آیات مربوط به غدیر در تفاسیر اهل سنت

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آیهی تبلیغ؛ سورهی مائده، آیه ی 67‏



‏«یا ایها الرسول! بلّغ ما انزل الیک من ربّک، و ان لم تفعل، فما بلّغت رسالته، و الله ‏یعصمک من النّاس...».‏



«ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت به تو نازل شده، و اگر نکنی پیامش را نرسانده‏ای، و خدا نگه میداردت از گزند مردم...».‏


زمان، مکان و شأن نزول آیه ی تبلیغ:‏

پیش از ظهر روز هجده ذی حجهی سال دهم هجری، آنَک که پیامبر (ص) به غدیر ‏رسید. پنج ساعت از روز گذشته بود که جبریل این آیت ربانی را آورد و گفت: «ای محمد! ‏خداوند سلام میرساندت و میگویدت: «ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت بر تو ‏نازل شده» دربارهی علی «و اگر نکردی، پیامش را نرسانده ای...». حاجیان که یکصد هزار ‏یا بیشتر بودند، جلو دارانشان نزدیک جُحفه بودند، جبریل فرمودش تا پیش رفتگانشان را ‏برگرداند و پسماندگانشان را در آن جا نگهدارد و علی را به راهنمایی مردم بگمارد و آنچه ‏را خداوند دربارهی او نازل کرده به آنان برساند، و آگاهش کرد که خداوند او را از گزند مردم ‏نگه میدارد.‏

شأن نزول آیه ی تبلیغ در احادیث اهل سنت:‏


ابو جعفر محمد پسر جریر طبری (م 310هـ) در کتاب الولایة به سندش از زید پسر ‏ارقم میگوید: «چون پیامبر(ص) در بازگشت از حجة الوداع به غدیر خُم رسید، ظهر هنگام ‏بود و هوا بسیار گرم. ‏
دستور داد تا زیر درختان کهن سال را بروبند و جاروب کردند. ‏
ندای نماز جماعت داد؛ گرد آمدیم. ‏
خطبه خواند و فرود: «خداوند بر من نازل کرد که: «آنچه را بر تو از پروردگارت نازل شده ‏برسان، اگر نکردی پیامش را نرسانده ای و خدا از گزند مردم نگه میداردت». ‏
جبریل از سوی پروردگارم مرا فرمود که در این جایگاه برخیزم و سیاه و سفید را آگاه سازم ‏که علی بن ابی طالب، برادرم و وصیام و جانشینم و راهبر پس از من است. ‏
از جبریل خواستم که پروردگارم مرا از این مهم معاف کند چرا که میدانستم پذیرندگانِ ‏این مهم اندکند و آزار دهندگان و سرزنشگرانم بسیار، چرا که علی هماره همراهم بوده و ‏من هماره با او بودهام، تا آنجا که مرا "گوشی" نام نهادند [این نامی بود كه مشركان و ‏كفر برای دستاندازی پیامبر بر او گذاشته بودند چون او را زود باور میدانستند] و خداوند ‏فرمود «و از آنان کسانی هستند که پیامبر را میآزارند و میگویند او زود باور است، بگو ‏زود باور برایتان بهتر است...»(سوره توبه آیه 1) اگر میخواهی، نامشان برم و نشانشان دهم ، ولی با ‏پوشاندنشان لطف کردم. ‏
لذا خداوند راضی نشد مگر به رساندن پیامش در بارهی علی. ‏


پس بدانید ای مردم! که خداوند او را برای شما ولی و امام گماشت، و طاعت او را بر هر ‏یک واجب ساخت، فرمان او جاری و سخن او روا، هر که نسازدش ملعون است و هر که ‏سازدش مرحوم، بشنوید و فرمان برید که خداوند مولای شماست، و علی امام شما، ‏سپس امامت در فرزندانم از نسل اوست تا رستخیز، حلالی نیست جز آنچه را خدا و ‏فرستادهاش حلال کردهاند و حرامی نیست جز آنچه را خدا و فرستادهاش حرام کرده اند. ‏دانشی نیست مگر که خداوند آن را در من گرد آورد و من به علی منتقل کردهام، پس از ‏او ره گم نکنید و از او دست برندارید، اوست کسی که به حق ره نماید و به حق عمل ‏کند، هر که او را انکار کند خدا هرگز توبهاش را نپذیرد و هرگز او را نیامرزد و بر خداست که ‏حتماً چنان کند و کیفر دهدش کیفری سخت و جاودانه. ‏
علی پس از من تا آنَک که روزی فرو آید و خلقی باقی باشد برترین مردم است، هر که ‏نسازدش ملعون است، سخنم سخن جبریل است و سخن جبریل سخن خداوند، پس هر ‏کسی بنگرد برای فردا چه پیش هشته. محکمات قرآن را دریابید و متشابهات آن را پی ‏نگیرید، که هرگز آن را برایتان تفسیر نکند جز این کسی که من دستش را گرفتهام و ‏بازویش را چسبیدهام. ‏


