مناظرات شیعه و سنی

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
حتما از مناظراتی که در طول این قرنها بین شیعه و سنی در اثبات حقانیت تشیع انجام گرفته خوانده و شنیده اید در این تاپیک ،زیبا ترین و حتی الامکان کوتاه ترین مناظرات را به یادگار بگذارید تا استفاده کنیم .




2_babol2011-10.gif
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

در مورد این آیه شریفه که خداوند متعال فرمود:

وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً : و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليّتِ قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد. خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.( الأحزاب : 33)

بین شیعیان و برادران اهل سنت اختلاف است که آنها می گویند منظور از اهل بیت زنان پیامبر هستند ولی ما می گویئیم که منظور از اهل بیت در این آیه 5 تن آل عبا هستند و دلائل متعددی برای این مطلب داریم

گذشته از دلائل جالب دیدم که مناظره دکتر تیجانی و قاضی مدینه رو در مورد این آیه براتون نقل کنم :

مناظره دکتر تیجانی و قاضی مدینه با موضوع منظور از اهل بیت پیامبر چه کسانی هستند:

دكتر محمد تیجانی میگوید: در مدینه به مسجد النبی مشرّف شدم. در آن جا دیدم یكی از خطباء در میان عدهای از نمازگزاران نشسته، درس میدهد، در مجلس درس او شركت نمودم. او برخی از آیات قرآن را تفسیر میكرد؛ از گفتار حاضران فهمیدم كه او قاضی مدینه است، هنگامی كه درس او به پایان رسید، برخاست و به راه افتاد. وقتی كه خواست از مسجد خارج شود، جلو رفتم و او را متوقف كردم و پرسیدم:


«استاد! لطفاً بفرمایید منظور از «اهل بیت» در این آیه كیست؟


«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً»؛[1] خداوند میخواهد كه پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور سازد و شما را كاملاً پاك سازد.


قاضی بیدرنگ پاسخ داد: «مقصود، زنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، چنان كه آغاز همین آیه، خطاب به زنهای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میباشد كه میفرماید:


«وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى»؛ ای همسران پیامبر! در خانههای خود بمانید و همچون زمان جاهلیت نخستین (در میان مردم) آشكار نشوید و... .


گفتم: علمای شیعه میگویند: مقصود از آیه، علی ـ علیه السلام ـ و فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و حسن و حسین ـ :S (31): ـ است.


قاضی: پاسخ علمای شیعه غلط است زیرا چنان كه گفتم آغاز آیه مربوط به زنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است و در آیه قبل صریحا خطاب به آنها شده است: یا نساءَ النبی... یعنی (ای زنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ).


تیجانی: هر چه كه در آغاز این آیه و آیه قبل در مورد زنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده، با واژه جمع مؤنث، ذكر شده، مانند: «لَسْتُنَّ»، «فلا تَخْضَعْنَ»، «بُیُوتَكُنَّ»، «لاتَبَرَّجْنَ»، «اَقِمْنَ»، «آتینَ»، «اَطِعْنَ» ولی همین كه به قسمت آخر آیه میرسد، سیاق آیه عوض میشود. ضمیرهای آن به صورت «جمع مذكر» ذكر میشود، مانند: «عَنْكُم» و «یُطَهِّرَكُم».


قاضی عینك خود را بالا زد و به جای این كه جواب استدلالی بدهد نگاه معناداری به من كرد و گفت: زنهار از افكار زهرآلود شیعیان! چرا كه آنان؛ به امیال خودشان، آیات قرآن را تأویل میكنند!!»[2]


مؤلف گوید: برای تكمیل بحث میگوییم: اولاً معلوم است آیات قرآن پشت سرهم و به شكل قرآنهای مكتوب كنونی نازل نشده بلكه به مناسبتهای مختلف، آیات مختلف نازل میشد و لذا ما دلیلی نداریم كه آیه «تطهیر» همراه با آیات قبل و بعدش نازل شده باشد بلكه از روایات استفاده میشود كه این قسمت از آیه، به طور جداگانه نازل شده و سپس در عصر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در كنار این آیات قرار گرفته است.[3]


به علاوه، روایات زیادی از فریقین دلالت دارد كه مراد از اهل بیت در آیه مورد بحث، پنج تن «آل عبا» هستند و این مطلب حتی از عایشه و امّ سَلَمه و سایر زنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است.

