اسلام دین شادی و پویایی است

  • نویسنده موضوع ضحا
  • تاریخ شروع

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


267230_870.jpg




:god9:


اسلام دین شادی و پویایی است



دیدن چهره های غمگین، افسرده، عصبانی و اخمو مربوط به امروز و دیروز نیست، که در مورد آن بگوییم و دنیای بدون غم، خشم و جنگ و سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد.

آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی ها است.

شادی، این معجزه درونی، گره گشای بسیاری از رنج ها است که امروزه برای ما مفهوم غریبی است.

اصولاً تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکر کند.

چه کسی میتواند درباره اسلام بگوید اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بینشاطی است در حالی که قرآن با صراحت میگوید:

«قل من حرّم زینةالله التی اخرج لعباده و الطّیبات من الرزق، قل هی للذین آمنو فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة»( سوره اعراف (7)، آیه 32)



images
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


اسلام دین نشاط است.

این آیه قرآن از محکمات قرآن و صریح است.

طبیعی است که در این دنیا خداوند نشاط و شادی را با غم همراه قرار داده است.

نشاط و شادی خالص در دسترس هیچ کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه میدهد، مردم با ایمان میتوانند از آن

بهرهمند شوند و متعلق به آنهاست.

«قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا»؛ مال مردم با ایمان.

ولی به شما مردمی که علاقه به نشاط دارید میگوییم که اگر نشاط خالص در این زندگی دنیا میسّر نیست، در روز رستاخیز، پیش خدا، برای

مردم با ایمان پاک عمل، این آرزوی دیرین که در این جهان هیچ دستی به او نمیرسد، در آن جهان به او میرسد، به شرط ایمان و نیکوکاری.

آیا با چنین مطلبی میتوان گفت که اسلام نشاط را بیارزش تلقی کرده است؟



images

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



لازمه شادی و شاد بودن چیزی نیست جز مثبت اندیشی و جست وجوی خوبی ها و زیبایی ها.

انسان با نگرش منفی به دنیا چیزی جز روحیه ای افسرده، چهر ه ای غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد و این نگرش منفی، تخریب گر جامعه

است. در جامعه غم زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی ماند.

به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان ها است.

در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد، سالم تر خواهد بود.

بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید.

در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود.

شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و کاهش نابسامانی های خانوادگی،

طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید می شود.

شمار زیادی از جامعه شناسان براین عقیده اند که جامعه ایرانی شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه های لازم برای ابراز شادمانی به شکل

جمعی و عمومی رنج می برد.

به عبارت دیگر در جامعه، شیوه های شناخته شده و متعارف کمتری برای شادمانی های همگانی وجود دارد و در برخی مواقع این شادمانی

عمومی در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می گیرد.

آنها معتقدند از پیامدهای خطرناک فقدان یا کمبود شادی و نشاط در جامعه اعتیاد به موادمخدر، انواع و اقسام جرایم و نابهنجارهای اجتماعی

در روابط اجتماعی است و افزایش امید به زندگی مطمئنا می تواند در شادی و شادمانی ما تاثیرگذار باشد و متقابلاناامیدی را دور کرده و باعث

جلوگیری از منزوی شدن نقش افراد می شود



images
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


اگر شادی های جمعی و غیرمضر انجام شوند، تقویت کننده بعضی از روابط اجتماعی هستند.

این نوع شادی ها مانند تمامی اعمالی که در هر جامعه به قوام آن جامعه کمک می کنند،

می توانند به روابط آن جامعه نیز کمک کرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند.

این از کارکردهای سنتی لازم و ضروری برای جامعه است.

ممکن است در طی زمان، بعضی از این کارکردها از بین برود ولی چون جامعه به سمت مقولات خاصی می رود و طالب لذت و رفاه بیشتر است

و یک شادی جمعی که از سنت ها استخراج شده باشد، نه تنها برهم زننده نظم و آرامش جامعه نیست بلکه لازمه نظم و قوام اجتماعی نیز

است.
به عقیده کارشناسان فرهنگ شادی در جامعه ما به درستی تبیین نشده است و با اینکه در چند سال اخیر رسانه ها به خصوص صدا و سیما

سعی کرده اند فرهنگ شادی را در برنامه هایشان بیش از پیش افزایش دهند، اما هنوز به معنای واحدی از شادی و چگونگی آن دست نیافته

اند، حتی خود جوانان در هاله ای از ابهام مانده اند که شادی حقیقی چیست؟

باید گفت شاد بودن تنها یکی از شاخصه های زندگی مطلوب در جامعه است و هر قدر ملتی شادتر باشد، مطمئنا احساس رفاه بیشتری دارد،

ممکن است افراد بتوانند تمام نیازهای اساسی و مادی را تهیه کنند و براساس معیارهای مرسوم بگویید یک فرد، گروه یا جامعه در رفاه

هستند، اما اگر افراد را از دسترسی به چیزهایی که برای شان واجب است و نیاز دارند- مثلاابراز شادی- بازداریم، خواهیم دید که این جامعه

حتی با داشتن تسهیلات مادی فراوان به معنای واقعی در رفاه نیست.



images

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



باید گفت در جوامع شاد افراد معمولانگرش خوش بینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود و جامعه دارند.

