دیدن چهره های غمگین، افسرده، عصبانی و اخمو مربوط به امروز و دیروز نیست، که در مورد آن بگوییم و دنیای بدون غم، خشم و جنگ و سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد.
آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی ها است.
شادی، این معجزه درونی، گره گشای بسیاری از رنج ها است که امروزه برای ما مفهوم غریبی است.
اصولاً تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکر کند.
چه کسی میتواند درباره اسلام بگوید اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بینشاطی است در حالی که قرآن با صراحت میگوید:
«قل من حرّم زینةالله التی اخرج لعباده و الطّیبات من الرزق، قل هی للذین آمنو فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة»( سوره اعراف (7)، آیه 32)
با توجه به منابع ديني، يعني قرآن و سيرة پيشوايان معصوم، دين اسلام موافق شادي و نشاط بوده، البته اين شادي افراطي و تفريطي نيست
بلكه در چارچوب نگاه تعديلي قابل رهيابي است.
با كند و كاو در نظريات دانشمندان و متون معتبر ميتوان موارد ذيل را در زمرة عواملي بر شمرد كه حالت شادي و نشاط را در انسان پديد
ميآورند:
1. ايمان
2.رضايت و تحمل
3. پرهيز از گناه
4. مبارزه با نگراني
5. تبسم و خنده
6. مزاح و شوخي
7. بوي خوش
8. خودآرايي
9. پوشيدن لباسهاي روشن
10. حضور در مجالس شادي
11. ورزش
12. اميد به زندگي
13. كار و تلاش
14. سير و سفر
15. تفريح
16. تلاوت قرآن
17. تفكر در آفريدههاي خداوند
18. صدقه دادن
19. نگاه كردن به سبزهها و ...
کمتر جامعه ای را می توان یافت که در ارتباطات مردم چیزی بهنام شوخی وجود نداشته باشد لازمه زنگی اجتماعی داشتن ارتباط های سالم
و فرح بخش است . البته مزاح اگر از حد بگذرد به کدورت وکینه می انجامد. از آن جا که شوخی میان مردم متداول است، نه می توان آن را
مردود دانست و نه می توان بی حد و مرز طرفدار آن بود .
بدیهی است خستگی جسم و روح با تفریحت سالم مثل مزاح و لطیفه گویی موجب نشاط روح و جسم آدمی می گردد که مورد حمایت شرع
و دین می باشد. البته با شرایط خاص .
برخلاف تصور و القائات برخی که می کوشند چهره ای خشن و عبوس از اسلام ارائه دهند، در روایات اسلامی مسئله شادی و خرسند سازی
جزء خصلت های مثبت و پسندیده مؤمنان به شمار می آید, به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می کنیم :
1ـ امام صادق (ع ) فرمود: ((هیچ مؤمنی نیست , مگر این که در او ((دعابه )) است . ... یعنی مزاح و شوخی)) .(1)
2ـ ((ان من احب الاعمال الی الله ادخال السرور علی المؤمنین ; دوست داشتنی ترین اعمال نزدخدای متعال وارد ساختن شادمانی بر دل مؤمنان است )).
(2) یونس شیبانی از امام صادق (ع ) نقل کرده , که حضرت پرسید: چگونه است شوخی و مزاح کردن شما بایکدیگر؟
گفتم : اندک است . حضرت با لحنی عتاب آمیز فرمود: چرا با هم مزاح و شوخی ندارید؟ ((فان المداعبة من حسن الخلق ; شوخی و مزاح،
بخشی از خوش رفتاری و حسن خلق است و تو می خواهی از این طریق سرور وشادی بر دل برادرت وارد کنی ))
(3 پیامبر با افراد شوخی می کرد و می خواست آن ها را شادمان سازد . سیره رهبران الهی بر همین منوال جاری بوده است.
در سخنان حضرت رسول (ص ) آمده که ایشان در عین خوش رفتاری و گشاده رویی و بذله گویی ، از حق و سخن درست فراتر نمی رفت .
پیامبر فرمود: ((انی لامزح و لا اقول الا حقا;من مزاح می کنم , ولی جز حق نمی گویم .))
این سخنان هم شان دهنده مزاح در روش رسول خدا و هم رعایت حد ومرز آن است و در مورد حضرت علی (ع ) نقل شده که ایشان فردی