پس خداوند آنان را از شرّ آن روز مصون دارد و آنان را با شادی وسُروری بس بزرگ روبرو کند. و به سبب صبری که کردند، بهشتی بزرگ و پوششی از حریر پاداششان دهد. در حالی که در آن بر تخت ها تکیه زده اند، در آنجا نه آفتابی بیند و نه سرمایی. و سایه های درختان بر سرشان نزدیک و خوشه های میوه در دسترس آنان. بر دور آنان ظرف های نقره فام و تنگ های بلورین گردانده شود. بلورهایی از نقره که در اندازه هایی(معیّن و متفاوت) اندازه گیری کرده اند. در آن بهشت، جامی نوشانده می شود که با زنجبیل آمیخته است. چشمه ای در آنجا است که سلسبسل نامیده می شود.
پیام ها :
1- خداوند، مخلصان را به مراد خود می رساند.« انّا نخاف ... یوماً عبوساَ – فوقاهم الله شرّ ذلک الیوم»
2- ثمره خوف از خدا، نجات از قهر اوست.« انّا نخاف ... فوقاهم الله شرّ ذالک الیوم»
3- کیفر و پاداش باید متناسب با عمل باشد.( حفظ و نجات محرومان، سبب حفظ و نجات انسان در قیامت است.) « فوقاهم الله شرّ ذالک»
4- ترس امروز، امنیّت فردا و مسرور کردن امروز، مسرور شدن فردا را به دنبال دارد.«نخاف من ربّنا... فوقاهم الله... و لقباهم نضرة و سروراً»
5- پاداش های الهی به خاطر صبر است. « جزاهم بما صبروا »
6- بهشتیان در آسایش و آرامش به سر می برند. « متکئین فیها علی الارائک »
7- هوای بهشت بسیار مطبوع است. « لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً »
8- در بهشت، نعمت ها تسلیم ابرار است. « ذلّلت قطوفها تذلیلاّ »
9- خادمان بهشتیان، پروانه وار به دور آنان می چرخند. « یطاف علیهم »
10- ظرف های بهشت در شکل و اندازه های متفاوت و مطابق با اراده و میل بهشتیان ساخته شده است.«قَدّروها تقدیراً»
این (فضل بزرگ)چیزی است که خداوند به بندگانش ، آنان که ایمان آورده و کار های شایسته انجام داده اند بشارت می دهد.(ای پیامبر به مردم ) بگو : من از شما بر این (رسالت خود) هیچ مزدی جز مودت نز دیکانم را نمی خواهم و هر کس کار نیکی انجام دهد ، برای او در نیکویی آن می افزاییم . هما نا خداوند بسیار آمر زنده و قدر دان است .
پیام ها:
1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظیم است .« رو ضات الجنّات – ما یشاؤون- فضل کبیر -ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ »
2- نشانه بنده خدا ایمان و عمل صالح است :« عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ »
3- رمز در یافت آن همه نعمت و بشارت ، بند گی خدا و ایمان و نیکو کاری است « عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا »
4-مودت قربی مصداق رو شن ایمان و عمل صالح است .« يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ.... إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى »
5-در خواست مزد از زبان خود سنگین است ، لذا پیامبر مأمور می شود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام کند « قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ »
6-مودّت بدون معرفت امکان ندارد ( پس مزد رسالت قبل از هر چیزی شناخت اهل بیت پیامبر است سپس مودّت آنان )« إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى »
7-مودّت بدون اطاعت ریا و تملّق است .(پس مودّت قربی یعنی اطاعت از آنان )« إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى »
8-قربی معصومند. زیرا مودّت گناهکار نمی تواندمزد رسالت قرار گیرد .« إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى »
9-مودّتی که قهرا همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهل بیت مستقر است ( کلمه «فی»رمز آن است که جایگاه مودّت تنها در اهل بیت است )« فِي الْقُرْبَى »
10-مودّت فی القربی ، راهی برای کسب خوبی ها ست.« إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً »
11-مودّت اهل بیت (ع) بر جسته ترین حسنه است .« الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً »
12-مودّت قربی حسنه است .« يَقْتَرِفْ حَسَنَةً »
13-مودّت قربی سبب در یافت پاداش بیشتر است .« نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا »
14-دوستی اهل بیت پیامبر ، زمینه در یافت مغفرت است . « إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى .... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ .»
