خدایا

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

بارالهــــــــــــــــا از تو امان خواهم در روزى که سود ندهد کسى را،نه مال و نه فرزندان


و از تو امان خواهم در آن روزى که بگریزد انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش


مــــولاى من اى مولاى من تویى آفریدگار و منم آفریده و آیا رحم کند بر آفریده جز آفریدگار

مـــــــــــــولاى من اى مولاى من تویى بزرگ و منم ناچیز و آیا رحم کند بر ناچیز جز بزرگ

مـــــولاى من اى مولاى من تویى نیرومند و منم ناتوان و آیا رحم کند بر ناتوان جز نیرومند
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

خدایا خطاها و گناهان لباس خواری بر تنم کرده و دوری از تو جامه ی بیچارگی بر تنم افکنده و بزرگ

جنایتم دلم را میرانده پس تو زنده اش کن به بازگشت خودت ( به سوی من ) .

ای آرزو و مقصودم و ای خواسته و آرمانم به عزتت سوگند برای گناهانم جز تو آمرزنده ای نیابم

و برای شکستگیم جز تو شکسته بندی نبینم و من بوسیله ی آه و ناله به سوی تو به درگاهت

خاضع گشته و با زاری در برابرت خود را به خواری کشاندم پس اگر توام از درگاه خویش برانی در آن

حال به که رو آورم ؟

و اگر توام از نزد خویش بازگردانی به که پناه برم ؟
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

خدایا ، تو چنانی که مرا پس از آنکه به تو ایمان آورده ام عذاب کنی ؟

یا پس از آنکه تو را دوست داشته ام ، از خویش دور سازی ؟

یا با امیدی که به رحمت و گذشت و بخشایش تو دارم ، محرومم کنی ؟

یا با همه ی این که به بخشایش تو پناه آورده ام ، به عذابم سپاری ؟

حاشا از وجهه ی کریم تو که نومیدم کنی ؟

ای کاش می دانستم که مادرم برای مرا برای بدبختی به دنیا آورد یا برای رنج پرورشم داد .

پس ای کاش که او مرا نزاده و نپرورانده بود . و ای کاش می دانستم که آیا مرا از نیکبختان قرار داده ای و به نزدیکی درگاهت و جوار رحمتت مخصوص گردانیده ای ؟

تا چشمم بدین سبب روشن گشته و دلم مطمئن گردد .

خدایا به راستی سیاه کنی چهره هایی را که در برابر عظمتت به خاک افتاده ؟

یا لال کنی زبان هایی را که به ثنا گویی درباره ی مجد و شوکتت گویا شده ؟

یا مهر زنی بر دلهایی که دوستی تو را در بر دارد ؟

یا کر کنی گوشهایی را که به شنیدن ذکرت در ارادت ورزی به تو لذت برند ؟

یا ببندی به زنجیر کیفر ، دست هایی را که آمال و آرزوها به امید مهرت آنها را به سوی تو بلند کرده ؟

یا کیفر کنی بدن هایی را که در طاعتت کار کرده تا به جایی که در راه کوشش برای تو نزار گشته ؟

یا شکنجه دهی پاهایی را که در پرستشت راه یافته ؟

خدایا درهای رحمتت را به روی یکتا پرستانت مبند و مشتاقانت را از مشاهده ی جمال دیدارت محروم مکن .

خدایا نفسی را که به وسیله توحید و یگانه پرستیت عزیز داشته ای چگونه به خواری هجرانت پست کنی و نهادی را که با دوستی تو پیوند شده چگونه به حرارت آتشت بسوزانی .

خدایا پناهم ده از خشم دردناک و غضب بزرگت ؛

ای مهرورز ، ای پر بخشش ، ای مهربان ، ای بخشاینده ، ای دارای بزرگی و عظمت ، ای به قهر گیرنده ، ای پرده پوش نجاتم ده به رحمت خود از عذاب دوزخ و رسوایی ننگ ( یا برهنگی )

در آن هنگام که نیکان از بدان جدا گردند و احوال دگرگون شود و هول و هراس فراگیر شود و نزدیک و مقرب شوند نیکوکاران و دور گردند بدکاران و به هر کس هر چه کرده است داده شود و ستم به ایشان نشود
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

دایا به سوی تو شکایت آورم از نفسی که مرا همواره به بدی وادارد

و به سوی گناه شتاب دارد

و به نافرمانی هایت حریص است

و به موجبات خشمت دست درازی کند

مرا به راه هایی که منجر به هلاکت می شود می کشاند

و به صورت پست ترین نابودشدگان درم آورد

بیماری هایش بسیار و آرزو هایش دراز است

اگر شری به او رسد بی تاب شود

و اگر خیری نصیبش گردد سرکشی کند

به اسباب بازی و سرگرمی های بیهوده بسیار متمایل و از بی خبری و فراموشی انباشته است

مرا به سوی گناه شتاب دهد

و به نوبت توبه به امروز و فردایم کن

دایا به تو تو شکایت آورم از دشمنی که گمراهم کند

و شیطانی که مرا از راه پدر برد سینه ام را پر از وسوسه کرده

و تحریکات زهراگینش قلبم را احاطه کرده به هوا و هوسم کمک کند

و دوستی دنیا را پیش چشمم آرایش دهد میان من و فرمانبرداری و تقرب به درگاهت حائل گردد .