منابع:

1) احزاب، 33.
2) آن گاه... هدایت شدم، ص 114 و 115.
3) تفسیر المیزان، ج 16، ص 114 و 115.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

فکر کنم کتاب المراجعات بود که خیلی از لحاظ مناظره شیعه و سنی جالب و قابل توجه بود. خواستید حتماً آنرا قرار میدهم ولی حجم بالایی داره.
مطلب بسیار جذابی بود.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

ماجرای مناظره خواندنی علامه شرف الدین با حاکم وقت عربستان
علامه سید شرف الدین عاملی صاحب کتاب معروف «المراجعات» هنگامی که در زمان «عبدالعزیز آل سعود» به زیارت خانه خدا رفته بود، از جمله علمایی بود که به کاخ حاکم دعوت شده بود تا عید قربان را به او تبریک گوید.
lll_90885.jpg
به گزارش«شیعه نیوز» ، هنگامی که «سید شرف الدین» به نزد عبدالعزیز رفت و یک قرآن که در جلدی پوستین قرار داده شده بود به او هدیه داد. «عبدالعزیز» هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان احترام و تعظیم روی چشمان و پیشانی خود گذاشت.علامه سید شرفالدین: گفت چگونه این جلد را میبوسی و تعظیم میکنی در حالیکه آن، چیزی جز پوست یک بز نیست!عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است،نه خود این جلد.علامه سید شرفالدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را میبوسیم، میدانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمیتواند بکند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوبها و آهن ها قرار دارد. ما میخواهیم رسول خدا (ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم، همانگونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز، میخواستی قرآن را تعظیم کنی که در دل آن پوست قرار دارد.حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند.آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، با آثار رسول خدا (ص) تبرک جویند، ولی حاکمی که پس از او سر کار آمد، به قانون گذشته شان بازگشت و دستور منع را صادر کرد!
شادی روح مرحوم سید شرف الدین صلوات


 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

مناظره حضرت علي(ع) با مرد شامي
www.ladestan.com_images_docs_000001_n00001892_b.jpg

شیخ صدوق در «خصال» و«عیون» و«علل» حدیث كند كه مردی از اهل شام از امیرالمؤمنین سؤال كرد كه چند نفر از انبیاء به عربی تكلّم كردند و چند نفر آنها ختنه شده به دنیا آمدند و چند نفر آنها دو اسم داشتند و اول كسی كه شعر گفت كیست و آن شش موجود زندهای كه بی مادر در دنیا پدید آمدند كدامند؟

حضرت فرمودند: اما پیغمبرانی كه به زبان عربی صحبت كردند پنج نفر بودند: هود و صالح و شعیب و اسماعیل و محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ.

اما كسانی كه ختنه شده متولد شدند: آدم ابوالبشر و فرزند او لیث و ادریس و نوح و سام بن نوح و ابراهیم و داوود و سلیمان و موسی و عیسی و محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ .

و اما پیغمبرانی كه دو نام داشتند عبارتند از: یعقوب كه او را «اسرائیل» هم میگفتند و خضر كه او را «قالیا» هم مینامیدند و یونس كه او را«ذالنّون» هم مینامیدند و یوشع بن نون كه او را«ذوالكفل» نیز میگفتند و عیسی كه او را «مسیح» هم مینامیدند و محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ كه«احمد» نیز نام دارد.

و اما اول كسی كه شعر گفت آدم ابوالبشر بود كه چون هابیل كشته شد در مرثیه او گفت:
تَغَیّرَتِ البلادُ وَ مَن علیها و وجهُ الارضِ معنبر قبیح تَغَییَّرَ كُلُّ ذی لون وَ طَعْمٍ و قَلَّ بشاشه الوجه الملیح

سرزمینها و ساكنان آنها دگرگون و روی زمین غبارآلود و زشت گردید. رنگها و طمعها تغییر كرد و خرّمی از صورتهای نیكو كناره گرفت.


اما آن شش موجود زندهای كه بی مادر موجود شدند عبارتند از: 1.آدم 2. حوّا 3. قوچی كه فدای اسماعیل شد 4.عصای موسی(كه به صورت اژدها درآمد) 5.ناقه صالح پیامبر 6.پرندهای كه عیسی آنرا با دست خود ساخت و به آن دمید و آن پرنده زنده شد و پرواز كرد به اذن خداوند.



