♥♥ و دل چنین نوشت که... ♥♥

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
یا صاحب الزمان(عج)
رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست
سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان،

سلام انتظار منتظران
می خواهم از جور زمانه بگویم ،

می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان.
پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام.
آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان:
مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم.

از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم.
بیا و این انتظار مرا پایان بده.
خسته ام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم.
چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم. خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده. بیا و جهان را آباد کن. بیا و از آمدنت جهان را شاد کن. می دانی چند جوان هم سن و سال من آواره اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش
چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته بودی می آیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات با من حرف می زنی و به درد دل من گوش می دهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟، از خواب پریدم و از آن شب به بعد دیگر نمی خوابم.
راستش می ترسم.
می ترسم بیائی و من خواب باشم. می ترسم بیائی،
همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم.
هنوز هم می ترسم...
حس می کنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در خواب غفلتم.

بیا و بیدارم کن. بیا و هشیارم کن.
بیا و همه جهانیان را از خواب غفلت بیدار کن.
همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و دل شکستگان را نمی شنوند.
خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات بده.
ای منجی عالمیان ، جهان در انتظار توست مسافر من
 

~(neda)~

کاربر فعال
"بازنشسته"

آخ که امروز دلم چقدر پره


آخ که چقدر دلم جمکران میخواد

آخ که چقدر دلم دعای ندبه میخواد

آخ که چقدر دلم گریه میخواد :nervose:

آخ که چقدر...

 

~(neda)~

کاربر فعال
"بازنشسته"
یک سال دیگر از میلاد آقامون گذشت
و باز هم منتظران دیده به راه دارند
ساعت به وقت عاشقی دل بیش از 1160سال گذشته
اما این دل هنوز برایت تنگ است
و دل چنین نوشت:
امروزروز حضور توست یابن الحسن...
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
آقا بــه خــدا مــا ز شـمــا فـاصله داریم
بــا اصل مــرامــت به خدا فاصلـه داریم
بـا شور تــو و کرببلا محــفلــمــان گــرم

هم بــا تــو و بــا کربــبـلا فاصــلــه داریم
با چشمه ی احساس تــو ای خـون خداوند
با این همه تــزویر و ریـا فاصــلــه داریم
تــا کربــبــلا تــا غـــم تنــهاییــت آن روز
صد حــنــجره فریــاد صـدا فاصــله داریم
دیوار و در و دفترمان عکس شهـیـد است

با حــرمت خـــون شــهـــدا فاصــله داریم

گر مرجـع تقلید شمــا زینب کـبــری است
خواهر ز چه رو این همه ما فاصله داریم

تــصویــر تو را آیــنــه فــریــاد بــر آورد
با عـصمت حق، تا به کجــا فاصــله داریم
ما وارث خــون شــهــدایــیــم ولــی حــیف

بــا شــیــر زن کــربــبـلا فاصــلــه داریــم
عــمــریست کـه زنـدانی اندیشهی خویشیم
با ذهــن پــر از عطــر هوا فاصــله داریم
دیــروز کـه در سنـگرمان ذکر و دعا بود
امــروز کــه از ذکــر و دعـا فاصله داریم
بــا عشــق و صـفــا خـانه یکی بود
دل ما
افسوس که با ایـن هــمه جــا فاصله داریم
آیــا شــده از خویـش بـپــرسیم کـه امروز

با عشـق ســرآغــاز چــرا فاصله داریم؟
 
بالا