آگاهتان میکنم که: هر که را مولای اویم این علی مولای اوست، ولایت او از سوی ‏خداست که بر من نازل فرمود. ‏


هان که ادا کردم، هان که رساندم، هان که شنواندم، هان که روشن ساختم. ‏
پس از من رهبری مؤمنان بر هیچ کس جز او روا نیست». ‏


سپس علی را بالا کشید تا آنجا که پای علی به زانوی پیامبر(ص) رسید و فرمود: «ای ‏مردم! این برادرم، وصیام و در بردارندهی دانشم و جانشینم بر هر که به من ایمان آورده، ‏و بر تفسیر کتاب پروردگارم» ‏


و بنا به روایتی: «خدایای! دوست بدار هر که را دوست داردَش و دشمن باش هر که را ‏دشمنی ورزدش و نفرین کن هر که را انکار کندش و خشم کن بر هر که حقش را انکار ‏نماید. ‏


خدای! به هنگام بیان این سخنان دربارهی علی، نازل فرمودی که: «امروز دینتان را برایتان ‏کامل کردم» به امامت علی، پس هر که به او اقتدا نکند و به کسانی از فرزندانم که از ‏نسل اویند تا رستخیز، آنان که کردههاشان تباه شود و جاودانه در دوزخند...».‏


منبع:
خلاصه الغدیر، ص 241، برگزیده و ترجمهی دكتر محمود رضا افتخارزاده
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیات مربوط به غدیر در تفاسیر اهل سنت

آیهی اکمال؛ سورهی مائده، آیه 3‏


‏«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»

«امروز آیینتان را برایتان کامل کردم، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و خشنودم که ‏اسلام آیینتان باشد»

زمان، مکان و شأن نزول آیه ی اکمال:‏



هجدهم ذی حجهی سال دهم هجری
غدیر خم

پس از ابلاغ ولایت امام علی بن ابی طالب (ع)


شأن نزول آیهی اکمال در احادیث اهل سنت:‏


ابوجعفر محمد پسر جریر طبری (م 310 هـ) در کتاب الولایة، به سندش از زید پسر ‏ارقم که گفت: «آیهی اکمال دین در روز غدیرخم دربارهی امیرمؤمنان(ع) نازل شد»، که ‏حدیث آن گذشت.‏

ابوالقاسم حاکم حسکانی به سندش از ابوسعید خدری که گفت: «چون آیه اکمال نازل شد، ‏فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم فرمود: «الله اکبر... و ولایت علی بنابیطالب پس از من» و ‏فرمود: «هر که را من مولای اویم علی مولای اوست، خدایا! دوست بدار هر که را دوست داردش ‏و دشمن باش هر که را دشمنی ورزدش و یاری کن هر که را یاری کندش و خوار ساز هر که را ‏رها سازدش».‏

جلال الدین سیوطی شافعی (م 911هـ) در الدرالمنثور 2/259 (3/19)، از طریق ابنمَردوِیه ‏و خطیب بغدادی و ابنعساکر همین حدیث را با الفاظی آورده که در روایت ابنمردویه گذشت. و ‏در الاتقان 1/31 (1/53) گوید: «... آیه اکمال، بنا به سند ابنمردویه، از ابوسعید خدری که گفت: ‏در روز غدیرخم نازل شد. و بنا به حدیث ابوهریره که گفت: «آیه اکمال در روز غدیرخم نازل شد ‏و آن، روز هجده ذی حجه بود که پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم از حجةالوداع باز میگشت...».‏

منبع:
خلاصه الغدیر، صص 252- 256، برگزیده و ترجمهی دكتر محمود رضا افتخارزاده
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آیات مربوط به غدیر در تفاسیر اهل سنت

آیه عذاب، سوره معارج آیه اول تا سوم:

«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ»




«پرسنده ای از عذابی پرسید که بر کافران فرود خواهد آمد و کس آن را، دفع نتواند کرد ، از ‏جانب خدا که صاحب آسمانهاست»
زمان و مكان و شأن نزول آیه عذاب


چند روز پس از واقعه غدیر و ابلاغ ولایت و امامت علی علیه السلام به مردم و پخش خبر ‏آن در بلاد و جزیره، فردی به نام جابر پسر نضر خود را به مدینه رساند و در مسجد پیامبر ‏حضور یافت و در حقانیت ولایت امام علی تشكیك كرد و برای آزمونِ حقانیتِ آن، از خداوند ‏خواهان عذاب شد. خداوند بی درنگ بر او عذاب فرستاد و آیه « سأل سائل بعذاب واقع » ‏نازل شد.