در جامعه غم زده افراد مایوس و غمگین زندگی را سیاه و تاریک می بینند و معمولانگرش بدبینانه نسبت به امور دارند.

تحقیقات نشان داده است که در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزایش کارایی می شودبه همین دلیل همه کشورها سعی می کنند همه

عناصر لازم را برای بروز شادی فراهم کنند و اگر نتوانستند، سعی می کنند حداقل ابتکارهایی برای سوق دادن جامعه به سمت شادزیستن

انجام دهند.



images
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"




با توجه به منابع ديني، يعني قرآن و سيرة پيشوايان معصوم، دين اسلام موافق شادي و نشاط بوده، البته اين شادي افراطي و تفريطي نيست

بلكه در چارچوب نگاه تعديلي قابل رهيابي است.


با كند و كاو در نظريات دانشمندان و متون معتبر ميتوان موارد ذيل را در زمرة عواملي بر شمرد كه حالت شادي و نشاط را در انسان پديد

ميآورند:

1. ايمان
2.رضايت و تحمل
3. پرهيز از گناه
4. مبارزه با نگراني
5. تبسم و خنده
6. مزاح و شوخي
7. بوي خوش
8. خودآرايي
9. پوشيدن لباسهاي روشن
10. حضور در مجالس شادي
11. ورزش
12. اميد به زندگي
13. كار و تلاش
14. سير و سفر
15. تفريح
16. تلاوت قرآن
17. تفكر در آفريدههاي خداوند
18. صدقه دادن
19. نگاه كردن به سبزهها و ...


images
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


اسلام با توجه به نيازهاي اساسي انسان، شادي را تحسين و تأييد كرده است.

قرآن كه يكي از بهترين و مستحكمترين منابع اسلام بهشمار ميرود،

زندگي با نشاط و شادي را نعمت و رحمت خدا تلقي معرفي نموده است.

توصيفات قرآن در خصوص بهشت نيز حاكي از اين واقعيت است كه اسلام بر نشاط مهر تأييد نهاده است.

زيرا باغهاي زيبا، آبهاي زلال و روان، نرمترين پارچهها، برترين ديدنيها و ...

كه قرآن در وصف بهشت ترسيم ميكند همه جز عوامل شادي و نشاط به شمار ميروند و خداوند براي شاد كردن انسانها بهشت را اينچنين قرا

ر داده است.


قرآن در فراز ديگري، برخي عوامل شادي را مخصوص مؤمنان دانسته است.

در آية 32 سوره مباركه اعراف ميفرمايد:


«بگو اي پيغمبر، چه كسي زينت و آرايش و زيباييهايي را كه خداوند از درون طبيعت براي بندگانش بيرون كشيده، حرام كرده است؟

بگو اين مواهب پاك و اين زيباييها براي مردم با ايمان در همين زندگي دنيا و در زندگاني جاويد آخرت قرار داده شده است.



images

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


از زبان معصومان نيز ميخوانيم:


رسول اكرم(ص) : «مؤمن شوخ و شاداب است.»


حضرت علي (ع) : «شادماني گشايش خاطر ميآورد. اوقات شادي غنيمت است.»


امام صادق(ع) : «هيچ مؤمني نيست كه شوخي در طبع او نباشد. شوخطبعي بخشي از حسن خلق است.»


امام رضا(ع) : «كوشش كنيد اوقات شما چهار زمان باشد، وقتي براي عبادت و خلوت با خدا، زماني براي تأمين معاش، وقتي براي معاشرت با

برادران مورد اعتماد و زماني را هم به تفريحات و لذايذ اختصاص دهيد و از شادي ساعتهاي تفريح نيروي لازم براي عمل به وظايف وقتهاي ديگر

را تأمين كنيد.»


پارهاي از احاديث، علاوه بر دستورهاي كلي درباره اهميت شادي و نشاط، دستورالعملهاي خاصي نيز براي حفظ و پرورش اين حالت مانند

پيادهروي، سواركاري، شنا، نگاه كردن به سبزهها، خوردن و نوشيدن، مسواك كردن،شوخي، خنده و ... بيان ميكنند.