15-خداوند قدر دان کسانی است که به وظیفه خود در مودّت اهل بیت عمل می کنند . « إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ »
پس آيا كسى كه مىداند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقيقت دارد مانند كسى است كه كوردل است تنها خردمندانند كه عبرت مىگيرند .
واژه اولو االالباب 16 مرتبه در قران آمده و هر مر تبه همراه با یک کمال و وصفی بیان شده است از جمله :
1-راز احکام را می فهمند{ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ بقره 179}
2-آینده نگر هستند{ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ
بقره 197}
3-دنیا را محل عبور و گذر می دانند نه تو قف گاه و مقصد {َّلا ولی الالباب الذِينَ... .َيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا آل عمران 191}
4-از تاریخ درس عبرت می گیرند.{ لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ 111یوسف}
5-بهترین و بر ترین منطق را می پذیرند{ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ..... َأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ الزمر 9 }
6- اهل تهجد و عبادت می باشند { أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ .... إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ الزمر18 }
----------------------------------------------------------
پیام ها:
1- قرآن انسان بی خبر از حق را نا بینا می داند. به جای «کمن هو لا یعلم» فرموده است {کمن هواعمی}
2- دین ، مطابقت فطرت انسان ها ست ، تنها تذکر لازم است تا غفلت زدایی شود{ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ ...}
3- عقلی که انسان را به حقَانیت کتاب آسمانی نر ساند ، عقل نیست { إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }
4- علم مفید، محصول تعقَل و تذکر است .{ مَن يَعْلَمُ... يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }
5- برای رسیدن به عقل سلیم و فطرت خالص باید گناه و غفلت را از خ
و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راهمانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمی دارد
پیامها:
1تنها عبادت خدا کافی نیست، دوری از هرگونه شرک و ریا لازم است« وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ ....»
2-نیکی به پدر و مادر ، در کنار خدا و توحید مطرح است.« وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ...»
3-خدا پرست واقعی باید به بستگان ، محرومان و همسایگان خود ، متعهد و مسئول باشد.« وَاعْبُدُواْ اللّهَ ....ذ ی الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى ..»
4- همسایگان دور نیز بر انسان حق دارند.:« وَالْجَارِ الْجُنُبِ »
5-در احسان کردن به اولویت ها توجه کنید . نام والدین قبل از بستگان و نام آنان قبل از یتیمان آمده است .
6-بی توجهی به والدین و بستگان و یتیمان و محرومان جامعه ، نشانه تکبر و فخر فروشی است.« إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا »
7- احسان ، باید همراه با تواضع باشد . در ابتدای آیه سفارش به احسان شده و در پایان از تکبَر نهی نموده است.« لاَ يُحِبُّ کُلَُ مُخْتَالً »
همانا برای شما در (سیره ی) رسول خدا الگوو سرمشق نيكوست،(البته) ، براي کسانی كه به خدا و روز قیامت اميد رحمت ز دارند، و خدا را بسيار ياد ميكنند.
پیامها:
1-در الگو بودن پیامبر شک نکیند (لَقَدْ)
2-الگو بودن پیامبردائمی است (كَانَ)
3-گفتار ، رفتار و سکوت پیامبر حجت است .( لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)
4-معرفی الگو ،یکی از شیوه های تر بیت است (لَكُمْ -أُسْوَةٌ ٌ)
5-باید الگوی خوب معرفی کنیم، تا مردم سراغالگو های بَدَلی نروند (رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ)
6-بهترین شیوه تبلیغ ، دعوت عملی است (أُسْوَةٌ)
7-کسانی می توانند پیامبر اکرم را الگو قرار دهند که قلبشان سر شار از ایمان و یاد خدا با شند .( لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ...)
