نيكي و رفتار هنجاري و پسنديده را اصل در رفتار و كردار خويش قرار دهد.



a7qbnzlwk02w9xg388oa.jpg



قرآن در آيه 981 سوره اعراف نخست به مسئله يگانگي و تساوي ماهيت زن و مرد اشاره مي كند كه هر دو را از نفس واحدي آفريده و از نظر ماهيت هيچ گونه تفاوتي ندارند و آنگاه به هدف زوجيت آنان اشاره كرده مي فرمايد كه هدف از جفت قراردادن زن و مرد آن بوده كه در كنار هم بتوانند عواطف و احساسات خود را ارضا كنند و به آرامش روحي و رواني و امنيت دست يابند.
قرآن آن چنان در روابط زن و شوهر به عواطف و احساسات و عشق و علاقه تاكيد مي كند كه گويي جز رابطه احسان و عاطفه نمي بايست در ميان ايشان رابطه ديگري حكم فرما باشد. به اين معنا كه زن و شوهر بايد روابط ميان خويش را براساس مودت و دوستي و صفا قرار دهند و از رحم و مهرورزي هرگز دريغ نورزند.
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


مودت و محبت، دوپايه ضروري زندگي


در آيه 12 روم، خداوند ايجاد زوجيت و آفرينش به شكل مكمل بودن را يكي از نشانه هاي بزرگ خود مي شمارد كه آدمي با تامل در آن مي تواند به وجود باريتعالي پي ببرد؛ زيرا خداوند چنان زن و شوهر را جفت و مكمل يكديگر قرار داده كه نمي توانند بدون هم به كمال و بلكه آرامش دست يابند.
ايجاد علاقه و مهر و محبت در ميان زن و شوهر به گونه اي كه بتوانند همواره در كنار هم زندگي كنند و دمي از هم دور نگردند و در صورت دوري احساس تنهايي و اضطراب و تشويش نمايند. خود نشانه اي از نشانه هاي بزرگ خداوند است.
در آيه فوق، معيار زندگي خانوادگي براساس دو اصل مودت و محبت نهاده شده است. مودت به معناي عشق و علاقه دروني و محبت به معناي بروز و ظهور آن به اشكال مختلف است. بنابر اين هر كسي كه در جست و جوي آرامش خانوادگي است مي بايست اين دو معيار را در زندگي خود داشته و حفظ كند كه عبارت از عشق دروني و باطني و آشكار كردن آن به شكل مهر و محبت است.
البته قرآن در اين آيه مي فرمايد كه خداوند عشق دروني و ابراز آن به شكل محبت و مهر را در آدمي به وديعت نهاده و هرگاه زن و مردي با هم پيمان زناشويي مي بندند به اين دو چيز مي رسند و خداوند شرايط را به گونه اي فراهم مي آورد كه اين گونه شوند ولي گاه انسان به علل مختلفي چون دوري از فطرت پاك خويش از اين دو چيز در مي ماند و اندك اندك شرايط را به گونه اي فراهم مي كند كه هم عشق و مودت باطني از ميان مي رود و هم امكان ابراز و اظهار آن از دست مي رود و اين گونه است كه ديگر دركنار همسر خويش احساس آرامش نمي كند. در اينجاست كه حقوق خود را مطرح مي سازد تا با بازسازي خانه براساس الگوهاي عقلي و عقلايي، زمينه هاي بازگشت مودت و محبت فراهم آيد و زندگي دوباره به مدار مهر و محبت و عشق بازگردد.


02613598182133527988.jpg





هدف از بيان اين مطالب در قرآن اين است كه همواره احسان و عشق و علاقه و مهر و محبت، به عنوان يك اصل در زندگي حاكم و جاري باشد. زيرا هدف از ايجاد خانواده دست يابي به آرامش رواني و عاطفي است كه بي وجود آن هرگز تحقق نخواهد يافت. هر كسي كه بخواهد به زندگي كامل دست يابد مي بايست اصل احسان و عشق و علاقه را مقدم دارد و بيان حقوق تنها براي مديريت خانواده در برابر بحران است.
اگر ميان زن و شوهر، عشق و علاقه و مهر و محبت حكومت كند، ديگر سخن گفتن از حقوق، بي معنا خواهد بود؛ زيراحكومت عاطفه و عشق و مهر، حكومت بر دل هاست و هر كدام از مرد و زن بي اراده در اثر مهر و محبت، به كارهاي بزرگ دست مي زنند. اين را بارها در خصوص مهر مادران نسبت به فرزندان شاهد بوده ايم. چنين حالتي مي تواند در ميان همسران نيز اين گونه رفتارهاي بيرون از عقل حسابگر پـديد آورد و مردان، جان خويش را فداي همسران كنند و يا زنان در برابر شوهر خويش ايثارگرانه عمل نمايند.