شأن نزول آیه عذاب در احادیث اهل سنت:‏


ابوعبید هروی در غریب القرآن مینویسد چون فرستاده خدا در غدیر خم آنچه را ‏باید میرساند، رساند، و خبر آن در بلاد پخش شد، جابر پسر نضربن حارث بن ‏كلده عبدری آمد و گفت: ای محمد، از سوی خدا فرمانمان دادی كه گواهی دهیم ‏كه خدایی جز الله نیست و این كه فرستاده خدا هستی و به نماز و روزه و حج و ‏زكات فرمان دادیمان از تو پذیرفتیم، به اینها بسنده نكردی تا آنجا كه بازوی پسر ‏عمویت را بالا بردی و او را بر ما برتری دادی و گفتی "هركه را من مولای اویم علی ‏مولای اوست"، آیا این خواستهی توست یا خواستهی خدا. ‏


فرستاده خدا فرمود "قسم به آنكه خدایی جز او نیست این خواسته خداست".‏
جابر میرفت كه شترش را سوار شود كه گفت: خدایا اگر آنچه محمد میگوید راست ‏است بر ما از آسمان سنگ ببار یا كیفری دردناك بر ما فرست. اما هنوز به شترش ‏نرسیده بود كه خداوند سنگی بر او پرتاب كرد كه بر سرش خورد و از انتهای بدنش درآمد ‏و او را كشت و خداوند نازل كرد كه "سأل سائل بعذاب واقع"‏

ابواسحاق ثعلبی نیشابوری (م 427 یا 437هـ) در الکشف و البیان (خطی. برگ ‏‏234)

گوید: «از سفیان پسر عیینه پرسیده شد که آیه عذاب درباره چه کسی ‏نازل شد؟ ‏گفت: چیزی از من پرسیدی که پیش از تو کسی نپرسیده بود.


حدیث کرد مرا پدرم از ‏امام صادق علیهالسلام، از پدرانش علیهالسلام، فرمود: «چون فرستاده خدا صلیالله ‏علیه وآله وسلم در غدیرخم مردم را فرا خواند و گرد آمدند، دست علی علیهالسلام را ‏گرفت و فرمود: «هر که را مولای اویم علی مولای اوست» این رویداد در بلاد پخش ‏شد و به حارث پسر نعمان فهری رسید، بر شترش سوار شد و نزد فرستاده خدا ‏صلیالله علیه وآله وسلم آمد تا به ابطح رسید، از شترش فرو آمد و آن را خواباند و ‏گفت:
«ای محمد! از سوی خدا فرمودیمان که گواهی دهیم خدایی جز الله نیست و ‏اینکه تو فرستاده خدا هستی، آن را پذیرفتیم، فرمودیمان که پنجبار نماز گزاریم، آن را ‏پذیرفتیم، به زکات فرمودیمان پذیرفتیم، فرمودیمان که یک ماه روزه بگیریم، ‏پذیرفتیم، به حج فرمودیمان پذیرفتیم، سپس به اینها بسنده نکردی تا آنجا که دو ‏بازوی پسر عمویت را بالا بردی و او را بر ما برتری دادی و گفتی: «هر که را مولای ‏اویم علی مولای اوست» آیا این خواسته توست یا خواسته خدا؟»

فرمود: «به آنکه ‏جز او خدایی نیست سوگند که این خواسته خداست»
حارث پسر نعمان رفت که ‏شترش را سوار شود و میگفت: «خدایا! اگر آنچه را محمد میگوید راست است از ‏آسمان بر ما سنگ ببار یا کیفری دردناک بر ما فرست». ‏
هنوز به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی بر او پرتاب کرد که بر سرش خورد و از ‏تهَش درآمد و او را کشت. خداوند نازل فرمود: «سال سائل بعذاب واقع...»‏

منبع:
خلاصه الغدیر، ص 257، برگزیده و ترجمهی دكتر محمود رضا افتخارزاده
 
بالا