8-الگو ها هر عزیز باشند ، اما نباید انسان خدا را فرا مو شکند.( رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ... ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا.)
مکارم: و خداوند براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داد و براي شما از همسرانتان، فرزندان و نوهها، و از طيبات به شما روزي داد، آيا به باطل ايمان ميآورند و نعمت خدا را انكار ميكنند!
پیام ها:
1- همسر و فرزند ، از نعمت های الهی است (همسر وسیله آرامش و فرزند مایه امید است)« وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم... أَزْوَاجًا... بَنِينَ »
2-از الطاف و حکمت های الهی ، سنخیت میان زن و شو هر است «جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُم»
3-از دواج ، یک بر نامه مدبرانه الهی است « وَاللّهُ جَعَلَ ... أَزْوَاجًا ً»
4-خداوند ، هم نیازر های روحی و روانی را تأ مین می کند .« مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا ... بَنِينَ وَحَفَدَةً »و هم نیاز های مادی را « َرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ »
5-از الطاف حکیمانه الهی ، دلپسند بودن رزق او ست « َرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ »
6-ترک ازدواج و جلو گیری از فرزند و تحریم حلا لهای الهی ،باطل گرایی و کفران نعمت است .« أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ »
7-با وجود همسر و رزق حلال ، زنا و حرام خواری ، کفران نعمت الهی است « بِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ»»
8-انسان میل به ماندگار شدن خود ، با یادگار های خود دارد « وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً »
9-ابتدا با بیان نعمت ها والطاف ، مخاطب خود را آماده کنید و سپس از اوانتقاد کنید .« جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ ..... أَزْوَاجِكُم..... وَرَزَقَكُم .... أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ »
اي پيامبر! آنچه را از سوي پروردگارت به تو نازل شده است (در مورد ولايت و جانشيني حضرت علي ) اعلام كن واگر چنين نكني ، رسالت الهي را نرسانده اي و (بدان كه ) خداوند تو را از (شرّ) مردم (و كساني كه تحمّل شنيدن اين پيام مهم را ندارند) حفظ مي كند. همانا خداوند گروه كافران را هدايت نمي كند.
پیام ها :
1 نوع خطاب ، بايد با نوع هدف ، هماهنگ باشد. چون هدف ، رسالت و پيام رساني است ، خطاب هم (يا أيّها الرّسول ) است .
2- انتخاب رهبر اسلامي (امام معصوم ) بايد از سوي خداوند باشد. (بلّغ ما انزل اليك من ربّك )
3- گاهي ابلاغ پيام الهي بايد در حضور مردم و مراسم عمومي و با بيعت گرفتن باشد، ابلاغ ولايت با سخن كافي نيست ، بلكه بايد با عمل باشد. (و ان لم تفعل ) به جاي ((ان لم تبلغ ))
4- احكام و پيام هاي الهي ، همه در يك سطح نيست . گاهي كتمان يك حقيقت ، با كتمان تمام حقايق برابر است . (و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته )
5- اگر رهبري صحيح نباشد، مكتب نابود و امّت گمراه مي شود. (فمابلّغت رسالته )
6- ركن اصلي اسلام ، امامت و حكومت است . (وان لم تفعل فما بلّغت رسالته )
7- عنصر زمان و مكان ، دو اصل مهم در تبليغ است . (با توجّه به اينكه اين آيه در هجدهم ذي الحجّه و در محل جدا شدن كاروان هاي حج نازل شد)
------------------------------------------------------------------------------- الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ کَفَرُوا مِنْ دينِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ ديناً فَمَنِ اضْطُرَّ في مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ«سوره مائده آیه 3»
امروز، (روز هجده ذى الحجّه سال دهم هجرى که حضرت على علیه السلام به فرمان خدا به جانشینى پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله منصوب شد) کافران از (زوال) دین شما مأیوس شدند، پس، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دینتان را براى شما کامل کردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان »دین« برایتان برگزیدم.