منبع:مناظرات و

المواعظ العددیه، ص 179.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی


کتاب شبهای پیشاور



www.valiasr_aj.com_userfiles_Image_hekayat_soltan.gif



مرحوم « سيد محمدبن علي اکبر» مشهور به « سلطان الواعظين شيرازي» فرزند اشرف الواعظين حاج علي اکبر در حدود سال 1275 ش. (1314 ق.) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت.
سپس در 12 سالگي به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در کربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به کرمانشاه عزيمت نمود و به تبليغ شريعت پرداخت.

سيد محمد سپس براي تکميل علم و کمال خويش به کشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروه هاي بسياري از يهوديان، مسيحيان، برهمائيان و مسلمانان اهل سنّت و .... مناظرات ديني و مذهبي داشت .
علاوه بر آن، آثار گرانبهايي از وي به جاي مانده که صد مقاله سلطاني در رد بر يهود و نصارا و نيز گروه رستگاران يا فرقه ناجيه در دو جلد از آن جمله اند.

مرحوم سلطان الواعظين ، در ربيع الاول سال 1345 هجري قمري درحالي که بيش از سي سال نداشت، بعد از تشرف به حج از طريق دريا، به کراچي و ديگر شهرهاي مهم هند و پاکستان رفته و بنا به درخواست دوستان خود و با توجه به شهرتي که داشته، جلسات مناظره متعددي با علماي هندو و ساير مذاهب اسلامي برگزار مي کند.

از جمله آن ها جلسه اي بوده که در حضور گاندي برگزار شده و با پيروزي او به اتمام رسيده است و در جرايد آن روزگار هند چاپ مي شود.
در شعبان همان سال هم به دعوت « سيد عنايت عليشاه نقوي» (مدير هفته نامه در نجف) و «محمد سرور خان» (از با نفوذترين خاندان قزلباش پاکستان) براي اجراي تنها برنامه سخنراني عمومي خود به زبان فارسي در هند، « سيالکوت» و از آنجا به « پيشاور» پاکستان که در مرز افغانستان واقع شده مي رود.

جلسات سخنراني، عصرها در امام باره (حسينه) مرحوم « عادل بيک رسالدار» با موضوع « اثبات امامت» برگزار مي شد و گاهي تا سه ساعت به طول مي انجاميد!

روزي دو نفر از روحانيان اهل سنت به نام هاي «حافظ محمد رشيد» و «شيخ عبدالسلام» که اهل ملتان کابل بودند، به ملاقات ايشان آمده و تا ده شب مشغول مناظره مي شوند. اين جلسات که در منزل شخصي به نام « ميرزا يعقوب علي» برگزار مي شد و تا شش ساعت و گاه تا طلوع فجر ادامه مي يافت، با حضور چهار نفر خبرنگار و حدود دويست مستمع شيعه و سني اهميتي يافته و گزارش آن هر روز صبح در جرايد منتشر مي گردد.

بعدها خود سلطان الواعظين از روي گزارشات چاپ شده در جرايد، اين مناظرات را در کتابي به نام « شب هاي پيشاور» مرتب و چاپ کرد.
مرحوم سلطان الواعظين شيرازي سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش. برابر با بيستم شعبان 1319 ق. در 75 سالگي در تهران درگذشت و با تشييع با شکوهي در مقبره ابوحسين به خاک سپرده شد.



خلاصه این کتاب با نام شهابی در شب منتشر شده

این کتابو من خوندم و توصیه می کنم شما هم بخونین

از شیعه بودن خودتون لذت می برین



 

