عكس شیر هم گوش به فرمان امام موسى كاظم علیه السلام

مجنون الحسین

کاربر فعال
"بازنشسته"
[h=2]عكس شیر هم گوش به فرمان امام موسى كاظم علیه السلام[/h]
علىّ بن یقطین - یكى از دوستان و اصحاب امام موسى كاظم علیه السلام كه وزیر هارون الرّشید نیز بود - حكایت میکند:
روزى هارون الرّشید بعضى از نزدیكان خود و همچنین امام موسى كاظم علیه السلام را براى صرف طعام دعوت كرد؛ و یكى از افراد خود را دستور داد تا بر سر سفره كارى كند كه حضرت موسى كاظم علیه السلام شرمنده و خجل شود.
حضرت به همراه یكى از خادمان خود تشریف آورد و در جایگاه خود جلوس فرمود، پس از لحظاتى سفره پهن و غذاها چیده و آماده شد و حاضران مشغول خوردن غذا شدند.
و خادم حضرت نیز كنار حضرتش قرار گرفته بود، مشغول خوردن شد و چون مىخواست نانى بردارد با سحر و جادوئى كه شده بود، نان پرواز مىكرد و تمام حاضران مىخندیدند و در ضمن حضرت را مسخره مىكردند.
چون چند مرتبه این كار تكرار شد، حضرت به عكس شیرى كه بر یكى از پردهها بود فرمان داد كه: اى شیر خدا! دشمن خدا را برگیر.
ناگهان آن عكس تجسّم یافت و شیرى بزرگ و غضبناك گردید؛ و سپس حملهاى نمود و آن شخص ساحر و جادوگر را بلعید.
تمامى افراد در آن مجلس، با دیدن چنین صحنهاى هولناك، از ترس و وحشت بیهوش گشته و روى زمین افتادند و شیر به حالت اوّلیه خود برگشت .
پس از گذشت ساعتى كه حاضران به هوش آمدند، هارون الرّشید به حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام عرضه داشت: تو را سوگند مىدهم به حقّى كه بر گردنت دارم، تقاضا نمایى كه شیر آن مرد را بازگرداند.
حضرت فرمود: اگر عصاى پیغمبر خدا، حضرت موسى علیه السلام آنچه را كه در حضور فرعون بلعید، بازگردانید، این شیر هم آن شخص را باز مىگرداند.
__________________
نكته:
1- برای اثبات امامت ائمه ":S (31):" و حقانیت و ضرورت وجودشان در كتابهای كلامی بطور گسترده بحث و استدلال شده و اینگونه ماجراها جهت اثبات این مسأله نیست بلكه جهت آشنایی با تاریخ و سیره آنان و پندآموزی است
2- مواجههی امامان ":S (31):" با افراد مختلف متناسب با عقول و میزان فهمشان بوده است لذاست كه میبینیم مباحثات آنان با دانشمندان و اصحاب سرّشان، سرشار از مطالب بلند و معارف مستدَلّ، و با عوام بسیار ساده است
3- گونهای از رفتار آن بزرگواران ":S (31):" در مقام تحدّی و بر جا نشاندن مخالفان (اسكات خصم) بوده مانند آنچه كه در تاریخ انبیا نیز آمده است و نباید خُردهی قوی نبودن با مثبِت نبودن كرد.

منبع: امالى شیخ صدوق، ص 148/ بحارالانوار، ج 48، ص 41- ح 1/ عیون اخبارالرّضا علیه السلام، ج 1، ص 95- ح 1.
 
بالا