پیام ها:
1-مهمترین روزنهى امید کفّار، مرگ پیامبر بود که با تعیین حضرت علىعلیه السلام به رهبرى، آن روزنه بسته شد. «الیوم یئس...»
2- اگر رهبر غدیر در جامعه باشد، مسلمانان نباید ترسى داشته باشند. «فلاتخشوهم»
3- اگر دشمن خارجى هم شما را رها کند، دشمن داخلى وجود دارد که باید با خشیت از خدا به مقابله او رفت.«فلاتخشوهم واخشونِ»
4-اگر مسلمانان از خط رهبرى غدیر دست برنمىداشتند، هیچ خطرى، از سوى کفّار متوجّه آنان نمىشد. «فلاتخشوهم»
5- کفّار، از دینِ کامل مىترسند، نه دینى که رهبرش تسلیم، جهادش تعطیل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند. «الیوم یئس... الیوم أکملت لکم دینکم»
6-اگر کفّار از شما مأیوس نشدهاند، چه بسا نقصى از نظر رهبرى در دین شماست. «الیوم یئس... الیوم اکملتُ»
7-دین بدون رهبر، کامل نیست. «أکملت لکم دینکم»
8-قوام مکتب به رهبرى صحیح است و تنها با وجود آن، کفّار مأیوس مىشوند، نه با چیز دیگر. «الیوم یئس الّذین کفروا... الیوم اکملت لکم دینکم»
9-همهى نعمتها بدون رهبرى الهى ناقص است. «الیوم...أتممت علیکم نعمتى»
10-نصب على علیه السلام به امامت، اتمام نعمت است، «اتممت علیکم نعمتى» و رها کردن ولایت او کفران نعمت و ناسپاسى نعمت، عواقب سوئى دارد. «فکفرت بأنعم اللّه فأذاقها اللّه لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون»
11-اسلام بي رهبر، مورد رضاى خدا نیست. «الیوم رضیتُ لکم الاسلام»
---------------------------------------------------------------------------- منبع:تفسیر نور
* سوره : آل عمران آیه : 97 * فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿۹۷﴾ در آن نشانه هايى روشن است [از جمله] مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بىنياز است (۹۷)
پیام:
1-در خانه خدا نشانه های روشنی بسیار است،نشانه های قداست و معنویت،خاطرات این از آدم تا خاتم،مطاب بودن برای انبیا و قبله گاه برای همه نماز گزاران « فیه آیات بنیات »
2-ابراهیم(ع)مقامی دارد که جای پای او،به مکه ارزش داده است(مقام ابراهیم)
3-بر خلاف تفکر وهابیت،اگر جماد در جوار اولیای خدا قرار گیرد،قد است میابد(مقام ابراهیم)
4-از امتیازات اسلام آن است که یک منطقه از زمین را منطقه امن قرار داده تا ضعیف و قوی در کنار یکدیگر مجتمع شوند.(من وظیفه گان آشنا)
5-واجبات،یک نوع تعهد الهی بر گردن انسان است(ولله علی الناس حج البیت)
6-حج باید خالصانه و تنهابرای خدا باشد (لله علی الناس حج البیت)
7-تکلیف و وظیفه به مقدار توان است.توان فرد از نظر مالی و بدنی ،و فراهم بودن شرایط بیرونی(من استطلاع الیه سبیلاً)
8- استطاعت شرط حج است (من استطلاع الیه سبیلاً)
9-انکار حج و ترک آن ،سبب کفر است(و من کفر)
10-فایده انجام دستورات الهی ،به خود انسان بر می گردد و هر گرنه خداوند نیازی به اعمال ما ندارد .(فان الله غنی عن العالمین)
11-خداوند دعوت می کند ،ولی منت نمی کند(و لله علی الناس حج البیت-و من کفر فان اله علی عن العالمین)
