عربي آمدخدمت پيامبر و عرض كرد به من شگفتيهاي علم را بياموزيد
حضرت فرمودند:تو مي داني اصل علم چيست كه شگفتيهاي آن را مي پرسي ؟
عرض كرد نه يا رسول الله اصل علم چيست ؟ رسول خدا فرمودند:اصل علم خدا شناسي است .
انسان اگر كار گر است يا صنعتگر يا پيرزن است بايد خدا شناس خوبي باشد.
مثلا يك بارپيامبر با عده اي از اطراف مدينه عبور مي كردند به جوان چوپاني رسيدند . پيامبر به او فرمودند :تو خدا را مي شناسي عرض كرد بله .فرمود چگونه ؟عرض كرد من شغلم چوپاني است واز اين شغل خدا را شناختم.من از فضولات حيوانات كه در صحرا مي بينم تشخيص مي دهم كه چه حيواني از اين جا عبور كرده پس چگونه آسمان با اين عظمت وزمين با اين گستردگي بر يك خداي لطيف وخبير دلالت نمي كند.پيامبر به ايشان فرمودند آفرين به تووبه ياران فرمودند :مسلمانان مثل اين عرب بيابان گرد وچوپان خدا پرستي را پيشه كنيد.
وقتي كه آن اعرابي از پيامبر اصل علم را پرسيدوپيامبر فرمود خداشناسي اصل علم است اعرابي سئوال كرد يارسول الله خدا راچگونه خوب بشناسم؟ فرمود:خدارا اينگونه بشناس خداشبيه ونظير ندارد احدو واحد است همتا ندارد اول است وآخر است هم درون تو است هم خارج از تو اين حق شناخت خداست.