دل نوشته های من برای او

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"


خدایا.....


تشنه رحمت توام...

تا از دریای خطاهایم عبور کنم...
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

خدایااا..[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]من به عشق بارونت به دریاها زدم...

[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] از صحراها گذشتم![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از صخره ها گذشتم!

[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دریات خیلی بزرگه خیلی دستمو بگیر،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نزار تو تنهایی غرق بشم نزار........[/FONT]
 

Mr Specific

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !
دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....
تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...
اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....
چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...
خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....
دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....
صبر !....صبر را به من هدیه کن !
خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....
خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !
خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !
بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.
دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...
با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم.
:63::63:
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
با من بمان که ظلمت شب از راه ميرسد.


وقتي که هيچ ياوري نيست و آسايش گريخته است،


خدايا ! اي ياور بي کسان با من بمان !


در هر لحظه به حضور "تو" نيازمندم.


چه چيزي جز لطف "تو" ميتواند ترسها را در هم شکند؟


چه کسي جز "تو" ميتواند راهنما و پناه من باشد؟


در روزهاي ابري و آفتابي با من بمان !


از هيچ دشمني نمي هراسم ، چون تو در کنار مني !


آنجا که "تو" هستي اشکها سوزنده نيستند،


مرگ هم تلخ نيست.


اگر با من بماني هميشه پيروزم....

 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"

خـــــدایا


آن زمان که همگان به انـــسان پشت می کنند،

تـنـــــها حضور تو ...

تنهایی را طراوت می بخشد ...

خــودت را از مــن دریغ نکن ...
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"

خدایا بین ماندن و رفتن مانده ام
بین گریه و خنده درگیرم

بین اشک و لبخندمبین نشستن و برخاستن نیم خیز شده ام

خدایا پاهایم را توان ایستادن نیست

پس اگر قرار است برخیزم خودت دستان خسته ام را بگیر.
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"



اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی


تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ

(پروردگارا مرا در دژ استوار و محكم خود قرار ده،

هماني كه هر كه را مي خواهي در آن قرار مي دهي)
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"


حس غریبی است نزدیک شدن به خدا

در اوج نیاز بودن و


در بند هیچ نبودن !


از خود جدا شدن و


به "خود" رسیدن !


انگار خدا نوازشم میکند


اشکهایم را پاک میکند و


در گوشم زمزمه میکند


که آرام باش بنده ی کوچکم


آرام باش که خدایت اینجاست...
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"


خـــدایا دوسـتت دارم ...

به خاطر تمام اوقاتی که در کنارم بودی ...

به خاطر تمام لذتی که به زندگیم بخشیدی ...

به خاطر تمام خطاهایی که اصلاح کردی ...

و به خاطر تمام فرصت های دوباره ای که به من عطا فرمودی همواره سپاسگذارت خواهم بود.

تو به من ایمان دادی چرا که باور داشتی همانم که هستم ...

چون دوستم داشتی ...

تو چراغی در ظلمت که نور عشق را بر زندگیم تاباندی ...

دنیایم به خاطر " تــــــــو" جای بهتری است.
 
بالا