عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته

Yas_e_shab

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود…

۲-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.
۳-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.
۴-در شادی های مردم شریک شو.
۵-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .
۶-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .
۷-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .
۸-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .
۹-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .
۱۰-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .
۱۱-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.
۱۲-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .
۱۳-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .
۱۴-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .
۱۵-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .
۱۶-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .
۱۷-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .
۱۸-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.
۱۹-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت .
۲۰-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش

منبع:funiha.com
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته

[h=2]با تشکر از مطلب دوست عزیزم

خدا چه کسانی را عزیز میکند؟!
[/h] بالاخره هر کسی دلش میخواهد عزیز شود. بعضیها که میخواهند عزیز بشوند ، ماشینشان را عوض میکنند . لباس شیک میدوزند . دوست دارند تو یک جلسه که میروند بهترین لباس و طلا را استفاده می کنند . بعضیها عزتشان به این است که من دختر چه کسی هستم و پسر چه کسی هستم و برادرم کیست و پدرم کیست ! هر کسی در درون دوست دارد عزیز بشود و برای عزیز شدنش دست و پا میزند .
قرآن میگوید : یوسف را ما عزیز کردیم . برادران حسود او که چشم دیدن او را نداشتند ، آمدند و به او لقب عزیز را دادند : « یا أَیُّهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ »۱


[h=2]توجه به خداوند در تلخیها و کامیابیها
[/h] زنان مصر عاشق یوسف شدند و به او اظهار کردند تو بیا با ما باش . حتی همسر شاه خودش را آرایش کرد ، درها را هم بست ، دنبال یوسف دوید که یوسف را بگیرد و ازاواستفاده شهوانی بکند . یوسف فوری تا دید چنین حادثهای است ، گفت : « قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنی‏ إِلَیْهِ»۲ خدایا من حاضرم بروم زندان ولی آلوده گناه نشوم . آن جا گفت: «رَبِّ ؛ پروردگارا . وقتی هم که پادشاه مصرشد و حکومت مصر را بدست گرفت ، بازگفت : خدایا !
یوسف گفت : خدایا این نعمات که من شاملش شدم ، دراثرعقل و تدبیر و حزب و باند سیاست من نیست . خدایا همه را تو دادی ، « رَبِّ قَدْ آتَیْتَنی‏ مِنَ الْمُلْک »۳ خداوند یوسف را عزیز میکند ، چون در تلخ ترین حادثهها خدا را صدا می زند و همه چیز را از او می داند
.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته


[h=2]رها کردن خطوط انحرافی
[/h] کناره گیری از هر انحراف. بعضی آدمها هستند که میگویند : امروز چه کسی رئیس است؟! امروز این رئیس است ! بله قربان ! فردا دیگری رئیس میشود به او میگویند بله قربان ! قربان وآقایشان بنا بر منفعتشان عوض می شود و به همه جز آقای حقیقی(خدا) تعظیم می کنند ، حال آن رئیس الهی و دینی باشد یا نباشد ، اما یوسف تمام خط های انحرافی را گفت : « إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ »۴ من هر گروهی را که از نظر فکری ، ایمان نداشته باشد در هر شرایطی میخواهد باشد ، او را رها میکنم . جذب هیچ خط انحرافی نشد .


[h=2]پیروی از نیاکان مؤمن
[/h] یوسف را خدا عزیز کرد . چرا ؟ یکی از کارهایی که یوسف کرد این بود ، میگوید: « وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوب »۵ در جایی دیگر میگوید : « وَ أَلْحِقْنی‏ بِالصَّالِحینَ »۶ . او گفت من همان راه درستی را می روم که ابراهیم رفت و از خدا میخواهد و میگوید من را ملحق به صالحین کن .


[h=2]پایداری تا آخرین نفس
[/h] حضرت یوسف وقتی به حکومت رسید گفت «تَوَفَّنی‏ مُسْلِماً»۷ خدایا تا مرگ من را در خط اسلام قرار بده .یعنی تسلیم فرمان تو باشم راضی به رضای تو باشم .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته


[h=2]وقار در مقابل رقبا
[/h] یک سری از آدم ها گیر نفسشان هستند . خدا بیخودی یوسف راعزیز نکرد. یوسف عزیز شد به خاطر این که وقار داشت . بدی ها را ندید می گرفت ، گذشت می کرد .در مقابل حسادت برادرانش مقابله به مثل نکرد .
«رَبِّ قَدْ آتَیْتَنی‏ مِنَ الْمُلْک» خداوند یوسف را عزیز میکند ، چون در تلخ ترین حادثهها خدا را صدا می زند و همه چیز را از او می داند

[h=2]صبر در حوادث ، و تهمتها
[/h] حضرت یوسف را تو چاه انداختند جیغ نزد ، نفرین نکرد ، صبر کرد . بعد هم نسبت زنا به او دادند ؛ « قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً »۸٫ در مقابل بزرگترین تهمتها ، در مقابل بزرگترین حوادث ، گفت : خدایا تو میدانی . اگرآدم بداند و یقین کند که خدا می بیند ، مشکلات و مصائب برایش آسان می شود .