Hadii

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

عباسى، بزرگ علماى سنى گفت: من نمى توانم با کسى مناظره کنم که تمام صحابه را کافر مى داند.
علوى، دانشمند بزرگ شیعى که نامش حسین بن على بود، گفت: چه کسانى همه صحابه را کافر مى دانند؟
عباسى: شما شیعیان.
علوى: این سخن تو واقعیت ندارد. آیاحضرت على(علیه السلام)، عباس، سلمان، ابن عباس، مقداد، ابوذر و دیگران جزء صحابه نیستند؟ آیا ما آنها را کافر مى دانیم؟
عباسى: منظورمن ازهمه صحابه، ابوبکر، عمر، عثمان وپیروان آنها بود.
علوى: سخن خودرا خودت نقض کردى. مگرعلماى منطق نمى گویند: «موجبه جزئیه، نقیض سالبه کلیه است»؟! تو یک مرتبه مى گویى: شیعه همه صحابه را کافر مى داند و بار دیگر مى گویى: شیعه بعضى از صحابه را کافر مى داند.
در اینجا نظام الملک خواست سخنى بگوید; اما دانشمند شیعى به او مهلت نداد و اظهار داشت: اى وزیر بزرگ! هیچ کس حق ورود به بحث را ندارد مگر زمانى که ما از جواب درمانده شویم. در غیر این صورت، مطالب و بحث ها مخلوط خواهد شد و گفتگوها از مسیر خود خارج مى گردد بدون اینکه نتیجه اى بگیریم. آنگاه دانشمند شیعى رو به عباسى کرد و گفت: بنابراین، روشن شد که سخن تو که مى گویى: «شیعه همه صحابه را کافر مى داند» دروغ صریح است.
عباسى نتوانست پاسخى گوید و صورتش از خجالت سرخ گردید. سپس گفت: از این مطلب درگذریم. آیا شما شیعیان به ابوبکر و عمر و عثمان ناسزا مى گویید؟
علوى: برخى از شیعیان به آنها ناسزا مى گویند و برخى دیگر ناسزا نمى گویند.
عباسى: اى علوى! تو از کدامین گروه هستى؟
علوى: من از کسانى هستم که ناسزا نمى گویند; ولى معتقدم کسانى که آنها را لعن مى کنند، داراى دلیل و منطق مى باشند و نیز لعن آن سه نفر، موجب کفر یافسق نمى گردد وحتى جزءگناهان صغیره هم به شمار نمى آید.
عباسى: اى پادشاه! شنیدى که این مرد چه مى گوید؟!
علوى: اى عباسى! برگرداندن روى سخن به پادشاه مغالطه و در اشتباه افکندن است. پادشاه ما را به اینجا دعوت نموده تا دلیل و برهان را داور قرار دهیم; نه زور و قدرت شاه را.
در اینجا شاه به سخن آمد و گفت: آنچه علوى مى گوید صحیح است. اى عباسى! چه جوابى دارى؟
عباسى: روشن است که هر کس صحابه را ناسزا گوید و آنها را لعن نماید کافر است.
علوى: کافر بودن چنین شخصى براى تو روشن است نه براى من. اگر کسى صحابه را از روى دلیل و اجتهاد لعن نماید، چه دلیلى بر کفر اوست؟ آیا قبول دارى که هر کس را که پیامبر لعن نموده باشد سزاوار لعن است؟
عباسى: قبول دارم.
علوى: پیامبر، ابابکر و عمر را لعن نموده است.
عباسى: درکجا آنها را لعن نموده است؟ این تهمتى است بر پیامبر خدا.
داد و فرمود: «لعن الله من تخلّف عن جیش أسامة[SUP](2)[/SUP]; خدا لعنت کند کسى را که از سپاه اسامه سرپیچى نماید و با او نرود».
ابوبکر و عمر از رفتن با سپاه سرپیچى نمودند; پس لعن پیامبر شامل آنان گردید وهر که را پیامبر لعن نموده باشد، هرمسلمانى مى تواند لعنت کند.
با این سخن، عباسى سر خود را به زیر انداخت و چیزى نگفت.
در این موقع ملک شاه رو به وزیر نمود و سؤال کرد: آنچه علوى گفت صحیح است؟
وزیر: آرى! تاریخ نویسان، این قضیه را نقل کرده اند.
علوى: اگر لعن صحابه حرام است و باعث کفر مى گردد، چرا معاویة بن ابوسفیان را کافر نمى دانید و فاسق و فاجرش نمى شمارید با اینکه او، چهل سال على بن ابى طالب(علیه السلام) را که از صحابه بود لعن مى نمود و این کار، هفتاد سال رواج داشت؟!
ملک شاه: این سخن را به پایان برید و به موضوع دیگرى بپردازید.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی


شبکه ماهواره اي «المستقله» انگلستان، شبکه اي است که با عنوان دفاع از عقائد اهل سنت تشکيل شده و تاکنون با ترتيب دادن چندين مناظره جنجالي، که به ادعاي مسؤلان اين شبكه بييندگان آن به حدود پنجاه ميليون نفر رسيد، تلاش در بر هم زدن روابط برادرانه بين شيعه و سني داشته است .
چندي پيش اين شبکه با اعلام موضوعي جديد براي مناظره از شيعيان دعوت کرده و ادعا نمود كه در صدد است تا وجود نداشتن هرگونه روايت صحيحي در منابع شيعه و سني در شهادت و مظلوميت حضرت زهرا را ثابت نموده و به زعم خويش يك بار و براي هميشه به پرونده شرکت هر ساله و پرشور شيعيان در عزاداري فاطميه را مختومه سازد.

