خاطرات اعضای منجی دوازدهم

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : خاطرات اعضای منجی دوازدهم

بهترین و شیرین ترین خاطرات زندگیم این روزها به لطف خدا

و دوست گلم گمنام عزیزم داره شکل میگیره

شیرین که میگم شیرینهااااااااااااااااااااااااااا

که همشم مدیون انجمن منجی هستم که

باعث اشنایی من با گمنام عزیزم شد

انشاء الله خدا ازشون راضی باشه

منم شرمندشون نشم :63:


 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : خاطرات اعضای منجی دوازدهم


سلام.

میخوام تاریخچه اومدنم به انجمن منجی دوازدهم رو براتون بگم.

قصه از این جا شروع شد که یه روز رفتم ایمیل هام رو بخونم دیدم یکی از دوستام یه ایمیلی بهم داده که در اون به شخصیت والای امیرالمومنین حضرت علی(ع) بی حرمتی شده بود. ایشون این ایمیل رو برای خیلی ها فرستاده بود. خیلی ناراحت شدم، درصدد این بر اومدم که به هر نحوی شده مدارک و شواهدی بر علیه اون نوشته ها تهیه کنم. بعد اومدم به جستجو در نت مشغول شدم و هر چیزی که ذهنم میرسید رو به مدارکم اضافه کردم. همنیطور که در دنیای مجازی سیر میکردم، سر از کانون گفتگوی قرآنی در آوردم، رفتم عضو شدم...

نهایتش تونستم یه متن آماده کنم و به کسانی که اون ایمیل رو دریافت کرده بودن، ایمیلی با عنوان" جوابیه..." فرستادم.

خب تا اینجاش رسیدیم به این که عضو کانون گفتگوی قرآنی شدم، از این به بعد رو هم خیلی از انجمنی های بزرگوار میدونن که در اونجا توسط جناب آقای عرفان به انجمن منجی دوازدهم دعوت شدم.

پس اگر هر وقت از دست گمنام خسته شدین، بدونید مقصر اصلی دوستم هستند که اون ایمیل رو فرستادن، چون اگر ایمیل اون روزشون نبود، شاید هرگز به کانون گفتگوی قرآنی و بعدش به انجمن منجی دوازدهم نمیومدم. البته جا داره باز هم از جناب آقای عرفان هم تشکر کنم که بنده رو با این انجمن خوب آشنا کردند.




این گل های زیبا هم تقدیم به منتظران و مشتاقان ظهور منجی دوازدهم:​


www.sheekh_3arb.net_islam_Library_img_3ater_43.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : خاطرات اعضای منجی دوازدهم

اينجاست كه اين ضرب المثل مصداق پيدا ميكنه : عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد
اون كساني كه ايميل را فرستادتد هم باعث تحقيق بيشتر شما در مورد مولاي متقيان علي عليه السلام شدند هم نا حواسته به ما خدمت كردند كه حالا خواهر خوبي مثل شما داريم
:53:
 

دریا یکتادل

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
سلام
منکه بلد نیستم خاطره بنویسم
اما دیگه فرمان آجیه کاریش نمیشه کرد:))
یه روز صبح (که از قضا همین امروز بود)
تو اوج تنهایی
وقتی کسی پیشم نبود
با لطف یکی از دوستان
گریه کنان اومدم نت
که ناگهان
آبجیه گلمو دیدم نت هست
سریع مث این آجی ندیده ها پریدم بغلش و آی گریه کن
آجیه منم مث همیشه خندوند منو
و مث این فیلم هندیا پایان خوبی داشت(البته فیلما ایرانی هم دست کمی نداره ها)
میگم آبجی گمنام آدرسه دوستتو بده برم ازش تقدیر و تشکر کنم
البته هم اون و هم دوستم که منو با انجمن آشنا کرد چون حالا یه آبجیه گل به آبجیام اضافه شده که خیلی دوسش دارم:1::kiss:
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
سلام
منکه بلد نیستم خاطره بنویسم
اما دیگه فرمان آجیه کاریش نمیشه کرد:))
یه روز صبح (که از قضا همین امروز بود)
تو اوج تنهایی
وقتی کسی پیشم نبود
با لطف یکی از دوستان
گریه کنان اومدم نت
که ناگهان
آبجیه گلمو دیدم نت هست
سریع مث این آجی ندیده ها پریدم بغلش و آی گریه کن
آجیه منم مث همیشه خندوند منو
و مث این فیلم هندیا پایان خوبی داشت(البته فیلما ایرانی هم دست کمی نداره ها)
میگم آبجی گمنام آدرسه دوستتو بده برم ازش تقدیر و تشکر کنم
البته هم اون و هم دوستم که منو با انجمن آشنا کرد چون حالا یه آبجیه گل به آبجیام اضافه شده که خیلی دوسش دارم:1::kiss:


سلام علیکـــــــم. دریا جان، دوست گمنام کم کم داره مشهور می شه.
برم چک میل کنم ببینم دوستم دوباره از اون ایمیل ها نفرستاده باشه!
 