[h=2]علم زیاد
[/h] آدم دانشمند عزیز می شود : « إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ »۹، « وَ عَلَّمْتَنی‏ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیثِ » ۱۰. یکی از عللی که یوسف عزیز شد آن بود که علم تعبیر خواب بلد بود .


[h=2]بیان زیبا ، رمزعزت است
[/h] اگر میخواهید عزیز بشوید ، باید بلد باشید حرف بزنید .
« فَلَمَّا کَلَّمَهُ قالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکینٌ أَمینٌ »۱۱٫ یوسف آن چنان حرف میزد که پادشاه مصر گفت : حقش این است که حکومت دست تو باشد چون تو خیلی خوش بیان هستی .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته


[h=2]مدارا با مخالف
[/h] کسی که با مخالفین مدارا کند ، عزیز می شود . یوسف خداپرست بود ، تو زندان چند تا بت پرست بودند ، اما میگفت : « یا صاحِبَیِ السِّجْنِ »۱۲ ای دوستان زندانی . به کافر میگفت : دوست زندانی ! نمیگفت : ای نجس ! ای منحرف ! یعنی با مشرکین هم مؤدب حرف میزد .


[h=2]اخلاص
[/h] کسی تو جامعه عزیز میشود که اخلاص داشته باشد . علت این که یوسف عزیز شد ، « یا أَیُّهَا الْعَزیزُ »۱۳ می فرماید : « إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ » ۱۴


[h=2]تواضع [/h] اگر میخواهید تو جامعه عزیز باشید ، تواضع کنید . اگر کفش تو را جفت کردند ، عزیز نیستی ! اگر شما کفش آنها را جفت کردی ، عزیز هستی . « وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً »۱۵ یوسف با این که به مقام حکومت رسیده بود ، پدر و مادر پیرش را روی تخت نشاند و خودش آمد پایین .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : عزیز تر شدن شما نزد دیگران با این چند نکته

[h=2]عفو و گذشت
[/h] وقتی برادران یوسف آمدند و از یوسف عذرخواهی کردند ، تا گفتند ببخش ، گفت: « لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ »۱۶ الساعه بخشیدم .
اگر میخواهیم عزیز بشویم ، باید عفو کنیم . خدا یوسف را عزیز کرد ، چون عفو کرد . پدرش یعقوب بعد از سالها که به یوسف رسید ، گفت : یوسف جان بگو چه شد . گفت : هیچ چیز ، خدا از زندان من را آزاد کرد . نگفت از چاه نجاتم داد ، چون دید برادرها هستند و اگر بگوید این برادرها من را تو چاه انداختند ، جلو پدر، برادرها شرمنده میشوند .
بعد گفت : شیطان بین من و برادرانم فته انداخت . نگفت برادرانم شیطانند ، نگفت برادرانم بد هستند ، گفت: «نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی‏ وَ بَیْنَ إِخْوَتی‏ »۱۷ شیطان بین من و برادرانم را به هم زد.
نگفت مقصر شما هستید ، خودش را هم مقصر دانست .
اما قرآن شکایت میکند میگوید: « فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ »۱۸ عده ای از مردم همیشه در تنگنا ها ” یا الله ” میگویند ، زندگی او خوب شود خدا را فراموش میکند .
کسی عزیز میشود که تلخی وشیرینی پیش او یکی باشد . مثل کارمندهای بانک ، کارمند بانک تو باجه میایستد ، صبح تا ظهر صد میلیون میدهد هیچ گریه نمیکند ، فردا تو یک باجه دیگر میایستد صد میلیون میگیرد ، خوشحال نمی شود . برایش فرقی ندارد .
ظرفیت باید به قدری باشد که تلخی و شیرینی ، ما را ازخدا جدا نکند .۱۹ خدا در قرآن می فرماید : یوسف را عزیز کردیم و بعد هم میگوید : « وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ »
یوسف تاریخ نیست ، فلسفه ی تاریخ است . هر کس از این طریق برود به همان نتیجه خواهد رسید .

فراوری زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
 
بالا