بزرگان شيعه که از سوء سابقه اين شبکه در تحريک عواطف مذهبي شيعه و سني با اطلاع بودند، ابتدا دستور به عدم شركت شيعيان در اين مناظره نمودند؛ اما از آنجا كه اين شبکه بناي ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني را داشت و با دعوت رسمي از شيخ جناحي از علماي عراق و نيز از صباح الخزاعي به عنوان متفکري شيعه روش جديدي را در پيش گرفت و آن استفاده از عدم تخصص جناب آقاي جناحي در زمينه بحث هاي کلام جديد و نيز ادعاي دروغين صباح الخزاعي در مورد شيعه بودن خويش و منکر شدن بسياري از اصول ثابته نزد شيعه بود .

همانگونه كه در متن مناظره هم مطرح ميگردد، عده اي از مراجع و بزرگان حوزه از جمله حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي به محض اطلاع و آگاهي از اين موضوع با جناب دكتر آيت الله حسيني قزويني تماس حاصل نموده و از ايشان ميخواهند تا با شركت در اين مناظره توطئه جديد وهابيت در ايجاد اختلاف ميان شيعه و سني را خنثي نموده و روايات موجود در اثبات شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را در آن برنامه در معرض ديد تمامي مسلمانان عالم قرار دهند.

از سوي ديگر آيت الله کوراني با اين شبكه تماس گرفته و با معرفي جناب دكتر حسيني قزويني به اين شبكه اعلام ميدارد در صورتي كه بناست نظرات واقعي شيعيان در اين برنامه و مناظره مطرح گردد بايد از ايشان در اين برنامه دعوت به عمل آيد.

حضور و شركت جناب دكتر حسيني قزويني در اولين شب مناظره كه مصادف با چهارمين شب آغاز اين مناظره بود در حالي صورت گرفت كه در شبهاي قبل، اين شبكه با زير نويس و مانورهاي مداوم مجري اين برنامه (دكتر الهاشمي) همواره بر اين نكته تأكيد ميكرد كه شيعه در ادعاي خود مبني بر جسارت خلفا به حضرت زهرا هيچ مدرك صحيحي حتي در كتابهاي خود ندارند.

اما با حضور جناب دكتر حسيني قزويني در اولين شب مناظره ورق برگشته و داستان دقيقا بر خلاف روند مورد نظر و نتيجهاي كه از آن مورد انتظار بود رقم خورده و به صورت ديگري ادامه و ختم گرديده است. يعني نه تنها فتنه ايجاد اختلاف و درگيري مذهبي بين شيعه و سني از بين رفت، بلکه با مطرح شدن روايات اهل سنت در مورد هجوم خلفا به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها و نيز روايات صحيحه شيعه، سبب آگاهي بسياري از مردم و اهل سنت را فراهم آورد.
سخنان و روشنگريهاي جناب دكتر حسيني قزويني در اين مناظره سبب شد تا شركت كنندگان سني و مجري اين برنامه رفته، رفته از ادعاي خود عقب نشيني نموده و زيرنويسهاي برنامه عوض شده و با دست برداشتن از هياهو و جنجالهاي چند شب قبل، اصل هجوم و اسقاط جنين و شكستن پهلو و شهادت حضرت محسن عليه السلام را پذيرفته و فقط به همين مقدار بسنده كنند كه عمر و ابوبكر به طور مستقيم در اين اقدام شركت نداشته اند.