در روايتي است كه معصوم (ع) به زني خطاب مي كند كه در برابر همسر و جفت خويش كنيز باش تا شوهرت نيز برده تو شود: (كوني له امه يكن لك عبدأ.) معني اين حديث آن است كه همچنانكه اطاعت دوطرفه است، مهر و محبت و عشق و علاقه نيز دوسويه مي باشد و اگر شخصي در برابر همسرش كنيزوار عمل كند شوهر نيز متأثر از عواطف و احساسات همانند بردگان براي او كار مي كند و هيچ توقع و انتظار زياده نخواهد داشت.
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


زن و مرد، مكمل يكديگر

قرآن زندگي خانوادگي را بهترين و كامل ترين نوع زندگي بر مي شمارد و آن را براساس فطرت و غريزه طبيعي انساني مي داند و هرگونه زندگي در بيرون از چارچوب زندگي خانوادگي را زندگي ناقص و معيوب قلمداد مي كند، زيرا در تحليل قرآني از همان آغاز آفرينش مرد، جفت و زوجي براي همسري وي از نفس و جانش آفريده شده كه افزون بر نيازهاي روحي و رواني و جنسي، زمينه تكامل و كمال يك ديگر را فراهم مي آورند.


0.819911001290797516_life_14.jpg




زن و مرد در تحليل قرآني، موجودي مستقل و داراي روح و روان جداگانه هستند، از اين رو هر كسي مي بايست پاسخ گوي رفتار و كردار و افكار خويش باشد و هر كسي بار خويش را بر دوش مي كشد و در قيامت زن و مرد هر يك جداگانه داراي اراده و خواسته هاي مستقل خواهند بود و مجازات و پاداش مستقلي مي گيرند اما با اين وجود در زندگي دنيوي به گونه اي آفريده شده اند كه بايد مكمل يك ديگر باشند. به سخن ديگر زن و مرد در زندگي خلقي و دنيوي خويش موجوداتي وابسته به يك ديگر هستند و مرد به عنوان قوام و ستون همسر خويش شناخته مي شود كه بدان تكيه كرده به كمال خويش مي رسد.
از اين رو در تحليل قرآن از زن در دنيا به عنوان جفت و همسر مرد ياد مي شود كه بايد با تكيه بر مرد و قواميت او به كمال خويش دست يابد. اين گونه است كه زن و مرد به عنوان همسر يكديگر بايد در كنار هم باشند تا به كمال لايق و شايسته خويش برسند وگرنه دچار نقص و كمبود و عيب خواهند بود.
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
معناشناسي احسان و معروف

قرآن به دو چيز به عنوان بنياد و اساس رفتار شوهر در حق زن خويش توجه مي دهد و آن عبارت از «احسان» و «معروف» است. احسان از واژه حسن گرفته شده كه در زبان پارسي به معني نيكي كردن است. اين واژه، در حوزه هاي مختلف، معاني متعدد دارد. با اين همه، تمامي معاني گفته شده، در يك امر مشترك مي باشد و آن مسئله زيباشناختي به عنوان مؤلفه و مقوم اصلي است. هر چيزي هرچند خير و خوب باشد، ولي نيكو نيست. نيك و نيكو چيزي است كه از نظر ذوقي و عاطفي و زيبايي، شخص را به وجد و ذوق مي آورد. از اين رو در واژه حسن و احسان تأكيد بسياري بر جنبه هاي روان شناختي و زيباشناختي آن شده است. نيكو، هر امر پسنديده اي است كه زيبايي را نيز همراه خود دارد و زمينه اعجاب و شگفتي ديگران را فراهم مي كند و عواطف و احساسات آنان را برمي انگيزد.
حسن خلق كه در آيات قرآني از آن سخن به ميان آمده و حتي پيامبر با عنوان «علي خلق عظيم» مورد تمجيد و ستايش خداوند قرار گرفته به معناي نرم خويي، پاكيزه گفتار بودن و با روي گشاده و زيبا با ديگران برخورد كردن است. (جامع السعادات، ج1، ص306)



gol-ziba.jpg


 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


زن، امانت خدا



امام صادق(ع) مي فرمايد كسي كه زن مي گيرد بايد او را اكرام كند و گراميش دارد.
زن از نظر اسلام مهمان محترمي است كه از جنبه احترام، مهمان است و از جهت دخالت در امور زندگي، شريك صاحبخانه (شوهر) و از نظر امور داخلي، مدير و سرپرست و وقتي بچه دار شود مادر خانواده و مادر اجتماع است، بلكه زن خوب، ملكه اي است در كندوي عسل خانواده.
مرد مسلمان بايد متوجه باشد كه با گرفتن زن در واقع مسئوليت سنگين امانتي الهي را بر دوش گرفته است. عنوان «امانت خدا» را اگر تحليل كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه گويا پيغمبر اسلام(ص) دست بانويي را گرفته و در خانه دامادي آورده و به او گفته است: اين امانتي است از جانب خدا كه به دست تو مي سپارم. بايد او را مطابق امانت خدايي اكرام و احترام كني و اگر بدرفتاري كرد بايد براي خدا صبر و تحمل نمايي.
جالب است كه برخي از مردان خدايي براي يادآوري اين مسئوليت سنگين، وقتي مي خواهند همسر خود را صدا بزنند او را با عنوان «اي امانت خدا» مي خوانند رسول خدا(ص) فرمود: برادرم جبرئيل به من خبر مي داد و همواره سفارش زنان را مي كرد، تا آنجا كه گمان كردم براي شوهر جايز نيست كه به زنش حتي اف بگويد... شما زنان را به عنوان امانت خدائي گرفته ايد (مستدرك 2.155)

large_rrrooosss.jpg


 
بالا