این پست رو سکوت میکنم...تو بگو...از دلتنگیهات...از حست...

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
653lwo6itq5xcb9dkr93.jpg


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگه میخوای حال کسی رو بفهمی،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ازش نپرس[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دروغ میگه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هدفونشواز گوشش درآر[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ببین چی گوش میده...[/FONT]
 

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
عــــ ـ ـاشــق اسمـــ ـ ـم می شــــوم . . .
وقـــــ ـ ـتی . . .
تـــو صـــ ــدایـــ ــ ـــم میکــــنی . . .
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"




شاید آن روز که سهراب نوشت

تا شقایق ها هست زندگی باید کرد،

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.

باید این جور نوشت...

هر گلی هم باشد چه شقایق،

چه گل پیچک و یاس،

تا نیاید گل نرگس زندگی دشوار است...
 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
گفتی که چو خورشید زنم سوی تو پر*

*چون ماه شبی می کشم از پنجره سر*

*اندوه که خورشید شدی تنگ غروب*

*افسوس که مهتاب شدی وقت سحر*
 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"

دیدی که سخــــت نیســـــت

تنها بدون مــــــــــن ؟!!

دیدی صبح می شود

شب ها بدون مـــــــــن !!

این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…

فرقی نمی کند

با مــــــن …بدون مــــــن…

دیــــــروز گر چه ســـــــخت

امروزم هم گذشت …!!!

طوری نمی شود

فردا بدون مــــــن !!
 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
حرفهاي ما هنوز ناتمام

تا نگاه ميكني: وقت رفتن است

باز همان حكايت هميشگي!

پيش از آنكه باخبر شوي

لحظه عزيمت تو ناگزير ميشود

آي....

اي دريغ و و حسرت هميشگي!

ناگهان چقدر زود دير ميشود!​
 
بالا