بیا................
- نویسنده موضوع RainiMan
- تاریخ شروع
اللهم عجل الولیک الفرج
میگم روز و شب لیله الرغایبت مبارک باشه
تشنه ی تصویر
اول و آخر عشقا خودتی
واسه من تموم دنیا خودتی
برا یوسف جایی پیدا نمی شه
وقتی که یوسف زهرا خودتی
من ازت یه خواب ببینم بٌسٌمه
توی خواب پیشت بشینم بسمه
خواسته ی زیادیه پیشت باشم
اسممو ببر، همینم بسمه
به چشام اگه غبارت بخوره
توی کوچمون گذارت بخوره
می میرم من، می میرم من می میرم
تا شاید جونم به کارت بخوره
جمعه دلگیر و درگیر توئه
آسمون تشنه ی تصویر توئه
مادرت منتظر ظهورته
خشم عباس توی شمشیر توئه
سروده ی میثم سلطانی
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد
قطار عمر که در انتظار می گذرد
به ناگهانیِ یک لحظه عبور سپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد
همان حکایت خضر است و چشمه ظلمات
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد
شبت همیشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار می گذرد
که با تو روز من و روزگار می گذرد