@صندلی الکتریکی@

ترنم

خودمونی
"منجی دوازدهمی"

يه روز سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روي صندلي الکتريکي محکوم ميشن....
نوبتِ نفر اول ميشه که بشينه روي صندلي. وقتي ميشينه ميگه : من توي دانشگاه , رشته خداشناسي خوندم و به قدرت بي پايان خدا اعتقاد دارم .... ميدونم که خدا نميذاره آدم بيگناه مجازات بشه .....
کليد برق رو ميزنن ... ولي هيچ اتفاقي نميفته .....
به بي گناهيش ايمان ميارن و آزادش ميکنن ...
================================================== ======
نفر دوم ميشينه روي صندلي و ميگه : من توي دانشگاه حقوق خوندم ....
به عدالت ايمان دارم و ميدونم واسه آدم بي گناه اتفاقي نميفته ....
کليد برق رو ميزنن و هيچ اتفاقي نميفته ....
به بي گناهي اون هم اعتقاد ميارن و آزادش ميکنن ....
================================================== ======
نفر سوم مياد روي صندلي و ميگه : من توي دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما ميگم که وقتي اين دو تا کابل به هم وصل نباشن هيچ برقي وصل نميشه به صندلي!!!
مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن!!!
 
بالا