در اين مناظره که با وجود نابرابر بودن نيروهاي موجود در آن و مقابله تمامي افراد حاضر در مناظره از جمله دکتر الحسيني از اهل سنت بحرين، دکتر ابوشوارب از اهل سنت مصر و خود دكتر الهاشمي مدير سنّي اين مناظره و نيز صباح الخزاعي که در اصل سنّي ولي به دروغ خود را شيعه معرفي کرده بود، اما با هوشياري جناب دكتر آيت الله حسيني قزويني اين ادعا باطل گرديد و حقانيت نظر شيعه در اين زمينه بر حق جويان ثابت گرديد و تريبوني که براي ترويج درگيري ميان شيعه و سني در نظر گرفته شده بود، وسيلهاي براي بيان مظلوميت حضرت زهرا با روايات فريقين گرديد.
اين عمل ايشان سبب تغيير يافتن جوّ مناظره و برخوردهاي غير معقول مدير مناظره – دکتر الهاشمي- گرديد که خود به خوبي بيانگر ناراحتي مسئولين مناظره از اثرات آن بود اما اين برخوردهاي غير معقول نيز با لطف الهي ناکام ماند و شيعه سر افراز از اين مناظره بيرون آمد.
در پي اين پيروزي شيعه، حضرت آيت الله العظمي مکارم از جناب آيت الله قزويني تشکر کرده و فرمودند: «برخوردهاي اخير عده اي از بزرگان اهل سنت در مواجهه با شهادت حضرت زهرا به خوبي نشانگر استيصال ايشان و سبب مشخص شدن نقطه ضعف ايشان گرديده است که بايد از اين نقطه کمال استفاده را نمود.»

همچنين پس از اين مناظره علما و بزرگان حوزه علميه قم با تشکر از جناب آيت الله قزويني از حضور ايشان در اين مناظره ابراز خرسندي نمودند.
لازم به ذکر است که پس از اين مناظره تماس هاي بسياري از اهل سنت کشورهاي مختلف از جمله عربستان، عراق، آلمان و... با اين موسسه و جناب آيت الله قزويني صورت گرفت و عزيزان اهل سنت در آن با اشاره به مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها، تقاضاي آشنايي هرچه بيشتر با مذهب شيعه را داشته و ابراز داشتند که به رغم تلاشهاي مسئولين شبکه المستقله، در سال آينده نه تنها شيعيان که حتي اهل سنت نيز براي حضرت زهرا مراسم عزاداري برپا خواهند داشت.
از اتفاقات ديگري كه در پي اين مناظره اتفاق افتاد حضور يکي از سرشناسترين خانوادههاي كشور امارات و تشرف به مذهب تشيع بود.
نكته لازم به ذكر اين است كه ترجمه فارسي، كاملاً مطابق با متن عربي آن كه پياده شده از فيلم ويديويي آن ميباشد صورت پذيرفته است و اين خود بهترين شاهد و گواه براي اثبات موفقيت جناب دكتر حسيني قزويني در اين مناظره است؛ اقدامي كه هيچ يك از سايتهاي وهابي تاكنون به هيچ شكل جرئت به اقدام آن ننمودهاند.

در پايان خوانندگان عزيز را توصيه مينماييم تا متن مناظره را با دقت هرچه تمامتر و تا جمله پاياني آن مورد مطالعه قرار دهند.
معاونت اطلاع رساني مؤسسه حضرت ولي عصر (عج)
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مناظرات شیعه و سنی

مناظره آلوسي و مرحوم مظفر:

در بغداد مجلس مناظره اي بين علماي فرقه هاي اسلامي تشکيل دادند. در آن مجلس از عامه آلوسي به عنوان عالم بزرگ سني ها
و از شيعه مرحوم شيخ محمدحسن مظفر(نويسنده کتاب دلائل الصدق) به عنوان عالم بزرگ شيعه حضور داشتند و مجلس از شيعه و سني پر بود.
آلوسي رو کرد به مرحوم مظفر و گفت: اجازه مي دهيد سوال کنم؟ مرحوم مظفر فرمود: سوال کن. آلوسي پرسيد:
درباره دستور پيامبر اکرم(ص) به ابوبکر که فرمود به جاي خود براي مردم نماز جماعت بخواند چيست؟


اگر مرحوم مظفر در جواب مي گفت«سند اين سخن ضعيف است» يا «دلالت بر خلافت ندارد» از هر جهت آلوسي او را مي پيچاند و بالاخره جواب معلوم نمي شد و به نظر مي رسيد که حق با آنهاست، ولي مرحوم مظفر بدون تامّل فرمود: «انّ الرّجل ليهجر»(قطعا اين مرد هذيان مي گويد)
(توضيح: وقتي که پيامبر اکرم دوات و لوح خواست تا چيزي بنويسد که امت بعد از آن به آن رجوع کنند خليفه دوم درباره پيامبر گفت«انّ الرّجل ليهجر» و مانع اين کار شد.
واقعا اين جواب در اينجا معجزه است لذا آلوسي نتوانست نفس بکشد و حرفي نزد.



منبع:
رضا باقي زاده،نکته هاي ناب از بيانات آيت الله العظمي بهجت،نکته20،صفحه 45
 
بالا