گرچه مايه ی انسانشدن در همه هست، ليكن بايد انسانها آن حالت را از قوه به فعل برسانند و قرآن اين راه را به خوبي نشان داده و شرايط آن را بيان كرد، انسان در پيمودن آن راه مختار است، يعني نه نسبت به اطاعت مجبور است، نه نسبت به معصيت. میفرمايند: «اِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمَّا شاكِراً وَ اِمَّا كَفُوراً»[1] آري نسبت اختيار انسان به اطاعت و معصيت مساوي است، ولي هر دو براي انسان كمال به حساب نمیآيد.
چرا كه انسان اگر به انتهاي هركدام برسد به كمالش نرسيده، بلكه سعادت او به كمال رسيدن اوست در اطاعت، اين مطلب يعني گرايش انسان به يك طرف متمايل است، و جهت روح او به سمت كمال آفريده شده، گرچه میتواند جهت خود را از آن برگرداند و راه انحرافي را طي كند، ولي در بين دو راهي كه عليالسِواء و مساوي باشد خلق نشده است، پس انسان بين رفتن به سوي كمال و جدا شدن از كمال قرار دارد، نه بين رفتن به سوي دو كمال، بلكه در بين راهي قرار دارد، كه رويش به سمت خدا و كمال است و پشت او به سمت نقص است. میفرمايد: «نَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِم»[2] كتاب آسماني را پشت سرانداختند، كه اشاره به همين حقيقت است كه گمراهي، همان انحراف از مسير است، پس در نظام استعداد و تكوين اين طور نيست كه نسبت انسان به هر دو طرف علي السواء و مساوي باشد يا هر راهي را كه انتخاب كرد، كمال وجودي او باشد، بلكه فقط يك راه ملايم با حال اوست، و هرچه جلوتر می رود لذت می برد و راه ديگر ملايم با او نيست و هرچه جلوتر می رود گرفتارتر می شود و رنج میبرد، پس راه گناه مانند راه ثواب مسير حقيقي انسان نيست. مثل انسان تشنه، كه گرچه میتواند هم آب زلال بنوشد و هم آب مسموم، ولي آيا استعداش هم نسبت به هر دو عليالسواء است، يا اينكه استعدادش به سمت آب گوارا نوشيدن است؟
..........
[1] - سوره ی انسان، آيه ی 3.
[2] - سوره ی آلعمران، آيه ی 187.
چرا كه انسان اگر به انتهاي هركدام برسد به كمالش نرسيده، بلكه سعادت او به كمال رسيدن اوست در اطاعت، اين مطلب يعني گرايش انسان به يك طرف متمايل است، و جهت روح او به سمت كمال آفريده شده، گرچه میتواند جهت خود را از آن برگرداند و راه انحرافي را طي كند، ولي در بين دو راهي كه عليالسِواء و مساوي باشد خلق نشده است، پس انسان بين رفتن به سوي كمال و جدا شدن از كمال قرار دارد، نه بين رفتن به سوي دو كمال، بلكه در بين راهي قرار دارد، كه رويش به سمت خدا و كمال است و پشت او به سمت نقص است. میفرمايد: «نَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِم»[2] كتاب آسماني را پشت سرانداختند، كه اشاره به همين حقيقت است كه گمراهي، همان انحراف از مسير است، پس در نظام استعداد و تكوين اين طور نيست كه نسبت انسان به هر دو طرف علي السواء و مساوي باشد يا هر راهي را كه انتخاب كرد، كمال وجودي او باشد، بلكه فقط يك راه ملايم با حال اوست، و هرچه جلوتر می رود لذت می برد و راه ديگر ملايم با او نيست و هرچه جلوتر می رود گرفتارتر می شود و رنج میبرد، پس راه گناه مانند راه ثواب مسير حقيقي انسان نيست. مثل انسان تشنه، كه گرچه میتواند هم آب زلال بنوشد و هم آب مسموم، ولي آيا استعداش هم نسبت به هر دو عليالسواء است، يا اينكه استعدادش به سمت آب گوارا نوشيدن است؟
..........
[1] - سوره ی انسان، آيه ی 3.
[2] - سوره ی آلعمران، آيه ی 187.