مسافر زمان

کاربر تازه وارد
"منجی دوازدهمی"
بسم الله

سلام بر همه


خاطره من زیاد شنیدنی نیست اما خب....
من یه بار تو انجمن منجی خواستم یه دفتر خاطرات دسته جمعی درست کنم اخلاص تو کارم نبود برا همین موفق نشدم........

چه خاطره قشنگیی
خیلی زیبا بود
توش خیلی چیزا هست من که واقعا خوشم اومد
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
به نام خدای آرامش دهنده قلبها
وقتی خیلی دلم میگیره ....به حدی که نمیتونم به کسی بگم..........ولی این نگفتنها عذابم میده.......وقتی خیلی غمگینم و بی حوصله حتی خودمم نمی دونم چرا؟
میام انجمن میگردم دنبال بانو گمنام.............صدای دلتنگیم رو که میشنوه هر کجا باشه خودشو میرسونه به من ......سرم رو میزارم تو بغلش گریه میکنم و از همه جا میگم تمام غصه هامو براش میگم ....مثل یک سنگ صبور گوش میکنه .............مثل یک خواهر محبت میکنه و بعد مثل یک استاد خوب راهنمائیم میکنه........وقتی بار سنگین مشکلم رو زمین گذاشتم با دلی اروم و قلبی شاد بر میگردم و به زندگیم ادامه میدم.........

دوستت دارم گمنام جون یکی از قشنگترین خاطره های انجمن منجی دوازدهم:53:

(ناجی جونم حسودیت نشه تویکی از شیرین ترین خاطره های منی از انجمن:53:)
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
خاطرات!

همین یه خطی که داریم مینویسیم فردا جزئی از خاطراتمونه. من توی منجی با خیلی آدما دوست شدم. گاهی اندازه ی اعضای خانواده برام ارزشمند و مهم بودن.

برادر مهربان انجمن اینجا رو به من معرفی کردن. خاکش دامن گیر بود وگرنه من تا حالا اینجا نبودم.

من همه اعضای منجی رو واقعا دوست دارم. تک تک بچه هارو:53:

منجی دوازدهم خیلی برای من خاطرات داشته، از تلخ تا شیرین، از اشک تا لبخند. خیلی وقتا توی اوج غمگین بودنم اینجا بودمو توی تاپیک دلتنگیهام از آدمک نوشتم.

من از نوجوونی تا حالا تو دنیای مجازی بودم اما منجی بیشترین و بهترین سهم از خاطراتمو داشته.

دنیای مجازی فقط یه چیزو خوب به من ثابت کرد. و اون هم اینه که هیشکی رفیق راه آدم نیست.

همه خوبن، همه دوستت دارن اما هیشکی تا آخرش باهات نیست. یه وقتی پشت سرتو که نگاه میکنی میبینی خیلی رد پا بوده که الان فقط جای پاهای خودتو میبینی.

من توی منجی یاد گرفتم دل نبندم، اگرم بستم به دیگران حق بدم، حق بدم که یهو غیبشون بزنه، حق بدم که برای همیشه برن.

نمیگم من از قائله مستثنی بودم، نه. منم خیلی وقتا رفتمو خیلی دوستامو تنها گذاشتم.:53:

یه چیزی واقعا برای من ثابت شده و اون اینه که واقعی هارو دریابیم، دنیای مجازی خیلی سریعتر از دنیای واقعی مارو فراموش میکنه، کافیه یه مدت نباشی تا فراموش بشیم:1:


 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
سلام
کاش همه بیان وخاطراتی که تو منجی براشون اتفاق افتاده رو اینجا بنویسن،فرقی نمیکنه تلخ یا شیرین،میتونه حتی خاطرات بدی باشه که از همدیگه داریم که بعدها منجر به یه رابطه خوب شد!:D
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

به نام خدا

من یه روز تو یکی از چت روم ها بودم
میدونستم محیطش زیاد خوب نیست برا همین هیچ وقت پیام های خصوصی رو جواب نمیدادم
چندتا دوست داشتم که همیشه تو عمومی باهم حرف میزدیم که اون روز هیچکدوم نیومده بودن و منم حوصلم سر رفته بود
که یه دفعه اسم جناب خوناشام مهربون توجهمو جلب کرد
بهشون پیام دادم که چرا خوناشام مهربون؟
واقعا هم برام سوال بود که این چه اسمیه دیگه
که ایشون هم جواب دادن
بعد از توضیحاتشون ایشون منجی رو بهم معرفی کردن
از وقتی با ایشون و انجمن منجی اشنا شدم چت روم نرفتم
و همیشه بودن در منجی و بودن درکنار دوستای خوبی که اینجا پیدا کردم رو مدیون ایشون هستم
امیدوارم هر کجا هستین موفق باشین
:gol:


 
بالا