خدایا پیش تو شکوه آرم از دلی که سخت شده

و به دست وسوسه ها بگردد

و به زنگ ( خودبینی ) و خوی زشت پوشیده شده

و از دیده ای که به هنگام گریه کردن از خوف تو خشک است ولی برای نگریستن به مناظر خوش آیندش خیره و حریص است

پس از تو می خواهم به حکمت رسایت و به مشیت جاری و گذرایت که مرا تنها در معرض جود و بخشش خود در آوری

و هدف تیر های بلا و آزمایش قرارم ندهی

و مرا در پیروزی بر دشمنان یاری کنی

و رسوایی ها و عیوبم را بپوشانی

و از بلا محافظتم کنی

و از گناهان نگاهم داری

به مهر و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان .
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

خدایا

راهی نمیبینم ، آینده پنهان است اما مهم نیست

همین کافیست که تو راه را میبینی و من تو را . . .





خدا یا گر نبخشی آنچه خواهم/گر ببخشی درد وبلا تو با هم

به نام حکمت آنرا می پذیرم/که عشق غیر تو باشد گناهم . . .



آفرین ها بر تو بادا ای خدا / ناگهان کردی مرا از غم جدا

گر سر هر موی من گردد زبان / شکر های تو نیاید در بیان

تو در جان منی من غم ندارم / تو ایمان منی من کم ندارم . . .



الهی در شب قبرم بسوزان / ولی محتاج نامردان مگردان

اعطا کن دست بخشش همتت را / خجل از روی محتاجان مگردان . . .










یا رب گناه جمله جهان را به ما ببخش / ما را سپس به رحمت بی منتها ببخش

هر چند ما نه ایم سزاوار رحمتت / ما را بدانچه نیست سزاوار ما ببخش . . ..
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

بارالها!
در پيشگاه تو ايستاده ام،
و دستهايم را بسوى تو بلند كرده ام،
آگاهم كه در بندگى ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى ات سستى كرده ام،
اگر راه حيا را مى پيمودم از خواستن و دعا كردن مى ترسيدم...
ولى … پروردگارم!
آن گاه كه شنيدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى خوانى ،
و آنان را به بخشش نيكو و ثوابوعده مى دهى ،
... براى پيروى ندايت آمدم،
و به مهربانى هاى مهربانترين مهربانان پناه آوردم.
و به وسيله پيامبرت كه او را براهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشيدى ،
و به وسيله برترين زن،
و به فرزندانش، كه پيشوايان و جانشينان اويند،
و به تمامى فرشتگانى كه بهوسيله اينان به تو روى مى كنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را كه خاصان درگاه تواند، وسيله قرار مى دهند، به تو روى مى آورم.
... پس بر ايشان درود فرست،
و مرا از دلهره ملاقاتت درامان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،
پيشاپيش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و ديدن تو مى شود قرار دادم
اگر با اين همه، خواسته ام را رد كنى ، اميدهايم به تو به يأس مبدّل مى گردد،
همچون مالكى كه از بنده خود گناهانى ديده و او را از درگاهش رانده،
و آقايى كه از بنده اش عيوبى ديده و از جوابش سر باز مى زند.
واى بر من اگر رحمت گسترده ات مرا فرانگيرد،
اگر مرا از درگاهت برانى ، پس به درگاه چه كسى روى كنم؟
اما... اگر براى دعايم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهايم شادمان گردانى ، چونان مالكى هستى كه لطف و بخششىرا آغاز كرده، و دوست دارد آن را بهانجام رساند، و مولايى را مانى كه لغزش بنده اش را ناديده انگاشته وبه او رحم كرده است.
در اين حالت نمى دانم كدام نعمتت را شكرگزارم؟
... آيا آن هنگام كه به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته هايم را بر من مى بخشايى ؟
... يا آن گاه كه با آغاز كردن كرم و احسان بر عفو و بخششت مى افزايى!
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

من گرچه سیه روی و بدم یا الله
از درگه خود مکن ردم یا الله
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا من آمدم یا الله
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خدایا

هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز
به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم
که میکشی تو ز عبد فراری خود ناز
 

یلدا

کاربر همکار انجمن
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : خدایا

خدایا...

همچون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بیخبرند،


عظمت و ژرفای عشق تو را نمیشناسم...


فقط میدانم...


که معبود این خسته دل هستی...و...


اگر دیدار من برگیری


خواهم مرد....
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : خدایا

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایا ...

[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرا متبرک گردان تا عشق[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ورزیدن و خندیدن را بیاموزم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بیاموزم به همه،حتی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کسانی که مرا درک نمیکنند یا با من[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] بدی کرده اند و مرا رنجانده اند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عشق ورزم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرا بیاموز تا در همه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]موقعیت ها و شرایط زندگی بخندم وبدانم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در هر آنچه روی میدهد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نیکی نهفته است
[/FONT]
%D8%AE%D8%AF%D8%A7.jpg
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

[/FONT]
 
بالا