رسول گرامي اسلام كه اسوه حسنه تمام مردمان معرفي شده است ميفرمايد: «من هم مانند شما بشري هستم كه قهراً شوخي و مزاح

ميكنم» و يا ميفرمايند: «من شوخي ميكنم، ولي در گفتارم جز حق و راست نميگويم.»


خنده ارزشي در اسلام، خنده متفكرانه و حكمي است،

يعني خندهاي كه در پرتو آن حكمتي اخلاقي، اجتماعي، اعتقادي، فقهي و ... مبادله شود.

آیا در دین اسلام بر شاد بودن و خندیدن توصیه شده است؟




images

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


کمتر جامعه ای را می توان یافت که در ارتباطات مردم چیزی بهنام شوخی وجود نداشته باشد لازمه زنگی اجتماعی داشتن ارتباط های سالم

و فرح بخش است . البته مزاح اگر از حد بگذرد به کدورت وکینه می انجامد. از آن جا که شوخی میان مردم متداول است، نه می توان آن را

مردود دانست و نه می توان بی حد و مرز طرفدار آن بود .

بدیهی است خستگی جسم و روح با تفریحت سالم مثل مزاح و لطیفه گویی موجب نشاط روح و جسم آدمی می گردد که مورد حمایت شرع

و دین می باشد. البته با شرایط خاص .


برخلاف تصور و القائات برخی که می کوشند چهره ای خشن و عبوس از اسلام ارائه دهند، در روایات اسلامی مسئله شادی و خرسند سازی

جزء خصلت های مثبت و پسندیده مؤمنان به شمار می آید, به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می کنیم :


1ـ امام صادق (ع ) فرمود: ((هیچ مؤمنی نیست , مگر این که در او ((دعابه )) است . ... یعنی مزاح و شوخی)) .(1)


2ـ ((ان من احب الاعمال الی الله ادخال السرور علی المؤمنین ; دوست داشتنی ترین اعمال نزدخدای متعال وارد ساختن شادمانی بر دل مؤمنان است )).
(2) یونس شیبانی از امام صادق (ع ) نقل کرده , که حضرت پرسید: چگونه است شوخی و مزاح کردن شما بایکدیگر؟

گفتم : اندک است . حضرت با لحنی عتاب آمیز فرمود: چرا با هم مزاح و شوخی ندارید؟ ((فان المداعبة من حسن الخلق ; شوخی و مزاح،

بخشی از خوش رفتاری و حسن خلق است و تو می خواهی از این طریق سرور وشادی بر دل برادرت وارد کنی ))


(3 پیامبر با افراد شوخی می کرد و می خواست آن ها را شادمان سازد . سیره رهبران الهی بر همین منوال جاری بوده است.

در سخنان حضرت رسول (ص ) آمده که ایشان در عین خوش رفتاری و گشاده رویی و بذله گویی ، از حق و سخن درست فراتر نمی رفت .

پیامبر فرمود: ((انی لامزح و لا اقول الا حقا;من مزاح می کنم , ولی جز حق نمی گویم .))

این سخنان هم شان دهنده مزاح در روش رسول خدا و هم رعایت حد ومرز آن است و در مورد حضرت علی (ع ) نقل شده که ایشان فردی

شوخ طبعی بود و همین صفت بهانه ای برای مخالفان گشت


images



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



(5 تا حضرت را از گردونه خلافت کنار بزنند و وانمود کنند که فرد شوخ طلب و خوش مشرب نمی تواندرهبری مسلمانان را عهده دار باشد .

درباره امام صادق (ع ) نقل شده که حضرت بسیار خنده رو و شوخ طبع بود، ((و کان کثیر الدعابة و التبسم ))


(6 پس از روایات چنین برداشت می شود خنده ای که به صورت قهقهه نباشد و تفریحات سالم و شوخی های بدون آزار و دور از تحقیر دیگران ،

نیز پرهیز از استهزای مردم , به زندگی فردی و اجتماعی نشاط می بخشد، به شرط آن که فلسفه زندگی آدمث را به پوچی و فنا مبدل نسازد

و او را در غفلت فرو نبرد.


images




پاورقی:1
- بحارالانوار، ج73، ص 60.2 - کافی، ج2، ص 189.3 - بحارالانوار، ج16، ص 298.4 - همان.5 - پیام زن، شماره 88، ص 58.6 - بحارالانوار، ج17، ص 33.ر سایت دانشجو
 
بالا