زمین می لرزد و آوار خانه
به روی شانه مادر می افتد
درخت سبز تبریزی در آنسو
میان کوچه ... پشت در می افتد
زمین می لرزد وگهواره بی تاب
به این سو و به آن سو می زند سر
چرا خونین شده گهواره انگار
پرستویی در اینجا مانده بی پر
صدای گریه می آید از اینجا
بیا آوارها را زیر و رو کن
سپر کرده ست مادر پیکرش
بیا با اشک چشمانت وضو کن
زمین لرزید و از آوار این درد
لبان روزه داران پر ترک شد
شب قدر آمد و گرد غم و آه
به روی زخمهای ما نمک شد
دعای ما:هر آنکس زنده مانده
نجاتش با امیر المومنین باد
هرآنکس رفته از دنیا دراین شب
روانش با علی مولا قرین باد
زمین می لرزد و یاد قیامت
مرا شرمنده از خود می کند باز
شب قدر است و دست توست تقدیر
شفاعت کن مرا ای محرم راز
خبرها صبح فردا :در ورزقان +
به دنیا آمده یک کودک ناز
زمین یک بار دیگر زندگی کن
نلرز و غم به جان ما مینداز!
نغمه مستشارنظامی